تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۸

همشهری آنلاین: من شش سال عضو تیم سایپا بودم و در این تیم سال‌های خوبی را سپری کردم

سید امین منوچهری را باید از آن دسته مهاجمان بااخلاق فوتبال ایران دانست که با کمترین حاشیه و خبرهای غیرفوتبالی نزد اهالی فوتبال جایگاه خاصی برای خود بازکرده است.

این بازیکن که خود را با تیم فوتبال سایپا به عنوان یک بازیکن برتر در فوتبال ایران معرفی کرد، مورد توجه تیم بزرگ استقلال قرارگرفت تا بعد از شش سال حضور در خط حمله تیم سایپا، سر از استقلال دربیاورد.

امین منوچهری یک فصل در استقلال بازی کرد و بازی‌های قشنگ و تماشاگرپسندی هم ارائه داد، اما بعد از یک فصل حضور در سایپا تصمیم و تشخیص خود را بر این مبنی اتخاذ کرد كه از جمع آبی‌پوشان جدا شود.

مهاجم سابق نارنجی‌پوشان و آبی‌پوشان، بعد از جدایی از این تیم به نفت تهران رفت و بعد از آن نیز در دو فصل اخیر با پیراهن راه‌آهن در لیگ برتر حضور یافت. بی‌مناسبت ندیدیم تا با این مهاجم بااخلاق فوتبال ایران گپ و گفتی داشته باشیم که شرح آن را در زیر می‌خوانید:

  • اهل کجایی و چند سالت است؟

اهل تهران هستم و الان دیگر می‌تونم بگم 29سالم شده.

  • فوتبالت را چطوری و از کجا شروع کردی؟

من فوتبالم را از باشگاه هما شروع کردم و با تیم‌های پایه این باشگاه الفبای فوتبال را آموختم. وقتی هم که دانشجو شدم فوتبال را کمی حرفه‌ای‌تر با تیم‌های دانشجویی دنبال کردم. از همان تیم دانشجویی دانشگاه آزاد زنجان بود که مورد توجه تیم سایپا قرارگرفتم و ...

  • به یکباره سر از لیگ برتر درآوردی.

بله.

  • آن موقع چند سالت بود؟

زمانی که به تیم سایپا پیوستم درست 20سالم بود.

  • حضور یکباره یک فوتبالیست جوان از یک تیم دانشجویی به یک تیم لیگ برتری چه حس و حالی برای یک بازیکن جوان و 20ساله می‌تواند داشته باشد؟

البته من آن زمان به تیم سایپا پیوستم، اما خب کمی طول کشید تا به عنوان یک بازیکن جوان جای خود را در تیم سایپا بازکنم.

  • اما وقتی هم که جای خود را در این تیم بازکردی بدجوري بازکردی. یکی از مهاجمان برتر و گلزن فوتبال ایران شدی و خیلی از تیم‌های خوب به دنبال جذب تو بودند.

من شش سال عضو تیم سایپا بودم و در این تیم سال‌های خوبی را سپری کردم. در این دو سه سال آخر هم پیشنهادهاي خوبی به من می‌رسید؛ پیشنهادهايی که هر فوتبالیستی را می‌تواند اغوا کند.

  • پس چرا امین منوچهری اغوا نشد؟

من در این سال‌های آخر با سایپا قرارداد داشتم و نمی‌توانستم از این تیم جدا شوم.

حالا...

  • یعنی اگر با سایپا قرارداد نداشتی زودتر از این تیم جدا می‌شدی؟

به هرحال به این پیشنهادها بیشتر و عمیق‌تر فکر می‌کردم.

  • سالی که از سایپا جدا شدی چی؟

در آن سال هم پیشنهادهاي خوب و متعددی داشتم.

  • و از بین آ‌ن‌ها استقلال را انتخاب کردی؟

واقعیت‌اش را بخواهید من استقلال را خیلی دوست داشتم و دارم و خب قضیه من و استقلال خیلی هم مالی نبود. من استقلال را دوست داشتم.

  • یعنی قرارداد مالی شما با استقلال خیلی هم بالا نبود؟

نه واقعا خیلی هم بالا نبود. یک قرارداد کاملا معمولی بود.

  • چرا خیلی زود از استقلال جدا شدی؟

خب این نظر مربیان استقلال بود.

  • تو هم خیلی راحت پذیرفتی و بدون جار و جنجال و حاشیه از این تیم جدا شدی.

من کلا هیاهو و جنجال را دوست ندارم؛ ضمن این که به عنوان یک فوتبالیست حرفه‌ای به خودم قبولانده‌ام که در فوتبال این حرف‌ها وجود دارد و همیشه حق به حق‌دار نمی‌رسد. از همه این‌ها که بگذریم من آن‌قدر استقلال را دوست دارم که اصلا نمی‌توانم برای این تیم حاشیه درست کنم.

  • همواره هم بعد از جدایی از استقلال در بازی‌های متقابل احترام این تیم و اعضای آن را نگاه داشتی.

این وظیفه هر فوتبالیست حرفه‌ای است. من که نمی‌توانم دنیا را عوض کنم؛ پس باید بر اساس اصول حرفه‌ای زندگی و فوتبال، رفتارم را تنظیم کنم.

  • قضیه مچ‌بندهای آبی و این قضایا چیست؟

این هم واضح است؛ من هنوز هم رنگ آبی را دوست دارم.

  • فصل پیش هم یک گل خیلی خوب به پرسپولیس زدی؛ از پشت هجده قدم.

البته من مهاجمی هستم که به خصوص در این سال‌های اخیر بیشتر در کار گل‌سازی شرکت کردم و سهم داشتم تا گل زنی، اما كم هم گل نزده‌ام. گلی که به پرسپولیس زدم هم یکی از همان گل‌هایی بودکه خیلی خوب زدم.

  • و بوسیدن مچ‌بند آبی و نشان دادن عدد چهار و ...

(می‌خندد) این‌ها را بگذارید به پای جذابیت‌های فوتبال. فوتبال است و این کری‌های جذابش؛ اصلا قشنگی فوتبال به همین کری‌هاست.

منبع:همشهري تماشاگر