از نكتهها و ظرافتهاي اخلاقي كه پيامبر(ص) در رفتار با حضرت حسين(ع) درنظر داشتند و سفارشهاي حضرت صديقه(س) درباره ايشان به حضرت زينب(س)، تا نكتهسنجي اميرالمومنين(ع) در انتخاب بانويي كه برايشان علمدار دشت نينوا بياورد. به لطف خدا و به بركت همت پدران و مادرانمان، از كودكي در مجالس اهلبيت(ع) زانوي ادب زدهايم و رمزگشايي از اين بزرگترين تجليگاه بندگي را به نظاره نشستهايم. اما...
اما مسلما براي همه ما به تجربه ثابت شده كه فقط شنيدن و چشم دوختن به عظمتهاي اين مصيبت عظمي كافي نيست. خداوند فدا شدن دردانه خلقتش را و اين همه نكته ريز در مقدمه و متن و موخره اين مصيبت عظيم را مطمئنا براي امر خطيري كنار هم قرار داده است كه همانا ميتواند برافراشته ماندن پرچم هدايت براي راه يافتن همه بشر به مسير سعادت، انسانيت و حقطلبي باشد.
گمشده روزمرگيهاي امروزمان، خيلي وقتها با دقت در جزئياتي كه پاي روضهها شنيدهايم، پيدا ميشود. شايد در اين صحنه بينظير، مرور خط سير زندگي يكيك افراد موثر در خلق اين حماسه كمك كند تا نقشه راهي براي زندگي به سبك گلچين شدههاي خداوند را بهتر بياموزيم.
از نحوه انتخاب فاطمه كلابيه بهعنوان همسر اميرالمومنين(ع) و نحوه خواستگاري از ايشان و ورود ايشان به خانه دختر پيامبر و مواجهه با فرزندان سيدهنساءالعالمين بسيار شنيدهايم. اما از اين زاويه آنها را مرور مجدد كنيم كه اينها هريك موضوعاتي هستند كه توجه به آنها در شكلدهي صحيح روابط خانوادگي جامعه ما و رفع مشكلات و معضلات آن چقدر مؤثر است.
از ظرافتهايي كه حضرتامالبنين در تربيت فرزندان خود به خرج دادهاند و از رشد و نمو حضرت عباس(ع) در كنار حسنين(ع) نكتههاي زيادي شنيدهايم اما رعايت حد و مرزها و دايره ادب و سر نهادن به حق ولايت و ماندن بر سر پيمان و وفاي به عهد را هم شنيدهايم. از غيرت و همت و حميت و جوانمردي ايشان هم بسيار شنيدهايم؛ چيزي كه شايد جامعه امروز جاي خالي آنرا بسيار حس ميكند. شايد بتوان ادعا كرد كه علمدار شدن حضرت عباس و نماد شدن ايشان در اين حادثه بزرگ، خود متأثر از همه اين ظرافتها و شاخصها و نكات كليدي باشد كه پيرامون ايشان وجود دارد و هر كدام درس بزرگي است براي زندگي به سبك خوبان...