البته به اعتقاد من، عملكرد آزادكاران بد نبود و آنها زحمت خود را كشيدند.نفرات جواني براي تيم ملي كشتي گرفتند و براي همين در مسابقات بيشتري بايد حضور داشته باشند تا تجربه لازم را كسب كنند. اما چرا تيم ملي كشتي آزاد و فرنگي در مسابقات جهاني ناكام بودند، دلايل بسياري دارد و من بهوجود رسول خادم در فدراسيون كشتي اشاره ميكنم.
خادم بهعنوان رئيس فدراسيون بايد تعداد مشاوران كاربلد خود را افزايش دهد. بهخصوص كه شخصا مربيگري تيم ملي كشتي آزاد را هم برعهده دارد. او بايد از طريق مشاورانش نسبت به اتفاقات كشتي اشراف كامل داشته و بتواند در مواقع لازم تصميمگيري بجايي انجام دهد. البته خادم با تمام تواناييهايش بهتر است يك پست داشته باشد و سرمربي تيم ملي كشتي آزاد را به فرد ديگري محول كند.
متأسفانه بعد از منصور برزگر در كشتي آزاد ما كسي را نداشتيم كه بتواند مليپوشان را به خوبي اداره كند. برزگر در مربيگري به قدري بزرگ بود كه در قامت سرمربي تيم ملي ميگنجيد. پس از او اما كشتي آزاد ديگر نتوانست فردي مانند برزگر را بيابد. در واقع در مورد مربيان، سازندگي اتفاق نيفتاد و تنها كسي كه ميتواند جايگزين مناسبي براي او باشد، اكبر فلاح است. فلاح صفات اخلاقي جهانپهلوان تختي را داراست و گرچه يك مربي آكادميك بهحساب نميآيد، اما در قامت يك مربي بزرگ براي تيم ملي قرار دارد؛
كسي كه به خوبي ميداند با كشتيگيران صحبت كند و انگيزه و تلاش آنها را براي رسيدن به موفقيت برانگيزد. فلاح اما الان در باشگاهها هم مربيگري نميكند و خانهنشين است. در حال حاضر دودانگه كه به لحاظ فني مربي خوبي است متأسفانه ويژگيهاي لازم را براي سرمربيگري تيم ملي ندارد. در تيم ملي كشتي فرنگي هم وضعيت چنين است. در روزگاري كه محمد بنا در مربيگري نبوغ خود را نشان نداده بود، معتقد بودم كه براي فرنگيكاران مربي روس به خدمت بگيرد.
بر اين باور بودم كه مربيان روس قابليت زيادي در كشتي فرنگي دارند و ميتوانند جايگاه كشتي فرنگي ما را در جهان ارتقا دهند. مثلا ما در كشتي فرنگي چمنگلي را از قبل داشتيم ولي مربي بزرگي نبود. درست برخلاف محمد بنا كه با آمدنش در كشتي فرنگي تحول ايجاد كرد. اكنون كه بنا در كشتي فرنگي حضور ندارد، اين تيم ضعيف شده و نميتواند به موفقيت چشمگيري دست يابد.
- سرپرست سابق تيمهاي كشتي