به گزارش ایلنا، محمود کریمیعلوی به عنوان دبیر نشست در ابتدای جلسه با تاکید بر اینکه نشست بررسی «ابعاد رسانهای فاجعه منا» قصد دارد با رویکردی انتقادی عملکرد رسانهها در پوشش اتفاق حج امسال را واکاوی کند؛ گفت: مقصود ما از رسانه؛ کل رسانههای دیداری، شنیداری و اینترنتی به علاوهی شبکههای اجتماعی و موبایلی است. همچنین نحوه پوشش این حادثه در رسانههای ملی ایران با رسانههای منطقهای، دنیای عرب و بینالمللی را مورد تحلیل قرار میدهیم.
- اختصاصي همشهري آنلاين: مجله آشنايي با سواد رسانهاي
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات سپس با بیان اجمالی برخی ار تیترها، شایعهها و جو ایجاد شده بعد از اتفاق ناگوار منا تصریح کرد: وقتی نگاهی به خبرهای متفاوت در مورد اتفاقی که در منا افتاده بود؛ میکردم برایم جالب بود که اخبار و حتی شعرهایی که دربارهی فاجعهی منا روی خروجی سایتها و روزنامهها میرفت همگی بهنوعی بر توطئه و عمدی بود این اتفاق و اینکه برای وقوع حادثه برنامهریزی صورت گرفته بوده؛ صحه میگذاشتند. این نوع نگاه و نحوه پوشش از دید جامعهشناسی و ارتباطلاتی جای تامل دارد.
در ادامه محمدرضا جوادی یگانه نیز با یادآوری این نکته که عملکرد مسئولان عربستانی در بعد از این حادثه و نوع خدماترسانی آنها حتما باید با پاسخگوییشان همراه شود، گفت: نوع عکسها، نوع اطلاعات و خاطراتی که از شاهدان عینی شنیدیم و دیدیم نشان میدهد که اهمالکاری و قصور به دامن زدن عمق فاجه باعث شده است. با این همه باید اذعان داشت که اطلاعات اجتماعی ما از حج بسیار ناچیز است و به ویژه از شرایط حجاج ایرانی چیزی نمیدانیم. دوستانی که به حج مشرف شدهاند میدانند که هیچگاه نگاه عربستان به ایران و ایرانی مثبت نبوده است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اضافه کرد: ایرانیها به عنوان یک اقلیت مضاعف در عربستان حضور پیدا میکنند. چراکه هم شیعه هستند و هم غیر عرب. ما در دوران حج میبینیم که حتی هندیها و پاکستانیها هم آنقدرها غیرعرب به حساب نمیآیند و با پوشیدن دشداشه در آن شرایط حل میشوند یا شیعیانی که به نوعی عرب هستند نیز باز از شرایط بهتری برخوردارند. این نوع اقلیت بودن مضاعف باعث میشود که فشار بالایی روی حجاج ایرانی باشد حالا در این شرایط سه دسته رسانه ملی، شبکه اجتماعی و نرمافزارهای موبایلی را درنظر بگیرید که با این اتفاق به چه تکاپویی افتادند.
او سپس با انتقاد از رویه صداوسیما در قبال این فاجعه پیش آمده؛ تصریح کرد: انتظارما از صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی و رسانهای که برد میلیونی دارد این است که به عربستیزی، دینگریزی و جنگ شیعه و سنی دامن نزند. وقتی تمام پوشش صداوسیما از فاجعه منا در فریاد بر سر آلسعود و متهم کردن آنها خلاصه میشد و همزمان رفتار عربستیزانه اکبر عبدی را بر روی آنتن پخش میکنند؛ مسلما کمکی به شرایط نمیکند.
جوادی یگانه در ادامه برخی پیامدهای منفی این برخورد از یک رسانه ملی را برشمرد و گفت: نمک روی زخم ریختن و نفت روی آتش ریختن در شرایطی که جامعه ما پتانسیل بالای عربستیزی، بیگانهستیزی و حتی دینگریزی دارد؛ باعث بغرنجتر شدن شرایط میشود. اساسا فاجعه در رسانه باید بهگونهای مدیریت شود که خودش منجر به شکاف بیشتر و جدلهای اجتماعی نگردد مخصوصا اینکه هنوز اجساد بسیاری از حجاج ما و همینطور دیگر حجاج هنوز در عربستان ماندهاند.
این کارشناس ارتباطات در ادامه گریزی به فضای شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای موبایلی در این مدت زد و تاکید کرد: احساسی شدن موضعگیریها و نحوه پوششدهی فضای شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای موبایلی را به سمتی پیش برد که یا شاهدطنز و جکهای موردی در قبال این فاجعه بودیم یا با داغ شدن بازار شایعاتی مانند فیلم بازدید شاهزاده عربستان که تازه مرتبط با دوسال پیش بود یا به اشتراک گذاشتن تصویری که بازگو میکرد اجساد را با لودر جابجا کردهاند؛ به جو ضدعربی در جامعه دامن زد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات همچنین جنگ سایبری را تنها مختص به ایران ندانست و اظهار داشت: ما دو روز بعد از فاجعه منا در نامهای پیشنهاد داده بودیم که رسانههای جمعی پربازدیدتر مانند توئیتر و یوتویپ از فیلتر خارج شوند تا با بازشدن امکان دسترسی عموم بتوانیم مقابله خوبی در این نبرد سایبری داشته باشیم. توئیتها و هشتکهای عربستانیها جریان جهانی درست کرد که ما در ایران به دلیل عدم دسترسی عمومی از آن جا ماندیم و تنها به جامعههای کوچک گروهای تلگرامی روی آوردیم در اینگونه فضاها کسی صدای ما را نمیشنود و اثر گذاری لازم را نداریم.
جوادییگانه تصریح کرد: به دلیل همین محدودیتها شبکههای موبایلی تلگرام را به یک رسانه افسار گسیخته و بیقاعده تبدیل کردهایم که انواع و اقسام اطلاعات و دادههای بدون منبع و نادرست را برای 45 میلیون کاربر منتشر میکند. در غیاب رسانههای اجتماعی و بیتوجهی به خواستههای عموم مخاطبان جایگزین شدن تلگرام با یک منبع خبری چندان عجیب نیست بعلاوه ما با این محدود کردنها از تمام مضرات شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای موبایلی آسیب میبنیم اما کوچکترین استفادهای از منفعتهای آنها نمیبریم.
او وارد شدن به حریم خصوصی افراد را یکی دیگر از مشکلاتی عنوان کرد که عدم استفاده صحیح از این رسانههای نوظهور در شرایط آزاد به دنبال میآورد و گفت: ما مطلقا آداب تعامل اجتماعی را بلد نیستیم و به خود اجازه میدهیم به راحتی وارد حوزه خصوصی مردم بشویم مشخصا در رابطه با فاجعه منا مثلا انتشار عکس قاری بینالمللی قرآن که درمنا فوت شده بود نمونهآی از این بیاخلاقیهاست که فرد انتشاردهنده کوچکترین فکری به حال خانواده متوفی نیز نکرده بود. از سوی دیگر عادت کردهایم مطب را نخوانده؛ منتشر کنیم بدون اینکه کوچکترین اهمیتی به رفرنس و منبع آن بدهیم.
مهدی منتظرقائم نیز با تاکید براینکه هر حادثه و فاجعهای یک منشور چند بعدی است که باید به صورت همهجانبه واکاوی شود؛ گفت: من میخواهم پوشش رسانهای فاجعهای مانند فاجعه منا را از منظر یک نظام سالم ارتباطی مطرح کنم. هر حادثهای ابعاد مختلف سیاسی داخلی و بینالمللی، امنیتی، فرهنگی، نظامی و... دارد و این امکان را فراهم میکند عملکرد جامعه در نهادهای مختلف را از منظرهای گوناگون بررسی کند من کاری به جنبههای سیاسی امنیتی و مخاصمه احتمالی میان ایران و عربستان ندارم و از زاویه ارتباطات بحث میکنم. ارزشهای خبری، نظام خبررسانی، رسانه و امنیت ملی، ارتباطات و بحران 4 زاویه است که باید در مورد فاجعه منا مورد بررسی قرار بگیرد.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران سپس با اشاره به اینکه جامعه ما از انقلاب ارتباطات و تاثیر وسیعی که در جهان ایجاد کرده درکی ندارد؛ گفت: اتفاقی که درجامعه ما افتاده این است که عموم افراد با یک ذهنیت کلاسیک پیش از عصر جدید تربیت میشوند و معمولا با دید ارتباطی ماقبل دو سه دهه اخیر است که رسانهها را رصد میکنیم و توجهی به شرایط نوین رسانهای در جهان نداریم.
او ادامه داد: در جهان جدید نظام ارتباطی با روالی متفاوت از گذشته صورت میگیرد و شهروندان عموما تنها خود را محدود به منطقه و کشور خود نمیکنند و دید جهانی دارند اما ما هنوز درک نکردهایم که یک دیالوگ در عرصه ملی، منطقهای و جهانی تاثیرگذار خواهد بود و با احساسی برخورد کردن در قبال اتفاقی مانند فاجعه منا بجای کلاه؛ سر میآوریم. عقل تحلیلی که باید با وقو ع این حوادث حاضر باشد نه در ذهن مدیران و نظام سیاسی ما شکل گرفته و نه حتی مردم به آن توجه میکنند.
منتظر قائم با انتقاد از رویه پوشش خبری فاجعه منا اظهار داشت: اگر برای آرمانهای خود نیاز داریم از هر حادثه و اتفاقی ابزارتراشی کنیم تا توجهات را به سمت و سویی که خودمان نیاز داریم پیش ببریم؛ این حرف دیگری است چنین نگرشی باعث میشود در قبال فاجعهای مانند منا توهم توطئه وعمدی بودن را درجامعه رواج دهیم. احساسگرایی و عاطفی بودن مناسب جلسات شعر وادبی است و جای این قبیل واکنشها در رسانه و مطبوعات نیست.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران ادامه داد: بسیاری از فعالیتهایی که ما بعداز فاجعه منا کردیم چه در رسانههای حرفهای چه در شبکههای مجازی و نرمافزارهای موبایلی در 12 روز اول غیر از تاکید صرف و مسئول بودن عربستان هیچ اقدام دیگری صورت نمیگیرد و کوچکترین واکنشی حتی از علما شاهد نبودیم که به با آرام کردن جو ضدعربی کمک کند. تاکید بر اختلاف شیعه و سنی، عربستیزی و عربستانگریزی تنهایی بویی بود که از خبرهای فاجعه منا به مشام میرسید. حتی در برخی موارد تفاوتهای اصول حج از دیدگاه شیعه و سنی را به رخ کشیدیم.
این استاد دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: همانطور که آقای جوادییگانه گفت ما به دلیل غیرعرب بودن و شیعه در اقلیت هستیم پس اقلیت باید عاقلتر باشد چراکه اکثریت دلیلی نبینند برای برخورد عقلانی و مطمئن است با فشار و سرکوب حرفش به کرسی مینشیند پس اقلیت باید ملاحظه کند و عقلانیت بیشتری نشان دهد.
او اظهار داشت: اگر جریان خبری منا را بخواهیم به سمت درستی پیش ببریم نه توهم و توطئه را باید رواج دهیم و نه عربستیزی یک راه ساده برای اثبات این امر استناد به آرشیو موجود است با گشتی در خبرها و آرشیو سالهای گذشته مراسم حج مشخص میشود که فاجعه امسال منا درست است که بزرگترین فاجعه از نظر تعداد کشته و زخمی بوده است اما تنها حادثه در دوران حج نبوده است. وقتی تاکید میکنیم برترین بودن ناخودآگاه راه را برای شایعه و برخورد احساسی بازمیکنیم. متاسفانه بعداز فاجعه منا به هیچ و جه عواطف و احساس خانوادههای درگیر این حادثه درنظر گرفته نشد شب اول هنوز خیلی از خانوادهها از حاجی خود خبر نداشتند و جو رسانهای تنها دل آنها را آشوب میکرد.
منتظر قائم راهحل مناسب برای تشریح مسائلی که منبع موثقی برای آنها نداریم و بیان آنها با ذکر عبارت احتمال میرود عنوان کرد و گفت: در ساعتهای اول فاجعه منا به جای اینکه رسانههای ما به خبرنگاران خود در آنجا اکتفا کنند و سعی در جمعآوری اطلاعات صحیح داشته باشیم به خاطرات شخصی سالیان گذشته ارجاع میدادیم. باید قبول کرد که این خاطرات سند تلقی نمیشود و تنها در آن شرایط بحرانی جو را متشنجتر میکند.
این استاد ارتباطات همچنین سرعت و پیشگامی رسانههای ایران در پوشش این خبر را غیرموفق ارزیابی کرد وگفت: این همه خبرنگار اعزامی، مدیر روابط عمومی بعثه و ... در حج امسال حضور داشت اما تا ساعتها منابع خبری ما با تکیه بر فلان خبرگزاری خارجی میگوید و ... بود با بازنده شدن در این جنگ رسانهای عملا میدان را در اختیار دیگری قرار میدهیم. حتی برای ادامه کار ستاد اطلاع رسانی خبری توسط بعثهها و مسئولین شکل نگرفت اینها همه نقاط ضعفی بود که ما را در پوشش خبری فاجعه منا عقب نگه داشت.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران اضافه کرد: وقتی هم که نه به موقع خبر را پوشش میدهیم و نه درست در پوشش آن عمل میکنیم پس اصل رقابتپذیری را نمیدانیم. ما میتوانیم با عملکرد خوب و مناسب در چنین شرایطی خودمان را به عنوان یک منبع خبری درست و مهم معرفی کنیم. اما رسانهها ما نه زیرنویسی برای پوشش خبری داشتند و نه مطبوعات ما بخش ویژهای و چاپ ویژهای منتشر کردند. میشد به جای اینکه مدام تکرار کنیم عربستان لیاقت مدیریت حج را ندارد؛ کمی روی این استانداردها کار میکردیم تا دستکم فقط تلفات نداده باشیم و یک دستاورد رسانهای کسب کنیم.
منتظر قائم در پایان تاکید کرد: در ایام عادی نیست که آسیبها و کمبودها بروز میکند و حوادث غیر مترقبه بهتر میتواند شرایط را برای بررسی فراهم کند. این حادثه یک بحران ارتباطی در رسانههای ایران را نشان داد. بحرانی که ژرف عمیق و دنبالهدار است. ما با نحوه عملکردمان در قبال فاجعه منا نشان دادیم اظهارات در قبال تقریب مذاهب فقط در حد یک شعار برایمان اهمیت دارد و اگر یکی دو نمونه دیگر چنین اتفاقی رخ دهد قطعا خودمان را در میدان جنگ شیعه و سنی خواهیم دید.