تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۴:۵۸

همشهری‌آنلاین: گفته‌ها و واکنش‌های دلت‌مردان آمریکا به‌تازگی از چرخش ۱۸۰ درجه‌ای آنها در سیاست‌شان نسبت به سوریه و بشار اسد حکایت دارد.عبدلباری عطوان این تغییر سیاست را این‌گونه تحلیل می‌کند:

جان کری،وزير امورخارجه آمريكا زمانی که برای بار نخست در کنفرانس خبری با همتای اماراتی خود گفت باراک اوباما از مذاکرات نظامی با روسیه در خصوص سوریه براي مقابله با داعش استقبال می‌کند و آن را گامی مثبت می‌داند و زمانی که گفت: "تمرکز ما همچنان بر مقابله با داعش و حل و فصل راهکار سیاسی بحران سوریه است" گویی که بمب بزرگی را منفجر کرد.

 این اظهارات دیپلماتیک جان کری به این معناست که واشنگتن دیگر به بشار اسد ،رئیس‌جمهور سوریه به عنوان یک رئیس‌جمهور «غیرقانونی» نمی‌نگرد و شرط رفتن او را به صورت کامل در هرگونه راهکار سیاسی از جمله مرحله انتقالی پیشنهاد شده در کنفرانس ژنو مطرح نمی‌کند. پذیرش اجرای مذاکرات نظامی با روسیه درخصوص درگیری‌ها در سوریه در واقع به منزله تن دادن به شرایطی است که روسیه با ارسال تجهیزات نظامی جدید و اعزام هزاران کارشناس نظامی به سوریه و اصرارش بر این‌که اسد یک خط قرمز است و نمی‌توان او را حذف کرد، رقم زده است؛ به طوری‌که حتی نشان داده روسیه آماده است برای ماندن اسد در راس قدرت در دمشق بجنگد.

به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه مستقل رای‌الیوم،چگونه آمریکا به این نتیجه رسید که باید 180 درجه از تمامی یا بیشتر مواضع قبلی‌اش عقب‌گرد کند؟ دلایلی وجود دارد که ما خلاصه‌ای از آنها را در ذیل بیان می‌کنیم:

1- پس از 6000 حمله هوایی به مواضع داعش که بدون تضعیف واقعی این گروه انجام شد و داعش رمادی و پالمیرا را تحت تصرف خود درآورد، واشنگتن به این نکته پی برد که در این جنگ ظرف چند ماه یا چند سال به پيروزي نخواهد رسيد.

2- هم‌پیمانان عرب واشنگتن و بالاخص مثلث عربستان، ترکیه و قطر با اعزام نیروهای زمینی برای جنگ با داعش مخالفت کردند و نیروهای عراقی نیز در مقابل داعش در رمادی و موصل از هم فرو پاشیدند و عربستان نیز در باتلاق خونین یمن غرق شده است و ترکیه اردوغان نیز در جنگ فرسایشی علیه حزب کارگران کردستان ترکیه به سر می‌برد و آمریکا به این نتیجه رسید که ارتش عراق اراده نبرد را ندارد و علی‌رغم هزینه 27 میلیارد دلاری برای مسلح کردن و آموزش ارتش عراق اما امیدی از ارتش این کشور در میدان‌های جنگ نمی‌رود.

3- تمامی طرح‌های آموزش مخالفان میانه‌روی سوری شکست خورد و بیشتر کسانی که در ترکیه و اردن آموزش دیده بودند پیش از آن‌که حتی یک تیر را علیه داعش شلیک کنند پا به فرار گذاشتند.

4- مسکو اعلام کرد تصمیم دارد به هرگونه درخواست رسمی از سوی مسئولان سوری برای اعزام نیرو به دمشق پاسخ مثبت دهد و این مسئله به این معناست که روسیه کاملا ملزم به دفاع از اسد و نظام اوست حتی اگر این مسئله به جنگ جهانی سوم تبدیل شود.

5- پس از آن‌که واشنگتن توافق هسته‌ای را با ایران امضا و کنگره نیز آن را تصویب کرد، آمریکا راه را در مقابل خود برای آغاز عقب‌نشینی تدریجی از خاورمیانه به سمت جنوب شرق آسیا مهیا یافت و این امر به ویژه پس از این انجام مي‌شود که آمریکا کاملاً از نفت خاورمیانه بی‌نیاز شده است.

6- بحران سوریه بر اروپا از طریق مهاجرت صدها هزار آواره سوری تاثیر گذاشته که این مسئله یک بحران جغرافیایی جمعیتی را به وجود می‌آورد و اروپا را به دو اردوگاه تقسیم می‌کند: نخست اروپای قدیم (آلمان، فرانسه، انگلیس، بلژیک) و دوم اروپای جدید (لهستان، مجارستان، رومانی و بلغارستان) که این مسئله مي‌تواند فروپاشی اتحادیه اروپا را در پي داشته‌باشد.

با توجه به تمام چیزهایی که مطرح شد می‌توان گفت دولت آمریکا پرونده سوریه را کاملا تحویل روسیه داده است و کم‌کم و به صورت تدریجی دست خود را از تمامی تعهدها در قبال مخالفان سوری و کشورهای عربی حامی آنها همچون عربستان، ترکیه و قطر کنار می‌کشد.

هیچ چیزی در اروپا و آمریکا و به طور کلی در غرب به صورت تصادفی رخ نمی‌دهد چراکه از همان لحظه نخست که وزیر خارجه اسپانیا بر لزوم مذاکره با بشار اسد براي دستیابی به راهکار سیاسی برای بحران سوریه و پیوستن سوریه به ائتلاف ضدداعش تاکید کرد و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس نیز همان مسئله را تکرار کردند؛ از تمامی این سخنان مشخص شد که این اظهارات مقدمه‌ای است برای این عقبگرد آمریکا در پرونده سوریه.

مذاکرات نظامی قریب‌الوقوع میان وزرای دفاع روسیه و آمریکا یک ائتلاف نظامی روسی و آمریکایی را تاسیس می‌کند که اولویت را به مقابله با داعش می‌دهد و چه بسا این برای نخستین بار در تاریخ است که این دو ابرقدرت علیه دشمن مشترکی به توافق رسیده‌اند و وارد جنگ در کنار هم علیه این دشمن واحد شده‌اند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه موفق شده است تا دیدگاه خود را بر آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در تشکیل این ائتلاف نظامی فوق‌العاده و حضور بشار اسد و چه بسا مشارکت ایران در این ائتلاف تحمیل کند.

آیا ائتلاف این دو ابرقدرت در از بین بردن داعش و ریشه‌کن کردن آن از شهرهایی که تحت تصرف داعش در عراق و سوریه است، موفق خواهد شد؟

دادن جواب قطعی دشوار است چراکه داعش قدرتمند است و قدرت مالی و تسلیحاتی دارد و در اراضی‌ای که متعلق به خود اعلام کرده ،دفاع مي‌كند. یعنی مهمان هیچ‌کس نیست و سلاح بسیار خطرناکی دارد که هیچ‌یک از قدرت‌های دیگر مخالف او در اختیار ندارند ؛ این سلاح عملیات انتحاری است.در عين حال مواضع مستحکمی را در شهرهای تحت تصرف خود ایجاد کرده است و این مسئله به این معناست که شکست دادن این گروه آسان نیست و جنگ علیه آن نیز زمان طولانی‌ای می‌برد و همچنین این جنگ هزینه مادی و انسانی سنگینی دارد.

مسئله قطعی این است که پس از این تغییر موضع آمریکا، مثلث عربستان، ترکیه و قطر و عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان که سخنگوی این مثلث است، بهت زده خواهند شد و ما نمی‌دانیم که آیا عادل جبیر در کنفرانس‌های مطبوعاتی آتی خود این سخن مورد علاقه‌اش را تکرار می‌کند که اسد یا از طریق قدرت یا از طریق راهکار سیاسی کنار خواهد رفت. ما منتظر کنفرانس خبر آتی آقای عادل جبیر هستیم به این امید که پاسخ شفافی را برای این سوال بیابیم و به نظر ما این انتظار طولانی نخواهد شد.

برچسب‌ها