قسمت شد تا پس از چندين‌بار گرفتن شماره تلفن همراه علي پروين، سلطان در پشت خط پاسخگوي ما باشد و با لحن خاص خودش جواب دهد: كيه؟!
خلاصه بعد از معرفي و كلي خواهش براي ترتيب دادن يك مصاحبه در خصوص داربي شش‌تايي سال52 موفق شديم پروين را دوباره به آن سال‌ها برگردانيم و از بازي‌اي حرف بزنيم كه پروين مي‌گويد هنوز گاهي در خواب آن بازي را مي‌بيند و انگار همين الان است كه پرسپوليس موفق شده با يك نتيجه رويايي استقلال را شكست دهد.
ماحصل گفت‌وگوي ما با علي پروين پيش روي شماست. بخوانيد تا در جريان ماوقع قرار بگيرد و اين‌بار از دريچه ديد سلطان اتفاقات آن بازي را مرور كنيد.
- علي‌آقا، داريم به چهل‌ودومين سالگرد شش‌تايي‌ها مي‌رسيم.
چقدر زود گذشت... انگار همين ديروز بود كه در آزادي استقلال را شش‌تايي كرديم.
- استقلالي‌ها مي‌گويند فقط يك اتفاق بوده و يك‌بار هم رخ مي‌دهد.
هر مساله‌اي در زندگي پيش مي‌آيد يك اتفاق است. اين هم شد حرف كه اين بازي اتفاق بوده! هر كس مي‌تواند برداشت شخصي خودش را از اين بازي داشته باشد اما اگر دوست داريد از زبان من بشنويد انگار آن روز طبيعت هم پرسپوليسي بود و در و تخته را با هم جور كرد تا بتوانيم بهترين نتيجه را بگيريم.
من كه هر وقت ياد اين بازي مي‌افتم كلي چاق مي‌شوم. اصلا همه اضافه وزن من به‌خاطر همين بازي شش‌تايي است.
- همدستي جواد اله‌وردي با بازيكنان پرسپوليس چقدر صحت دارد؟
اگر از من مي‌شنويد اين‌ها همه‌اش بهانه است كه آن شكست سنگين را توجيه كنند. كاش استقلالي‌ها كمي روحيه برزيلي داشته باشند و همان‌طوري كه برزيلي‌ها شكست سنگين در جام‌جهاني مقابل آلمان را پذيرفتند و به قدرت حريف اعتراف كردند، آبي‌ها هم شكست سنگين مقابل ما را بپذيرند و بدون تعارف به قدرت پرسپوليس در آن بازي احترام بگذارند.
- يعني اله‌وردي كه سال بعد پرسپوليسي شد و حتي در رختكن بعد از بازي از اين موضوع پرده برداشته بود هم...؟!
آخر يك بازيكن مي‌تواند يك تيم را به هم بزند و چنين نتيجه سنگيني را رقم بزند، هيچ‌كس هم در اين‌باره اقدامي نكند؟! گيريم اله‌وردي مخصوصا اشتباه كرد و استقلال گل اول را خورد يا اله‌وردي اشتباه كرد و گل دوم را هم خوردند، پس سومي چي؟ چهارمي چي؟ پنجمي... رايكوف كه بغل زمين ايستاده بود چه‌كاره بود؟!
نمي‌توانست اين بازيكن را تعويض كند؟ همان‌طور كه منصور رشيدي عوض شد و جاي خودش را به حجازي خدابيامرز داد يا... بابا اين حرف‌ها همه‌اش بر هم زدن واقعيت و گل‌آلود كردن آب است.
- براي پنهان كردن چه موضوعي؟
اين موضوع كه استقلال در آن روز به هر دليلي كه نمي‌دانم، واقعا دست‌وپا بسته بود. باور كنيد در تمام عمرم آبي‌ها را آن‌قدر ضعيف نديده بودم. كافي بود اراده كنيم. اراده مساوي بود با گل و برتري.
باور كنيد اگر آن بازي صدوبيست دقيقه بود، الان بايد از استقلالي حرف مي‌زديم كه مثل مالديو هفده هجده‌تا گل خورده باشد. اين هم از شانس استقلالي‌ها بود كه آن بازي نود دقيقه‌اي تمام شد.
- خاطره خاصي از آن بازي نداريد؟
نه، الان كه فكر مي‌كنم فقط يادم مي‌آيد كه داور بازي با استقلال از يك هفته قبل در تهران حضور داشت و ديدار پاس در برابر پرسپوليس را قضاوت كرد كه با نتيجه يك بر صفر به نفع ما تمام شد. وقتي اعلام كردند براي بازي استقلال هم همين آقا داوري مي‌كند به بچه‌ها گفتم اين بابا داور خوش‌يمني است و استقلال را با يك نتيجه خوب مي‌بريم كه اتفاقا همين هم شد و آبي‌ها را شش‌تايي كرديم.
- چه صحنه‌اي از اين بازي در ذهن شما نقش بسته؟
راستش من خواب فوتبال زياد مي‌بينم. خواب اين بازي را هم زياد ديده‌ام. حداقل سالي يك‌بار خواب اين بازي را مي‌بينم و تمام اتفاقاتش مثل آينه جلوي چشمم است. براي همين است كه مي‌گويم حرف زدن در مورد تباني با اين و آن بي‌خودي است و فرار رو به جلو به حساب مي‌آيد.
- چقدر احتمال تكرار اين نتيجه وجود دارد؟
ديگر با اين داربي‌ها شش‌تايي شدن مرد. وقتي تيم‌ها براي تساوي به ميدان مي‌روند يا حداكثر وقتي يك گل مي‌زنند سريع عقب مي‌كشند و حفظ نتيجه مي‌كنند ديگر شش‌تايي شدن كجا بود؟!
- چرا نبايد هيچ فيلمي از اين پيروزي تاريخي باشد؟
نمي‌دانم! بعضي‌ها مي‌گويند خسرواني فيلم‌ها را سوزانده، بعضي‌ها مي‌گويند اصلا تصويربرداري نشده، بعضي‌ها... اما هر چه هست اين اتفاق رخ داده و حداقل پنجاه هزار تماشاگر اين بازي شاهدند كه آبي‌ها را چطور شش‌تايي كرديم.
- براي كلام پاياني مصاحبه از اين پرسپوليس بگوييد.
اين پرسپوليس كه حرفش نگفتني است. فقط اميدوارم تيم بتواند خودش را جمع‌وجور كند و با دوتا پيروزي پشت سر هم به جمع مدعيان بالاي جدول برگردد. بقيه كار راحت‌تر خواهد بود ولي بايد اين اتفاق رخ دهد و چند پيروزي پي‌درپي خودباوري را به پرسپوليس برگرداند.
مشكل اين تيم نداشتن اعتمادبه‌نفس و نيروي خودباوري است كه اگر حل شود خيلي مسائل حل شده و پرسپوليس يك گام بزرگ برداشته است.
- اگر حرف خاصي مانده بفرماييد.
نه، فقط تجديد خاطره كرديم.
كمال‌ذاكرزاده/منبع:همشهري تماشاگر