"آنقدر تعداد ماشینها در خیابانهای این شهر زیاد است که دیگر قوانین معمولی جوابگوی نیازهای ترافیکی نیست و امورات شهر با قوانین نانوشته میچرخد. وقتی غریبهای هم وارد شهر میشود، کنار آمدن با وضعیت جدید برایش خیلی آسان نخواهد بود و خیلی چیزها هست که باید بیاموزد. شگفتی و ترس مسافران خارجی که قابل توصیف نیست، بارها دیده و شنیدهام که باور نمیکنند چطور این همه ماشین با اندکی فاصله درهم و برهم حرکت میکنند و تصادفی رخ نمیدهد.
بر اساس قانون نانوشته رانندگی در تهران، باید سرعت عمل بالایی داشته باشید، پشت چراغ قرمز کسری از ثانیه هم تعلل نکنید، پیدرپی برای راننده جلویی بوق بزنید تا لحظهای درنگ نکند و حتماً باید از همه فرصتها برای پیچیدن جلوی بقیه ماشینها و پیشی گرفتن از آنها استفاده کنید. راهنما زدن وقت شما را میگیرد، سریع و بدون زدن راهنما تغییر مسیر بدهید. وقتی عجله دارید، مسیر یکطرفه و ورود ممنوع معنی ندارد. موتور برای مواقع ضروری است، اگر خودتان شخصاً قوانین را زیرپا نمیگذارید، وقتی خیلی عجله دارید، موتور بگیرید و از راننده آن بخواهید همه قوانین را به خاطر شما زیرپا بگذارد.
این موارد بخشی از قوانین رانندگی در تهران است که برای اینکه رانندهای حرفهای به نظر برسید باید از آن پیروی کنید، اما اگر بخواهید این قوانین را زیر پا بگذارید، همهچیز سخت و خیابان برایتان بدل به میدان جنگ میشود و باید لباس رزم بپوشید. حالا اگر زن باشید همه چیز سختتر هم هست؛ چون رعایت کردن قانون و تلاش برای حفظ سرعت مطمئنه و احترام گذاشتن به حقوق عابران پیاده، ناتوانایی شما در رانندگی تلقی میشود! و شما باید خیلی صبر داشته باشید تا بتوانید ثابت کنید که زنان هم «حق» رانندگی دارند.
گذشته از این، همانطور که در خیابانهای شهر هنوز مردانی هستند که برای زنان پیاده مزاحمت ایجاد میکنند، مردان رانندهای هم هستند که از هر فرصتی برای آزردن زنان راننده استفاده میکنند. برای آنها پیچیدن با سرعت جلوی ماشین خانمها کار لذتبخشی است، به نظر آنها برای رد شدن از تقاطعی که چراغ قرمز ندارد، احتیاط لازم نیست و برای همین احتیاط زنان برای عبور را مسخره میکنند، چراغ و بوق زدن پشت سر خانمِ راننده هم برای اینها ابزاری است که راننده خانم را با سرعت پایینش از سر راه بر دارند و تندتر برانند.
بر اساس آمار پلیس، زنان به رعایت قانون در رانندگی مقیدتر هستند، آرامش بیشتری دارند و آمار تخلفات و تصادفات از سوی آنها خیلی کمتر است. اما رانندگی کردن آنها همیشه زیر سوال است و رانندگان مرد زیادی هستند که فکر میکنند زنان با احتیاط کردن، رعایت قانون یا احترام به عابران پیاده حق دیگران را میدزدند و خودشان را به کاری مردانه تحمیل میکنند.
سرهنگ عینالله جهانی - معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور نیروی انتظامی - برخلاف این تصور، رانندگی زنان را تحسین میکند و معتقد است آنها رانندگان بهتری هستند.
او در توصیف سبک رانندگی زنان میگوید: «مدتها به همراه یک گروه برای تولید برنامهای تلویزیونی، به صورت نامحسوس رانندگی افراد را زیر نظر میگرفتیم و رانندگان خطرناک را تعقیب میکردیم. در این بین میدیدیم که رانندگی خانمها عالی است، آنها احتیاط بیشتری میکنند و دقت بیشتری دارند، بیش از آقایان هم از حوادث رانندگی هراس دارند و این هراس مثبت کمک میکند که برای پیشگیری از حوادث محتاطتر باشند. خانمها حاضر نیستند حاشیه امنیت خودشان و دیگران را در رانندگی به خطر بیندازند. معمولاً خانمها در آموزشگاهها به صورت حرفهای آموزش دیدهاند و آنها در زمان یادگیری هم با حساسیت و توجه زیادی روند یادگیری را دنبال میکنند و بعد هم در زمان رانندگی خود سعی میکنند آموختههای خود را دنبال کنند. مثلاً فرمان را دو دستی میگیرند، سعی میکنند صندلی را از قبل تنظیم کنند و بعد حرکت کنند. در حالیکه برخی از آقایان بعد از حرکت تازه به فکر تنظیم صندلی و آیینه میافتند که موجب از بین رفتن توجه راننده به جلو و اطراف و بالا رفتن احتمال حادثه میشود.
با در نظر گرفتن میزان رانندگی و تعداد خانمهای راننده باز هم آمار رانندگی خانمها بسیار پایینتر است، ممکن است برخی بگویند خانمها در مسیرهای سخت رانندگی نمیکنند یا تعداد آنها کمتر است، ولی این آماری که من به آن اشاره دارم با در نظر گرفتن همه این موارد است. بر اساس این آمار، تعداد خانمهای مقصر در رانندگی و حتی درگیر در تصادفات رانندگی بسیار پایینتر از آقایان است».
اینها اظهارات معاون اجتماعی ناجاست. او همچنین به عادتهای بسیار مناسب زنان در رانندگی اشاره میکند: «خانمها در رانندگی عادات مناسبی دارند، مثل گرفتن فرمان با دو دست. اینکه با یک دست رانندگی کنیم نشانه توانمندی نیست. این دسته از افراد غرور کاذب دارند و تصادفات رانندگی آقایان هم اکثرا به دلیل غرور کاذب آنهاست.»
او همچنین در توصیهای به زنان راننده هم میگوید: «خانمها هم تخلف میکنند، اما تخلفات آنها خوشبختانه خیلی کم است و اکثریت رانندگان خانم رانندگی را با آرامش دنبال میکنند و برخی رفتارها چون بوق زدنهای ممتد پشت سر رانندگان زن نباید آنها را از این منش دور کند. من به رانندگان زن توصیه میکنم اگر کسی پشت سر آنها بوق میزد و میخواست جلو بزند، با احتیاط و با استفاده از چراغ راهنما مسیر خود را عوض و راه را برای آنها باز کنند. در واقع ما مکلف هستیم در این شرایط کنار برویم چون راننده پشت سر ممکن است کار اضطرارای داشته باشد، اما نباید عجله کنیم و باید تغییر مسیر ما احتیاط و با کمک چراغ راهنما باشد.»
* * *
چهار زن راننده در تهران از تجربه رانندگی در این شهر میگویند؛ از سختیهایش و از لحظههای سخت و آسان آن:
سارا 32 ساله است. او کارشناس آی.تی است و سالهاست که تقریباً هر روز رانندگی میکند. او درباره تجربهاش از رانندگی به عنوان یک زن میگوید: « رانندگی برای زنان، اعصاب فولادین میخواهد و آنها را تحت فشار قرار میدهد، چون مردان این پذیرش را ندارند که یک راننده زن کنار آنها رانندگی کند و از آنها سبقت بگیرد. نگاه مردان به رانندگی زنان خیلی بد است، همیشه میخواهند جلوی زنها بپیچند و از آنها جلو بزنند، انگار بیشتر از ما حق رانندگی دارند. وقتی زنها خودروی خود را پارک میکنند، خیلی از مردها آنها را مسخره میکنند. اگرچه زنان تخلف کمتری در رانندگی دارند و اصولیتر رانندگی میکنند، اما از طرف مردها همیشه زیر سوال هستند.»
او درباره کنایهها و متلکهایی که در زمان رانندگی از مردان شنیده نیز میگوید: «گذشته از همه حرفهای زشتی که این مدت شنیدهام و نمیخواهم بازگویشان کنم، متلک معروف مردان این است که به یک خانم راننده میگویند "برو پشت ماشین لباسشویی بنشین" که این به نظرم آزاردهنده است. البته به نظر میآید سالهای اخیر این متلکگویی کمتر شده است.»
سارا درباره تجربهای که از سالها رانندگی نصیبش شده، تعریف میکند: «کم سن و سالتر که بودم، ماشینی داشتم که برایم مهم نبود جایی بخورد، برای همین نمیگذاشتم کسی حقم را بگیرد و هرکس میخواست مزاحمم بشود، بیکله میرفتم جلوی ماشینش و نمیگذاشتم حقم را بگیرد، اما تجربههای بدی که داشتم، کمی برخوردم را تغییر داد. یکبار از یک ماشین شاسیبلند خیلی اصولی و بر اساس مقررات رانندگی سبقت گرفتم اما راننده و مسافر کنارش با ماشین دنبالم کردند و چند کوچه جلوتر پیچیدند جلوی ماشینم و از ماشین پیاده شدند. با دست میکوبیدند روی کاپوت ماشین و فریاد میکشیدند و فحش میدادند. من هیچکاری از دستم برنمیآمد. فقط شیشهها را داده بودم بالا و دستم روی بوق بود. سال اول دانشگاه بودم و خیلی سنم کم بود، اما هیچکس از آدمهایی که توی کوچه بودند هیچ توجهی نکردند که چرا دو مرد به ماشین یک دختر جوان حمله کردهاند. تنها کاری که کردم این بود که وقتی از جلوی ماشینم کنار رفتند از نصفه راهی که بود، به سختی با کشیده شدن ماشینم به سپرِ ماشین آنها از دستشان فرار کردم. وقتی رسیدم خانه هنوز میلرزیدم. با اینکه آنها کار اشتباهی کرده بودند، تا مدتها به خاطر این اتفاق اذیت شدم. همین تجربهها باعث شده که الان سعی کنم از تنش دور شوم و کمتر خودم را درگیر چنین مسائلی کنم.»
او ادامه میدهد: «نزدیک خانهِ پدر و مادرم کوچه یکطرفهای هست که ماشینهای زیادی به خلاف وارد آن میشوند و من قبلاً با آنها همیشه درگیر میشدم، حتی یکبار با گوشی از پلاک آنها عکس گرفتم و میخواستم به پلیس بدهم، اما الان یاد گرفتهام وقتی کسی یکطرفه میآید و از من میخواهد که دنده عقب بروم، بگویم بلد نیستم عقب بروم! میدانم این خیلی بد است که به این نتیجه رسیدهام اما شرایط من را به این نتیجه رسانده که بهتر است راننده مرد فکر کند رانندگیام خوب نیست تا اینکه با او درگیر شوم یا مسیرم را به خاطر او که خلاف آمده تغییر بدهم.»
* * *
فاطمه 28 ساله است و از 10 سال قبل رانندگی میکند. او درباره اینکه رانندگی برای زنان چه تفاوتی با مردان دارد، میگوید: «اگر زن باشی و رانندگی کنی از همان اول متوجه تبعیضها میشوی. وقتی پدرت هنگام تعلیم رانندگی میگوید پشت این ماشین نیفت رانندهاش زن است، همین چیزها این تصور را که رانندگی زنان بد است، جا میاندازد. این در حالی است که وقتی من آموزشگاه رانندگی میرفتم، میدیدم خانمها راحتتر رانندگی را میآموختند و راحتتر قبول میشدند. این شاید به تفاوت هوش و دقت بین زنان و مردان برگردد. خانمها دقت بیشتری در رانندگی دارند و شاید همین باعث شده که کندتر رانندگی کنند. من 10 سال است که رانندگی میکنم و هنوز هرجا میبینم زنی با مردی تصادف کرده، اطرافیان فکر میکنند مقصر راننده، آن خانم است. من در این 10 سال اکثرا تصادفاتم با ماشینهایی بوده که راننده آن مرد بوده و اکثرا هم مقصر راننده آقا بوده، نه من. اما فکر میکنم این تصور که رانندگی زنان بدتر از مردان است، این روزها اصلاح شده است، چون زنان و دختران جوان زیادی این روزها رانندگی میکنند و رانندگی آنها هم خوب و اصولی است. البته همیشه و همه جا یک درصدی از رانندهها هستند که خوب رانندگی نمیکنند، که میتوانند زن یا مرد باشند.»
او درباره اینکه چهقدر فضای رانندگی پراسترس و مردانه، رانندگی زنان را تحت تأثیر قرار داده نیز میگوید: «به نظرم این استرس به زن و مرد ربطی ندارد و همه در تهران به خاطر نبود خیابانها و گذرگاههای استاندارد و رعایت نکردن قانون، متحمل استرس میشوند. الان هم دیگر فقط مردان تند و خشن رانندگی و رفتار نمیکنند، من دخترهایی را دیدهام که بعد از تصادف با قفل فرمان پیاده میشوند و میخواهند با راننده مقابل دعوا کنند! حتی فکر میکنم یک ضد هنجار شکل گرفته، الان زنان بیشتر خشن رانندگی میکنند.»
فاطمه درباره آزارهایی که در رانندگی از رانندگان مرد هم دیده اظهار میکند: «پیش آمده متلک بگویند و مسخره کنند؛ متلکی مثل اینکه «گاز توی آشپزخانه است» را شنیدهام و همانطور که توی خیابان و کوچه، خانمها از طرف برخی آقایان اذیت میشوند، در رانندگی هم این اتفاق به شکل خودش رخ میدهد. اما در سالهای اخیر وضعیت تغییر کرده، کمتر کسی رانندگی کردن زنان را مسخره میکند، اینکه رانندگی حق طبیعی زنان و مردان است، جا افتاده، اما اگر راننده زن خطایی بکند، بیشتر مسخره میشود تا یک راننده آقا. البته خیلی وقتها هم زنان راننده بیشتر حمایت میشوند، مثلا وقتی تصادف کردهام، هم عابرها و هم پلیس به من که خانم بودهام، کمک کردهاند و سعی کردهاند هوای من را داشته باشند.»
* * *
آنیتا 30 ساله است و دانشجو و از 18 سالگی تقریباً هر روز رانندگی میکند. او درباره سالها تجربهاش از رانندگی در تهران میگوید: «من سعی میکنم شرایط رانندگی برایم با آقایان فرقی نکند و سعی کردهام با مشکلات رانندگی کنار بیایم. اما به هر حال همیشه این مسأله وجود دارد که خانمها تحت فشار بیشتری هستند و باید ثابت کنند رانندگی آنها خوب است، یا مثلاً نمیتوانند شبها راحت رانندگی کنند.»
او درباره مزاحتهایی که برخی رانندگان مرد برای او پیش آوردهاند هم میگوید: «بارها شده که در اتوبان در حال رانندگی بوده و دیدهام که عمداً آمدهاند جلوی ماشین من رانندگی کنند تا نگذارند سریعتر از آنها حرکت کنم و به اصطلاح، به رانندگان زن، راه نمیدهند، یا توی اتوبان چون خطرناک است و فکر میکنند زنها میترسند، میآیند از کنار ماشینی که راننده زن دارد لایی میکشند و متلک میگویند.»
آنیتا درباره برخوردهای اطرافیانش با رانندگی زنان هم اظهار میکند: «بارها با دوستانم توی ماشین بودهام و وقتی راننده ماشین جلویی بد رانندگی کرده، شنیدهام که میگویند حتماً رانندهاش زن است، در حالی که حدس آنها خیلی اوقات درست نیست. حتی دیدهام دوستانم که خانم هستند چنین پیشفرضی درباره رانندگی خانمها دارند.»
او درباره تأثیر فضای غالباً مردانه بر رانندگی زنان هم خاطرنشان میکند: «رانندگی خود من خشن است و ممکن است به خودروهای دیگر راه ندهم یا وقتی از خیابان فرعی میپیچم فکر نکنم که حق تقدم با من نیست؛ انگار میخواهم رفتاری را که با من شده جبران کنم. فکر میکنم شرایطی ایجاد شده که خود زنان هم فکر کنند رانندگی زنان بد است؛ مثلا وقتی من میخواهم توی جاده شمال رانندگی کنم، کسانی که توی ماشین هستند بیشتر میترسند تا زمانی که همسرم راننده باشد. انگار این پیشفرض وجود دارد که خانمها تجربه و مهارت کمتری دارند. وقتی هم که خانمی راننده است دیگران مثلا پدر یا همسر به خودشان اجازه میدهند که به او بگویند چه کار کند و کجا ترمز بگیرند. این میتواند روی اعتماد به نفس و عملکرد خانمها در رانندگی اثر بگذارد.»
* * *
فرخنده 35 ساله است و سالهاست رانندگی میکند. او معتقد است اینقدر به فضای ایجاد شده برای رانندگی زنان عادت کرده که دیگر چندان متوجه آن نمیشود. او با اشاره به اینکه در زمان تصادف بیشترین تجربههای بد را داشته، میگوید: «من بیشتر زمانی که تصادف کردهام متوجه تفاوتی شدهام که زنان در رانندگی تجربه میکنند. یکبار زمانی که از پارک خارج میشدم با یک خودروی ون برخورد کوچکی داشتم. خیلی اذیت شدم؛ همه میگفتند وقتی نمیتوانی از پارک خارج شوی رانندگی نکن. راننده هم کلی ناسزا گفت و داد و بیداد کرد در حالی که مطمئنم اگر همسرم یا هر مردی راننده خودروی من بود، راننده مقابل یا مردم چنین برخوردی نمیکردند و فقط منتظر آمدن پلیس میشدند.»
او همچنین تعریف میکند: «تجربه دیگرم، باز هم تصادفی بود که سر یک تقاطع داشتم و به ماشینی برخورد کردم که از خیابان فرعی بیرون میآمد. تا وقتی پلیس بیاید، هم عابرها و هم راننده به من تلقین میکردند که من مقصرم، در حالی که خودم میدانستم مقصر نیستم، اما همه من را چون زن بودم مقصر میدانستند تا وقتی که پلیس آمد و راننده مقابل را مقصر شناخت. این وقتها خیلی عصبانی میشوم اما کاری نمیشود کرد.»
فرخنده درباره تجربه خود از رانندگی در جادههای بین شهری هم میگوید: «توی جاده، رانندهها و مردم به زنهایی که رانندگی میکنند خیلی واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. یکبار تنها به سمت شهرکرد رفتم و در راه کمی اذیت شدم چون ماشینها به من نزدیک میشدند و کف و سوت میزدند. حتی پلیس هم به رانندگی من واکنش نشان داد و من را به خاطر سرعت متوقف کرد و گفت خیلی خوب است که شما در جاده رانندگی میکنید.»
او البته از یک منظر، به زنان راننده یک نقد جدی را وارد میداند و میگوید: «مشکلی که ما زنان داریم این است که از خصوصیات فنی ماشین چندان مطلع نیستیم و اگر صدای عجیبی از ماشین بیاید دقیقاً نمیدانیم از کدام بخش است و باید به نظرم در این بخش بیشتر کسب اطلاعات کنیم.»
این بخش کوچکی از تجربه زنان از رانندگی در تهران است. اگر شما هم خانم هستید و این مطلب را میخوانید، میتوانید تجربه خودتان را از رانندگی کردن و سختیهایش در بخش نظرات همین مطلب به اشتراک بگذارید."
ایسنا - آزاده شمس