من كه امروز پس از 31سال سابقه خدمتي در پايان اين آرزو هستم، شاهدم كه از 300نفر ابتدايي در روز ورود به دانشگاه پليس، نزديك به 20نفر از هم دورهايها در دوران جنگ با حضور داوطلبانه در جبهههاي نبرد و يا در ماموريتهاي انتظامي طي 3دهه گذشته به افتخار شهادت نائل آمدهاند و تعدادي هم قبل از رسيدن به 50سالگي فوت كردهاند يا در بستر بيمارياند كه حتما يك دليل آن شرايط سخت خدمت و زندگي است، زيرا اين عزيزان در بدو پذيرش و استخدام تمامي معاينات سلامت و آزمونهاي ورزشي را با موفقيت طي كرده بودند. از مابقي هم وقتي سنوات پايان خدمت محاسبه ميشد بنده كه از بيشتر آنها وضعيت خدمتي بهتري داشتهام سالها مرخصي استحقاقي استفاده نشده از سازمان طلبكار بودم. البته با اين شرح سختيها از اينكه خداوند به ما توفيقي داد تا احساس اثربخشي در زندگي را تجربه نماييم، فكر كنم همه شاكر باشند.
يادم ميآيد روزي يك دانشجوي كارشناسي ارشد در حال دفاع از پاياننامه خود بود و بنده بهعنوان يكي از اساتيد داور وي انتخاب شده بودم و درخصوص موضوع و روش تحقيق نكاتي اصلاحي را گوشزد كردم، در خاتمه استاد راهنماي دانشجو كه از سوابق شغلي بنده مطلع بود، بيان كرد: «البته داور محترم اين نكات را در دانشگاه جامعه يافتهاند.كه تا تبديل آن به متون درسي، سالها فاصله است!»
غرض از بيان اين خاطرات اداي دين و احترامي بود به پيشكسوتان و مأموران نيروي انتظامي كه سختترين عرصه خدمت را كه مديريت آسيبهاي اجتماعي و مبارزه با جرايم يا درواقع سرريز كژكاركرديهاي ساير بخشهاست، را براي هنر نمايي برگزيدهاند. چون به جز ثبت در محضر الهي در اين دنياي فاني چه زود فراموش ميشوند.
هفته نيروي انتظامي مبارك.
- عضو هيأت علمي دانشگاه پليس