به گزارش شفقنا رسانه، صبح روز عید قربان که آن اتفاق افتاد، همه حجاج از مشعر به منا آمده بودند تا بعد از کمی استراحت برای مراسم رمی جمرات بروند. حجاج خسته بودند و شرایط روزهای گذشته چندان رمقی برای آنها باقی نگذاشته بود.
کمالالدین شاهرخ، عکاس حوزه حج و زیارت یکی از کسانی است که آن روز با تماس یکی از همکاران صدا و سیما و اطلاع از شرایط خاص پیش آمده به همراه امدادگران ایرانی در محل حاضر میشود.
شاهرخ میگوید: «در آن لحظه ما فکر نمیکردیم فاجعه تا این حد عمیق باشد. فکر کردیم شاید اتفاقی جزئی پیش آمده است. کسی صدمه دیده است و او از دوستان خود کمک میخواهد». اما مکالمات بعدی و رسیدن به محل حادثه، وضعیت وخیمتری را نشان میدهد: «متوجه شدیم با اتفاقی روبهرو هستیم که شاید در بیست سال گذشته نظیر آن در منا اتفاق نیفتاده باشد و آن موقع هم جمرات شکل فعلی را نداشت».
نیروهای امدادگر ایرانی و هندی به گفته شاهرخ تلاش میکنند تا وارد محل حادثه شوند اما ماموران عربستانی محوطه را میبندند و به هیچ کس اجازه ورود نمیدهند: «شرایط این خیابان به گونهای است كه به چند خیابان فرعی راه دارد و همه این راهها بسته شده بود. اما میتوانستیم از راه چادرهای کشورهای دیگر که در آن محل بودند به مرکز حادثه برسیم».
این کار هم چندان فایدهای نداشت: «همه کارهای انجام شده هم خارج از محوطه ممنوعه بود. اما چون ماموران نمیتوانستند مانع کسانی شوند که میخواستند به چادرهایشان برگردند، ما از طریق چادرهای کشورهای دیگر کمی به فضا نزدیک میشدیم. اما آنجا هم با وجود مشخص بودن کاور امداد و نجات ایران، اجازه ورود و کمک نمیدادند و خودشان خیلی کُند کار میکردند».
شاهرخ که به عنوان عکاس در مراسم حضور داشت، درباره عکاسی از این حادثه توضیح میدهد: «به هیچ کس اجازه عکس و فیلم نمیدادند و اگر کسی در حال فیلم و عکس گرفتن با موبایل خود دیده میشد، موبایل را میگرفتند و با او برخورد میکردند. بعد از دو سه ساعت هم منطقه را به طور کامل تحت کنترل در آورده بودند تا کسی نتواند عکس و فیلمی تهیه کند».
او ادامه میدهد: «من مجوز قبلی برای تهیه عکس و فیلم داشتم ولی در آن شرایط نمیشد عکس گرفت. چند عکس گرفته شده، هم در شرایط خاصی بود». اگرچه «نیروهای خودشان تصویربرداری میکردند. تصاویری که البته تا به حال هیچ کدام از آنها در رسانههایشان دیده نشده است».
شاهرخ درباره وضعیت امداد و نجات و رسیدگی به مجروحان هم میگوید: «به مجروحان بعد از دو سه ساعت از حادثه کار نداشتند و بیشتر به دنبال جنازهها بودند تا آنها را بیرون بیاورند». او معتقد است: «اگر در همان ساعات اولیه به نیروهای امدادی اجازه میدادند تا به محل وارد شود و کمک کنند شاید آمار کشتهشدگان این قدر بالا نمیرفت. خیلی از افراد به خاطر بیآبی و تشنگی از حال رفتند و بعد از ریختن آب روی صورتشان به هوش آمدند».
شاهرخ ادامه میدهد: «منطقه قفل شد و محلی برای تردد ماشین و آمبولانس و ... نبود. هر کسی هم که میخواست امداد رسانی کند، باید از روی جنازهها رد میشد. ضمن این که نیروهای امدادی عربستان خیلی دیر وارد شدند و با وجود فاصله چهل پنجاه متری نیروهای دفاع مدنی یعنی آتشنشانی، امداد و نجات و ... هم نتوانستند کاری انجام بدهند».
این عکاس حج و زیارت هم پشتههای زائران فوت شده را دیده است: «این افراد به خاطر فشار و ازدحام جمعیت و برای این که بتوانند از مهلکه فرار کنند به سمت جلو رفته و همین طور طبقه طبقه روی بدن سایر حجاج افتاده بودند».
او ادامه میدهد: «من دیدم حداقل پنج طبقه از زائران روی هم افتاده بودند و چون همگی لباس احرام به تن داشتند، بدنها هم برهنه شده بود». شاهرخ میگوید: «کسانی که در آن محل بودند، وقتی برگشتند آن قدر حال روحی بدی داشتند که نمیشد با آنها ارتباط گرفت. چون همه اتفاقات را از نزدیک دیده بودند و این که چه طور بعضی از زائران میتوانستند با خوردن کمی آب نجات پیدا کنند».
او درباره زمان این مراسم هم این فرضیه که ایرانیها در ساعات خلوتتر به جمرات میروند و بنابراین تعداد کشتهشدگان باید کمتر باشد، را رد میکند و میگوید: «الآن چند سال است پیشبینی شده خانمها را شب هنگام به جمره میبرند و برای همین میبینید آمار فوتیهای خانمها کم است». و بقیه «سعی میکنند در همان هوای خنک قبل از ظهر بروند».
شاهرخ توضیح میدهد: «شما فکر کنید ۹ صبح دما ۴۵ درجه است. ظهر دما ۵۰ درجه میشود و افراد وقتی به آنجا میروند، زیر آفتاب و بدون هیچ فشار و استرسی هم نمیتوانند تحمل کنند که به اندازه یک ربع ساعت در آن محل بایستند». او ادامه میدهد: «اگر غرفههای کنار این خیابانها را هم باز میکردند، این امکان وجود داشت تا تعدادی از افراد نجات پیدا کنند. آنها که توانستهاند نجات پیدا کنند، خود را از بالای سر افتادگان به بالای چادرها رساندهاند؛ از بالای غرفهها پایین پریدهاند و برای همین دست و پای آنها شکسته است».
عکاسی در روزهای بعد از حادثه چه طور بود؟ آیا اجازه عکاسی داده شد؟ شاهرخ میگوید: «من سعی کردم به صورت نامحسوس عکاسی کنم. بر اساس تجربه چند ساله در این مراسم میدانم که در زمان عکاسی در چنین فضاهایی نباید جلب توجه کرد».
مهمترین نظر درباره دلیل این اتفاق، مسدود شدن مسیر به خاطر ماشین مقامات عربستان است. شاهرخ در محل نبوده است و نمیداند یک ماشین معمولی راه را سد کرده است یا ماشین مقامات عربستان؛ اما تجربه او میگوید: «در سالهای گذشته در محل جمره اتفاقاتی به خاطر تردد غیرقابل پیشبینی ماشینها از آن خیابان میافتاد و مردم سعی میکردند توقف کوتاهی داشته باشند تا این ماشینها رد شوند. همین توقف باعث به وجود آمدن فشار میشود. آن روز هم گویا همین اتفاق افتاده است. گروهی که جلوتر بودهاند، توقف میکنند و بعد گروههای پشت سر بدون اطلاع از آنچه جلوتر در جریان است؛ حرکت میکنند و ارتباطی برقرار نشده بود که از مسیرهای دیگری به زائران در این زمینه اطلاعرسانی شود تا چنین اتفاقی به وجود نیاید». اتفاقی که با یک مدیریت زمان ماموران عربستانی و هدایت زائران به مسیرهای دیگر شاید هرگز پیش نمیآمد.