ميتوان گفت که آخرين نوآوري در بانکداري، دستگاه ATM بود که نخستين درسال 1969 در ايالاتمتحده معرفي شد.
بسياري از اپليکيشنهاي بانکي هنوز کاستيهاي زيادي دارند و چکها زمان زيادي ميبرند تا پردازش شوند، درحاليکه از جنبهي پرداختها و وامها، رقباي غير بانکي مانند PayPal و فروشگاههاي وال مارت در حال بلعيدن بازار هستند.
بانکداري تجاري - من در مورد طيف وسيع بانکداري سرمايهگذاري حرف نميزنم - به دلايل خوبي محافظهکار هستند.
بانکها سالهاي متمادي است که بهعنوان يک جاي امن براي پول مردم و همچنين منبع بزرگي براي تأمين سرمايهي اقتصادي شناختهشدهاند، و اين جايگاه اجتماعي به قانونگذاريهاي سنگيني براي حفاظت از اين سيستم منجر شده است.
آن استخوان محافظهکار که در بدن هر بانکدار تجاري قرار دارد، به يک بيتمايلي نسبت به خرجهاي غيرضروري در فناوري، يا اتلاف سرمايهگذاريهاي سهامداران، بهعلاوهي بدبيني نسبت به محصولات جديد منجر شده است.
ولي فناوري در جذب مشتري و حفظ آنها نقش مهمي دارد. مديران و گروههاي مديريتي نبايد عقب بنشينند و نظارهگر اين باشند که فناوريها باعث ميشوند مشتريانشان بهجاهاي ديگر بروند و سهم آنان را بدزدند.
در عصري که مشتريان با اپليکيشنهاي بانکداري سيار احساس راحتي بيشتري ميکنند و ترجيح ميدهند براي پرداخت قسط ماشين يا خانههاي خود از خدمات آنلاين استفاده کنند، بانک شما بايد به روندها اهميت نشان دهد.
اگر فکر ميکنيد روشهاي قديمي بهترين روش هستند، ممکن است مشتريان خود را از دست دهيد. آيا فکر ميکنيد افراد زير چهل سال براي پيدا کردن خانههاي رهن به بنگاههاي معاملات ملکي مراجعه ميکنند؟ يا در عوض از Yelp، Angie'sList يا فيسبوک استفاده ميکنند؟ برخي از بانکدارها از ترس خود براي من گفتهاند و اينکه ممکن است بهزودي بانکها بدون استفاده و نامرتبط شود.
واضح است که هيئتمديرهي بانکها لازم است استراتژيهاي خود در رابطه با فناوري را تعريف و تدوين کنند.
لازم نيست اولين کسي باشيد که از يک فناوري مشخص استفاده ميکند. بزرگترين بانکها از فناوري براي بهبود خدمات به مشتريان استفاده ميکنند، مانند پرداختهاي فردبهفرد و گفتگوي آنلاين، ولي قطعاً بانکهاي کوچکتر هم از اين فناوريها سود خواهند برد.
بانکهايي که سرمايههاي آنها زير 50 ميليارد دلار است کوپنهايي را براي بانکداري موبايل، پرداخت از طريق عکس، و ابزارهاي مديريت مالي شخصي را مهيا ميکنند. به عقيدهي کوري بوث از گروه مشاورين بوستون «اگر شما يک بانک عمومي هستيد، خيلي غيرمحتمل خواهد بود که يک پلتفرم پيشگام در سطح جهاني داشته باشيد.
شما منابع را در اختيار نداريد. شايد بخواهيد پاياپاي با Jones يا هر چيزي که Fiserv به شما ميدهد پيش برويد. لازم است که در مورد موقعيت خود تصميم بگيريد.»
همهي اينها نوشتن يک بخش دربارهي نوآوري در بانکداري را به يک وظيفهي پر چالش مبدل کرده است. ما در تلاش بوديم تا راههايي را نشان دهيم که در آن فناوري يا نوآوري در حال تغيير دادن قواعد بازي براي بانکها بودهاند. مخصوصاً در زمينهي جذب مشتري، حفظ آنها، افزايش سهم بازار يا بهبود کارآمدي و سود. ما به دنبال نوآوريهايي بوديم، که لزوماً در حوزهي فناوري نبودند، و بهبودهاي قابلاندازهگيري مناسبي را ايجاد کرده بودند.
واضح است که بانکداري سيار در حال تغيير نحوهي سرويسدهي بانکها ميباشد. روزانه تراکنشهاي بيشتري از راه دور صورت ميپذيرند و ترافيک شعبهها در حال کمتر و کمتر شدن هستند. همه اين را ميدانند.
ولي چه اپليکيشنهاي بانکداري سياري هستند که باعث شدهاند برخي بانکها ازلحاظ تسهيل استفاده و کارآمدي سرآمد باشند؟ براي برخي از بانکها، پرداخت قبضها از طريق عکسبرداري موبايل در حال جذب مشتريان جديدي است.
ابزارهاي مديريت مالي شخصي وعده دادهاند که درآمدهاي حق دستمزد ايجاد کنند.
چگونه برخي بانکها با طراحي نوآورانه شعبهها، که منجر به ترکيبي از خود خدمتي و يک سليقهي شخصي ميباشد، به کارآيي و کارآمدي نائل شدهاند؟ براي مثال، در بانکهاي اکستراکو، در تکزاس، ATM هاي باقابليت تصويربرداري حدود بيست درصد از 1.2 ميليارد دلار سپردههاي بانکي را شامل ميشود. تحليل دادهها از ديگر نوآوريهاي بانکي است که بانکها براي کمپينهاي بازاريابي مؤثرتر از آن استفاده ميکنند.
براي مثال گروه Bancorp رفتار آنلاين مشتريان خود را ردگيري ميکند تا براي آنها پيام شخصي فرستاده و يا زماني که سيستم به آنها علامت ميدهد، با آنها تماس بگيرند و از فرصتهاي سودآور استفاده کنند.
تحليل دادهها آنقدر پيچيده است که بانک ميتواند احتمالات را بر اساس شانس فروش يک سرويس اولويتبندي کند و پيام نهايي را بر اساس آن تنظيم کند.
همچنين در بانکهاي بارکلي، بيومتريکهاي صوتي در حال مديريت امنيت هستند و ازاينرو مشتريان در صفهاي طولاني تماس با مرکز تماس گير نخواهند کرد. و مشتريان اين روش را دوست دارند.
درحاليکه ممکن است اکنون چند سال قبل از اين رويداد باشد که يک نوآوري ارائهي سرويسهاي بانکداري را به صورتي انقلابي تغيير دهد، مانند کاري که ATM ها در سال 1969 انجام دادند، حداقل ميتوانيم به طرحها و راهکارهاي ابتکاري که براي برخي بانکها تجربهي بانکداري را هم براي خودشان و هم براي مشتريان تغيير دادهاند نگاهي بيندازيم.
ما اميد داشتيم آن تغييراتي را ببينيم که به يک دگرگوني واقعي منجر ميشوند.
منبع: ماهنامه ديدهبان فناوري