به گزارش ایسنا، پیکر هما روستا صبح امروز 14 مهرماه با همراهی مادرش که سالها خارج از کشور زندگی کرده بود، به دیدار سالن حمید سمندریان در تماشاخانه «ایرانشهر» رفت اما این بار پیکر بیجان این بازیگر روی دست دوستداران و خانوادهاش در این سالن حاضر شد.
مادر هما روستا در مراسم تشييع پيكر دخترش
مادر هما روستا که پس از سالها به ایران آمده است در بخش ابتدایی این مراسم که در حیاط خانه هنرمندان برگزار شده، با بغضی در گلو خطاب به همه حاضران خوشآمد گفت و ادامه داد: سلام من، سلام مادر غم دیدهای است که غمی بسیار بزرگ دارد. اما شما گوشه گوشههای غم مرا گرفتید و از شما سپاسگزارم.
او ادامه داد: همیشه به دنبال "هما"یم دویدم خیلی از من دور بود. اما امروز برای همیشه دور میشود. او را به خدا و حمید میسپارم و از همه شما ممنونم که قدمهایتان را روی چشمهای ناقابل من گذاشتید.
مادر هما روستا سخنانش را اینگونه به پایان برد: "دردانه من خداحافظ"
بنیاعتماد: هما از خودنمایی در فعالیتهای انساندوستانه دور بود
در ادامه مراسم خاکسپاری هما روستا، رخشان بنیاعتماد که با صدایی بغض آلود سخن میگفت، با تسلیتگویی به مناسبت درگذشت این هنرمند افزود: برای حرف زدن از "هما" نیازی به نوشته نیست اما چون حالم خوش نیست و نمیخواهم سخنان پرتی بگویم متنی را برای او میخوانم.
او در بخشی از نوشتار خود آورده بود:گفتن از هما بر صحنه تئاتر وسینما نیاز به بازگویی ندارد. رابطه دوستی ما دیدارهای گاه به گاه و گاه طولانی مدت بود. دیدارهایی نه در مهمانی و گشتوگذارهای مفرح بلکه درناکجاآبادهای درد و نیاز بود.
وی با اشاره به حضور موثر هما روستا در فعالیتهای اجتماعی و انسان دوستانه اضافه کرد: شک ندارم این وجه از شخصیت او برای بعضی ناشناخته است. هما همان اندازه که روی صحنه میدرخشید، از خودنمایی در فعالیتهای انسان دوستانه دور بود. در طول این سالها هر جا به حضورش نیاز پیدا کردم به سرعت میآمد و همیشه مصداق جمله از من به یک اشاره از او به سر دویدن بود.
رخشان بنیاعتماد خاطرنشان کرد: "هما" هر جا دختران رانده شده از خانه یا کودکان بیمار نیاز به کمک داشتند حاضر بود. برای نجات زنان بیپناه از اعدام، حضور چشمگیری داشت. دیدارهای ما از جنس روان و پاک، زنی بود که هرجا لازم بود، حضور داشت. بیآنکه منتظر دوربین خبرسازانی باشد که بخواهند،تفقد بانوی نیکو کار را در بوق و کرنا کنند.
ابراهیم حقیقی: هما به «باغ آلبالو» رفت
به گزارش ایسنا، ابراهیم حقیقی دیگر دوست نزدیک هما روستا و هنرمند گرافیست هم در این مراسم با خواندن شعری سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: ساقههای لطیف ما تاب بیماریهای طولانی را ندارد اما "هما" سالها بدون حضور حمید و دور از او بیماری را تحمل کرد.
این گرافیست با سابقه با اشاره به برنامههایی که هما روستا برای بعد از بهبودیاش داشت افزود: هما میگفت امسال خیلی کار داریم باید نمایشگاه عکس و پوستر نمایشهای حمید را برگزار کنیم. اگر حالم بهتر شد همه این کارها را انجام میدهیم اما حالش بهتر نشد. پزشکان دیگر کاری از دستشان برنمیآمد و فرشته مرگ دستش را خارج از کشور گرفت و او را به «باغ آلبالو » برد تا با حمید زیر آلاچیق شکوفههای سپید بیآرامد.
سپس محمد حسن معجونی دیگر دوست نزدیک هما روستا و حمید سمندریان به نمایندگی از آکادمی سمندریان سخنان کوتاهی را بیان کرد.
او گفت: امروز باید به قولم وفا کنم، قول داده بودم وقتی خانم روستا از سفر برگشت، دیگر او را خانم روستا خطاب نکنم و هما جان صدایش کنم.
این بازیگر و کارگردان تئاتر در ادامه بخشی از نمایشنامهای را خواند که محمد چرمشیر برای هما روستا نوشته بود و آرزو داشت روستا آن را بازی کند.
در بخش کوتاهی از این نمایشنامه آمده بود:« و همه ما زندگان این سرزمین خوابگردهای کابوسی هستیم از درد و رنج و زحمت...
بچه که بودم همین جا میخوابیدم و از همین جا باغ را تماشا میکردم و هر روز صبح... »
حسن معجونی که با صدایی بغض آلود سخن میگفت به دلیل شدت اندوهش نتوانست جملات خود را کامل کند و سخنانش ناتمام ماند.
همچنین مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران نیز متنی را درباره هما روستا خواند.
او گفت: برای کسانی که حمید سمندریان و هما روستا را میشناختند، امروز روز غمگینی است اما خوشحالیم روح سمندریان در کنار روح روستا آرام گرفته است.
وی با اشاره به برگزاری مراسم تشییع جنازه حمید سمندریان که سالها پیش در خانه هنرمندان برگزار شده بود یادآور شد: چند سال پیش استاد سمندریان را در همین مکان بدرقه کردیم و امروز نیز با همسرش در همین مکان خداحافظی میکنیم. زنی که سالها درد کشید اما لحظهای لبخند از لبش دور نشد. جسمش در خاک آرام خواهد گرفت و روحش در کنار همسرش شاد خواهد بود.
به گزارش ایسنا، در پایان این مراسم کاوه سمندریان در سخنانی با بیان اینکه "اهل سخنرانی نیست" خطاب به حاضران گفت: از شما بسیار ممنونم که عاشقانه مادرم را دوست داشتید، او هم عاشقانه شما را دوست داشت و برگشت تا پیش شما آرام بگیرد.
در این برنامه حجت الاسلام سید محمود دعایی نماز هما روستا را خواند.
بهمن فرمان آرا، پوری بنایی، رضا کیانیان، محمد سریر، افسانه بایگان، پرویزپورحسینی، فرشته طائرپور، منوچهر شاهسواری، علی دهکردی، مسعود فروتن، پریسا مقتدی، شکرخدا گودرزی، نوید محمدزاده، افسانه چهره آزاد، لیلی رشیدی، آتش تقی پور، ایرج راد، الهام کردا، سعید چنگیزیان، منیژه محامدی، رضا بهبودی، رویا میرعلمی، مهدی سلطانی، علی اصغر دشتی، هوتن شکیبا، محمدرضا خاکی و..در کنار اعضای آکادمی سمندریان: حمید لبخنده، حمید پورآذری، ابراهیم حقیقی و... همراه با جمعی از مردم هما روستا را به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه کردند.
علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی از دیگر حاضران این مراسم بود.
محمود رضا رحیمی کارگردان و مدرس تئاتر اجرای این برنامه را برعهده داشت.
او خطاب به پیکر بیجان هما روستا گفت:به خانهات خوش آمدی بانوی مهرگان! همای تئاتر وسینما آیین پروازت را با تمام دوستان و خویشاوندانت برگزار میکنیم. درست در همان جایی که همراه با تو به مشایعت همسرت حمید سمندریان آمده بودیم، باز ایستادهایم.
حوض خانه هنرمندان پر از گلهای بود که به استقبال هما روستا آمده بودند و تصویر هما روستا روبه روی تصویر همسرش حمید سمندریان قرار گرفته بود.
خانواده روستا در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برای آخرین بار با "هما"یشان خداحافظی کردند تا او را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به همسرش حمید سمندریان بسپارند.
محمودرضا رحیمی به نمایندگی از هنرمندان و خانواده روستا از محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ، وزیر راه و شهرسازی و نهاد ریاست جمهوری به خاطر تلاشهایشان در بازگرداندن پیکر هما روستا از آمریکا به ایران قدردانی کرد.
همچنین این کارگردان از همراهی کارکنان بیمارستان لاله و بیمارستان مهر ، محمد باقر قالیباف شهردار تهران و حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی به خاطر همراهیشان در دورانی که روستا دچار بیماری بود، سپاسگزاری کرد.
به گزارش ایسنا، از حاشیههای قابل توجه این مراسم این بود که برخلاف دیگر مراسمهای خاکسپاری، تشریفات ویژهای در این مراسم اطراف پیکر هما روستا را گرفته بودند که کار عکاسان را برای تصویربرداری سخت می کرد و این تشریفات مقابل مهمانان و خانواده این هنرمند در ردیف جلو هم ایستاده بودند.