هر روز سياست استعماري رژيم صهيونيستي گسترش پيدا ميكند، محاصره همه جانبه غزه ادامه دارد و فلسطينيها سركوب ميشوند. برخي ميگويند دليل نرسيدن به يك توافق صلح، بيميلي ياسر عرفات يا ناتواني
محمود عباس، رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين بوده است. اين دو نفر اما هر دو آماده امضاي يك توافق صلح بودهاند. دليل اصلي امضا نشدن چنين توافقي اين است كه اسرائيليها اشغالگري را به جاي صلح انتخاب كردهاند و تنها از مذاكرات بهعنوان پوششي براي پيش بردن برنامههاي اشغال خود استفاده كردهاند. همه دولتهاي سراسر جهان اين حقيقت ساده را ميدانند و باز هم بسياري از آنها وانمود ميكنند كه استفاده از روش و دستورالعمل گذشته ميتواند به صلح برسد.
ديوانگي آن است كه يك كار را دقيقا از يك روش بارها تكرار كنيد و انتظار داشته باشيد به نتيجهاي متفاوت برسيد. هيچ مذاكرهاي بدون تعهد صريح اسرائيل براي خروج از مناطق اشغال شده 1967ازجمله بيت المقدس شرقي نميتواند وجود داشته باشد. پايان تمام برنامههاي استعماري و اشغالگري، به رسميت شناختن حقوق مسلم فلسطينيها ازجمله حق بازگشتشان و آزادي تمامي اسراي فلسطيني حداقل مواردي است كه بايد برآورده شوند. ما نميتوانيم با اشغالگران همزيستي داشته باشيم و ما هيچ وقت تسليم آنها نخواهيم شد.
از ما خواسته ميشود كه آرام و خوددار باشيم و به مذاكرات براي رسيدن به صلح فرصت دهيم. شايد بهتر است كه به جهان يادآوري كنيم كه اشغال سرزمينها و خانههاي ما، تبعيد اجباري فلسطينيها و ظلم به اين مردم 7دهه است ادامه دارد. براي نخستين بار از زمان تاسيس سازمان ملل در 70سال قبل براي نخستين بار است كه پرچم فلسطين در اين سازمان برافراشته شده است. به همينخاطر به ما گفته ميشود كه با استفاده از كانالهاي ديپلماتيك ميتوانيم حمايت جامعه بينالمللي براي پايان اشغالگري را بهدست آوريم.
بايد سال 1999را به يادآورد كه جامعه جهاني براي بهوجود آوردن چارچوبي در اين رابطه شكست خورد. قطعنامهاي نتوانست صادر شود كه اسرائيل را مجبور بهحساب پس دادن كند. پس در ميان ناكارآمدي جامعه جهاني براي پايان اشغالگري اسرائيل و حتي حمايت از اين رژيم انتظار داريد ما چه كاري انجام دهيم ؟ انتظار داريد ما همينطور بيتفاوت باشيم و سوزانده شدن خانواده بعدي فلسطيني را نظاره كنيم؟ يا بايستيم تا كودك فلسطيني ديگري كشته شود ؟
ساخته شدن شهرك ديگري را شاهد باشيم ؟ همه دنيا ميداند كه در بيت المقدس آتشي روشن است كه ميتواند صلح يا جنگي تمام عيار را رقم بزند. پس چرا جهان بيتفاوت است تا اسرائيليها به فلسطينيها در اماكن مقدس حمله كنند ؟ جنايتهاي اسرائيل نهتنها راهحل 2 كشور را براساس مرزهاي 1967به فنا داده بلكه اقدامهاي آنها دارد باعث ميشود كه يك مسئله سياسي قابل حل به يك جنگ مذهبي بدون پايان تبديل شود؛مسئلهاي كه ثبات منطقه را كه خود شاهد بحرانهاي مختلفي است زير سؤال ميبرد.
هيچ آدمي در جهان همزيستي با ظلم را نميپذيرد. انسانها بهصورت طبيعي براي آزادي ميجنگند، فرياد ميكشند و جانشان را فدا ميكنند. آزادي مردم فلسطين اما سالهاست كه ناديده گرفته شده است. در جريان انتفاضه اول استراتژي و سياست اسرائيل اين بود: «استخوانهايشان را بشكنيد تا ارادهشان خرد شود». اما فلسطينيها نسلي پس از نسل ديگر ثابت كردهاند كه ارادهشان شكستناپذير است و لزومي به آزمايش دوباره اين مسئله نيست.
نسل جديد فلسطينيها فراتر از اختلافهاي گروهي و جداييهايي ژئوپلتيك عمل ميكنند. آنها منتظر دستورالعمل و راهكار براي گرفتن حقشان نيستند و وظيفه خودشان ميدانند كه در برابر اشغالگري مقاومت كنند. آنها اين كار را با دستهاي خالي در برابر يكي از مجهزترين ارتشها و نظاميان انجام ميدهند. ما همچنان اميدوار باقي ماندهايم كه آزادي ما روزي بهدست خواهد آمد و ما سرانجام پيروز خواهيم شد.
پرچمي كه ما با افتخار در سازمان ملل برافراشته كرديم روزي بر ديوارهاي شهر قديمي بيت المقدس به اهتزاز درخواهد آمد. من براي استقلال و آزادي فلسطين 40سال قبل به مبارزه پيوستم و براي نخستين بار در سن 15سالگي بازداشت و به زندان افتادم. اين مسئله من را اما هيچ وقت از تلاش براي رسيدن به صلح براساس قوانين بينالمللي و قطعنامههاي سازمان ملل بازنداشت. اسرائيل اما بهعنوان يك اشغالگر بهصورت سازماندهيشده سال به سال اين تصور را تخريب كرد. من 20سال از عمر و زندگيام ازجمله 13سال گذشته را در زندانهاي اسرائيل سپري كردهام. همه اين سالها من را به يك حقيقت غيرقابل انكار رسانده است: آخرين روز اشغالگري نخستين روز صلح خواهد بود. آنهايي كه بهدنبال صلح هستند همين حالا بايد براي پايان اشغال اقدام كنند.
- زندانيفلسطينيوعضوكميتهمركزيفتح