او که دوشنبه ۱۳ مهر در سیزدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با موضوع رسانه و بحران سخن میگفت اظهار داشت: روزنامهنگار حرفهای باید تلاش کند در شرایط بحران به جای روانی کردن جو حاکم بر جامعه، آن را عقلانی کند. و از تبدیل بحران به گفتمان سیاسی بپرهیزد. برای نمونه پس از فاجعهای که در منا رخ داد شاهد فضای سطح پایینی در فضای مجازی بودیم و هر کس تلاش میکرد تا به اهداف سیاسی خودش برسد.
این استاد دانشگاه یادآور شد در واقعه ۱۱ سپتامبر عکسی از اجساد له شده منتشر نشد. فردای واقعه ۱۱ سپتامبر روزنامه USA TODAY چهار میلیون تیراژ داشت و تک نسخه آن در سایت ای بی در روز ۱۲ سپتامبر ۶۳ دلار فروخته میشد ولی تمام کسانی که این روزنامه را خریدند ضرر کردند زیرا عکسی به جز فردی که خود را از بالای برج پرتاب می کند نداشت. آنچه در این روزنامه به چاپ رسیده بود عمدتا سنگ و اهن به جا مانده از واقعه بود. من فکر میکنم در شرایط بحران به جای انتشار تصاویر فجیع میتوان از چهرههای بهت زده مردم مثلا در حالی که در حال تماشای تصاویر تلویزیونی حادثه هستند عکس گرفت.
- سه دایره در روزنامهنگاری بحران
دکتر شکرخواه با بیان اینکه برای روزنامهنگاری بحران سه حلقه وجود دارد، اظهار داشت: سابقه بحران، آینده بحران و نحوه ورود به خود بحران سه حلقه فرضی هستند که روزنامهنگار حرفهای باید در مواقع بحرانی در نظر بگیرد.
دایره اول مربوط به گذشته بحران است. رسانهها در فاجعه منا اشاره نکردند که این گونه اتفاقات از دهه ۶۰ به بعد هم رخ داده است.
دایره دوم نگاه به آینده است و اینکه توجه کنیم بحران در آینده به کجا میرود. مثلا رسانهها چقدر توانستند در این مدت پس از رخ دادن ماجرای منا به این موضوع بپردازند که پس از برگشتن حجاج خطرات در کجاست، چقدر توانستند این شرایط را تحلیل کنند. آیا توانستند این نوع موضوعات را مطرح کنند که اگر خانوادهای پارچه تبریک برای حاجی خود نوشته و حالا پس از این اتفاق باید به جای آن پارچه تسلیت به دیوار نصب کند برخورد اطرافیان با این موضوع چطور باید باشد. چقدر رسانهها با این موضوع پرداختند که بازماندگان چگونه باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایند؟ آیا به پیامدهای سیاسی و اقتصادی واقعه در ادامه که چه خواهد بود تا چه اندازه پرداختند؟
دایره سوم نحوه ورود به بحران است، روزنامهنگاران با تکیه بر اخلاق حرفهای وارد بحرانها میشوند، روزنامهنگاران حرفهای تلاش میکنندکه چطور میتوان از میزان درد کم کرد.
شکرخواه در مورد حلقه سوم افزود: حلقه حرفهای، دردآور و سخت ماجرا همین حلقه سوم است که به شرایط حال مربوط میشود. چطور باید به موضوع ورود کنیم؟ من در زلزله بم با استاد شجریان بچههایی را دیدم که تا صبح در سولهمیماندند و حاضر بودند که تمام وقت با آنها حرف بزنیم چون کسی را نداشتند و یا فردی را دیدم که عضو شورای شهر بود و خانوادهاش را از دست داده بود. من مطمئنم آن فرد باید تیتر یک آن روزها میشد. و یا مثلا فردی که عضو شورای شهر بود و دیگر هیچ خانوادهای در آن نداشت. یا نویسندهایکه پس از آن بحران به هم ریخته بود و هنوز هم با این مشکل دست و پنجه نرم میکند.
شکرخواه با تاکید اینکه یک روزنامهنگار حرفهای باید در همه شرایط آمادگی داشته باشد، اظهار کرد: در دنیا معمولا روزنامهنگاری جنگ و بحران - که یکی ساخته انسان و دیگری طبیعی و خدادادی است - به همراه یکدیگر آموزش داده میشوند ولی هیچ کدام از اینها لزوم آمادگی اتاق خبر را نفی نمیکنند. اگر جنگی در اروپاست یا اگر بمب گذاری در مترو لندن است و روزنامهنگار فکر میکند باید آنجا باشد باید آمادگی رسیدن به محل حادثه را از همه نظر داشته باشد.
او اضافه کرد: روزنامهنگار حرفهای باید در حلقه سوم با اخلاق پیش برود. فکر میکنم در این دایره یک روزنامه نگار حرفهای باید حمایت مالی، روحی و روانی ایجاد کند و حضورش آرامبخش خانههایی باشد که هیچ چیز از جنبه عاطفی در آنها نیست. آنجا باید با اخلاق کار کرد.
او همچنین خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی از روزنامهنگاران تنبل هستند، نه مطالعه میکنند و نه وقت کافی میگذارند. تنها روز به روز تیترها درشتتر وعکسها لببُرتر میشوند؛ برای مثال در حال حاضر چند نفر از روزنامهنگاران الان از جایگاه و شرایط لولههای گاز در تهران و و یا از موقعیت گسلها آگاه هستند؟ باید در اتاقهای خبر از قبل تقسیم کار وجود داشته باشد. من سئوالم این است که آیا در حال حاضر نقشهای از گسل های تهران و چیزهایی از این دست در اختیار روزنامه نگاران وجود دارد؟ جایگزینهای آنها در شرایط بحرانی چیست؟ اصلا با عنصر فوریت در موضوعات بحرانی چقدر آشنایی دارند؟
در نشست تخصصی «رسانه و بحران» همچنین حسن نمکدوست، اکبر نصراللهی، اردشیر زابلیزاده، محمد فرنود، علی فریدونی، افشین والینژاد و محمد سلطانیفر سخنرانی کردند.