صحنه يك اتفاق بسيار ساده بود؛ يك خانواده 4 نفره سر يك ميز نشسته بودند. پدر و 2 دخترش با تلفنهاي هوشمند خود مشغول بازي بودند درحاليكه مادر خانواده از پنجره به بيرون خيره شده بود.
اريك در مصاحبه با سيانان ميگويد كه او در آن لحظه تصور كرده كه مادر گويا در وسط يك صحراي بزرگ به تنهايي ايستاده است. در اينجا به ذهنش ميرسد كه اگر موبايل و تكنولوژيهاي ارتباطي را از زندگي و موقعيتهاي مختلف رفتارهاي روزمره مان حذف كنيم چه چيزي باقي ميماند؟ او بلافاصله پروژه عكاسي خود را با موضوع Remove (حذف) آغاز ميكند. از آدمها در موقعيتهاي مختلف در حال استفاده از تكنولوژيهاي ارتباطي عكاسي كرده و سپس اصل تكنولوژي را از عكسها حذف ميكند.
اين پروژه عكاسي درست برخلاف موضوع ستون هفته گذشته (كه بالعكس، آدمها را از موقعيتهاي اينچنيني حذف كرده بود) ميخواهد مكثي در ذهن ما ايجاد كند كه ما با موبايل چه ميكنيم؟ به راستي اگر آن را از بسياري از موقعيتهاي زندگي روزمره مان حذف كنيم، زندگي سالم تري نخواهيم داشت؟