همه خدمات فرعي نيز به نوعي به اين پنج محور اصلي وصل ميشوند. از جهت اجرايي هم ميتوان تسهيلاتي كه تاكنون به ايثارگران ارائه شده را به دو نوع عمده تقسيم كرد:
الف) تسهيلات جبراني
ب) تسهيلات رفاهي
تسهيلات جبراني آن بخش از امتيازات و خدماتي است كه ايثارگر به دليل مشكلاتي كه براي او در مسير زندگي به واسطه حضور حماسي در دفاع از انقلاب به وجود آمده است، بايد جبران كرد.
همسران و فرزندان شاهد كه سرپرست خود را براي آرمانهاي بزرگ انقلاب فدا كردهاند و از جواني و طفوليت بدون سرپرست و راهنما مسير دشوار زندگي را طي كردهاند، جانبازاني كه با ضايعات شديد جسمي و روحي سالهاي پرمشقت را سپري كردند و به واسطه آن در تأمين اوليات زندگي مشكل داشتند، آزادگاني كه بهترين سالهاي زندگي خود را در اسارت طي كردند و رزمندگاني كه (به ويژه آناني كه حتي قبل از شروع جنگ تحميلي در درگيريهاي ضدانقلاب) سالهاي جواني و شادابي عمر را براي حفظ دستاوردهاي انقلاب هزينه كردند، در واقع فرصتهاي زندگي خود را در طبق اخلاص گذاشتند و آن را براي آرمانهاي انقلاب اسلامي هديه كردند. اينان كساني هستند كه قوانين بايد به سمت جبران برخي كسريهاي آنان باشد.
اگر امروز ايثارگري به واسطه حضور در دفاع مقدس در اياب و ذهاب مشكل دارد تأمين وسيلهاي مناسب براي تردد او، تسهيلات لوكس رفاهي نيست بلكه تسهيلاتي جبراني است تا وي همچنان حضوري مؤثر در عرصههاي اجتماعي داشته باشد.
كشورهاي پيشرفته عرصه خدمات رفاهي به بازماندگان جنگ را از حوزه تأمين اجتماعي به حوزه جبران خدمت تغيير دادهاند.
آلمان در سياستهاي چندساله اخير با جبران خدماتي كه آسيبديده جنگ به واسطه آن آسيب، توان خود را از دست داده، با ارائه خدمات، به جبران آن بخش زندگي فرد آسيبديده ميپردازد كه در آن توان ندارد.
در ارائه تسهيلات جبراني متخصصين با كارشناسي ميكنند دقيق تسهيلات را شناسايي و آن را به افراد مختلفي كه در زمينه جنگ به نوعي آسيب ديده يا فرصتهاي دستيابي به تسهيلات را از دست دادهاند، اختصاص ميدهند.
اين نوع كارشناسي علاوه بر اينكه از جنبههاي عمومي رفاهي كه همه افراد جامعه به آن نياز دارند غافل نيست، بلكه با تخصصي كردن خدمات ميزان رضايتمندي جامعه هدف خود را افزايش ميدهد.
بنابراين خانوادهاي كه سرپرست ندارد يا سرپرست او ازكارافتاده كلي است تأمين معيشت براي او تسهيلات جبراني خواهد بود. در اين حالت فرق نميكند اين آسيبديده در روز اول حضور در جنگ دچار آسيب شده باشد يا بعد از ماهها و سالها حضور در جنگ، مهم آن است كه به وظيفه خود عمل كرده است.
رزمندهاي كه در عنفوان جواني در دانشگاه جبهه حضور پيدا ميكند و تا زماني كه دفاع مقدس به او نياز دارد، گامي به عقب برنميدارد، بديهي است كه فرصت رقابت تحصيلي در دانشگاه و ارتقاي اجتماعي را تا حدودي از دست ميدهد. بايد براي اين فرصت ازدست رفته تسهيلاتي فراهم تا خلأ آن جبران شود.
تسهيلات جبراني با بررسي كارشناسي دقيق براي تمامي ايثارگراني كه در عرصه دفاع مقدس شهيد، جانباز، آزاده و رزمنده شدهاند وجود دارد. ارائه اين تسهيلات به ايثارگران جزو وظايف ذاتي حكومت است كه نسبت به تأمين آن اقدام كند. براي تأمين اين تسهيلات كه در اولويت كاري حاكميت است بهانههايي مانند عدم تأمين اعتبار موضوعيت ندارد و بايد در اولويت كاري مجلس و دولت قرار گيرد.
در اين بخش بدون توجه دقيق به تخصصي بودن تسهيلات، اقداماتي نسبي صورت گرفته است، ولي رزمندگان و جانبازان زير 25درصد غيرشاغل به نوعي ناديده گرفته شدهاند. براي جبران اين عقبماندگي ارائه طرحهاي بزككرده زمانبر كه فقط زمان خدمت را ميگيرد و ارائه خدمات را فرسايشي ميكند، نميتواند راهگشا باشد.
قانون جامع خدماترساني به ايثارگران از اقدامات اوليه آن بيش از 15 سال ميگذرد، آيا اكثر مواد اين قانون پس از اين مدت اجرايي شده است؟ ايثارگران پس از سالها انتظار همچنان پيگير حقوق قانوني خود از عدم اجراي اين قانون هستند.
مشكل ايثارگران كمبود چنين طرحي نيست بلكه مشكل آنان، عدم اجراي قوانين و فراموش كردن بخشي از آنان هنگام تصويب قانون است.
ارائه تسهيلات جبراني را نميتوان در قاعده امتيازبندي تركيبي قرار داد و با اين تصور به جانبازي كه در ابتداي ورود به عرصه دفاع مقدس از كارافتادگي كلي شده با رزمندهاي كه پس از چندماه حضور در جبهه ازكارافتاده كلي شده، متفاوت نگريست. آنچه از بررسي طرح مشاهده ميشود، نگراني و دغدغه اصلي طراحان آن، رزمندگان هستند ولي براي توجه به رزمندگان ارائه چنين طرحي كه به آشفتگي قوانيني كه سالها بخشهاي مختلف نظام براي آن تلاش كردهاند، ضروري به نظر نميرسد. به دليل عدم شفافيت طرح در حوزه جامعه هدف و ابهامات زيادي كه به دنبال دارد، اين طرح با چالش جدي مواجه است و به صرف ادعاهايي كه در مقدمه آن شده نميتوان آن را يك طرح كارشناسي شده ناميد.
طراحان اين طرح بايد با فوريت در حوزه پنجگانه خدماتي كه بيان شد مواردي را براي رزمندگان و خانواده آنان به تصويب برسانند و با اجرايي كردن آن عقبماندگي سالها بيتوجهي به رزمندگان را جبران كنند.