او اما وقتي دستگير شد، فهميد كه پزشك جراح يك كارگر معمولي بوده كه به دروغ خودش را جراح جا زده بود. ظهر 29مرداد، مأموران كلانتري گلبرگ در يكي از خيابانهاي شرق تهران به سرنشين يك خودروي مزدا 3مظنون شدند و پس از استعلام شمار پلا ك متوجه شدند كه اين خودرو ساعتي قبل از همان حوالي سرقت شده است.
به گفته صاحب خودرو، وي ماشينش را مقابل باشگاه ورزشي پارك كرده و پس از بازگشت با جاي خالي آن روبهرو شده بود. اين اطلاعات كافي بود تا مأموران به راننده مزدا3دستور ايست دهند اما او با سرعت زياد فرار كرد. عمليات تعقيب وي شروع شد و سارق مزدا3با حركات مارپيچ به چندين خودرو خسارت وارد كرد و سعي داشت هر طوري شده از دست مأموران فرار كند. او حتي براي فرار وارد كوچههاي ورود ممنوع شده تا اينكه وارد اتوبان ياسيني شد.
هرچند مأموران براي متوقف كردن وي چند تير هوايي شليك كردند اما او حاضر به تسليم نشد. اين بار مأموران پليس، خودرو را نشانه گرفتند و چند تير شليك كردند كه بهخودرو و شيشههاي آن برخورد كرد. همين امر موجب شد تا سارق كنار اتوبان توقف كرده و درحاليكه خون از دستش ميرفت با پاي پياده فرار كند. در چنين شرايطي مأموران به تعقيب او پرداختند اما موفق به دستگيري سارق نشدند و او متواري شد. از سويي آثار خون داخل ماشين ديده ميشد و اين نشان ميداد كه سارق بعد از اينكه گلوله خورده نتوانسته بود به راه خود ادامه بدهد و با رها كردن ماشين گريخته است.
- دستگيري
با ثبت اين گزارش، گروهي از كارآگاهان پايگاه ششم پليس آگاهي تهران با دستور قاضي محمدعلي انصاريفر، داديار شعبه سوم دادسراي ناحيه 34تهران مأمور رسيدگي به اين پرونده شدند. نخستين سرنخ تصوير متهم بود كه ماموران هنگام تعقيب و گريز موفق شده بودند با دوربين آن را ثبت كنند.
در بررسيهاي بيشتر مشخص شد كه او سابقه دار بوده و پيش از اين به اتهام حمل مخدر شيشه به زندان رفته بود. بنابراين كارآگاهان پاتوقهاي احتمالي او را زيرنظر گرفتند اما او فراري شده و هيچ ردي از خود بهجا نگذاشته بود. در شرايطي كه جست و جوها همچنان براي به دام انداختن اين سارق ادامه داشت خبر رسيد كه وي در يك خانه ويلايي حوالي كرج پنهان شده است. با اين سرنخ، كارآگاهان پنجم مهرماه با نيابت قضايي راهي مخفيگاه وي شدند و او را در عملياتي غافلگيرانه دستگير كردند.
- اقرار
وي در بازجوييها علاوه بر اعتراف به سرقتهاي سريالي اقرار كرد كه پس از فرار از دست پليس، يك پزشك جراح 5ميليون تومان از او گرفته و گلوله را از دستش خارج كرده است. با اين اعترافات، قاضي دستور بازداشت پزشك جراح را صادر كرد و وقتي وي دستگير شد، معلوم شد كه او يك كارگر عادي بوده كه براي كلاهبرداري از سارق خود را پزشك جراح جازده بود.
جراح قلابي در بازجوييها گفت: مدتي قبل در ساختمان پزشكان كار ميكردم و در آنجا شاهد جراحيهاي زيادي بودم و بخيهزدن را در آنجا ياد گرفتم. براي همين مدتي قبل وقتي از طريق يكي از دوستانم باخبر شدم مردي گلوله خورده، خودم را جراح جا زدم و با خارج كردن گلوله از كتفش، 5ميليون تومان دستمزد گرفتم. من خبر نداشتم اين مرد يك سارق است؛ چرا كه او گفته بود در جريان درگيري با دوستش گلوله خورده و نميخواهد به بيمارستان بروند.
اعترافات جراح قلابي در حالي بيان ميشد كه سارق دستگير شده تازه متوجه شده بود چه كلاهي سرش رفته است.
او وقتي در برابر قاضي انصاريفر قرار گرفت اعتراف كرد كه تبحر خاصي در سرقت مزدا 3و پرشيا دارد و در كمتر از 5دقيقه ميتواند خودرو را سرقت كند. او كه سركرده باند سرقت خودرو است و 34سال سن دارد، چنين گفت: از مدتي قبل با همدستي 2نفر از دوستانم باند سرقت خودرو تشكيل داديم.
فقط مزدا 3و پرشيا سرقت ميكرديم و آن را به 2مالخر كه در زمينه صافكاري و نقاشي خودرو هم فعاليت دارند ميفروختيم. پس از آن پول حاصل از سرقتها را بين خودمان تقسيم ميكرديم تا اينكه يكي از روزها ساعتي پس از سرقت مزدا، مأموران به من شك كردند و در جريان عمليات تعقيب و گريز گلوله خوردم و دست چپم آسيب ديد. بعد از فرار به خانه يكي از دوستانم رفتم و درحاليكه خون زيادي از دستم ميرفت و گلوله داخل كتفم گير كرده بود از او كمك خواستم. چون قطعا اگر بيمارستان ميرفتم دستگير ميشدم.
دوستم يك پزشك جراح را به من معرفي كرد كه او به خانه دوستم آمد و با انجام عمل جراحي گلوله را از دستم خارج كرده و آن را باندپيچي كرد. من هم 5ميليون تومان به او پرداخت كردم اما حالا متوجه شدم كه او سرم را كلاه گذاشته است. جوان سارق كه تبحر زيادي در سرقت خودروهاي مزدا3دارد در ادامه به سرقت 40خودروي مزدا 3و پرشيا اقرار كرد و پس از آن قاضي پرونده براي اين دو متهم قرار قانوني صادر كرد و تحقيقات براي دستگيري ديگر اعضاي باند سرقت ادامه دارد.