به گزارش ایسنا، خرید و فروش آثار هنری در ایران چند سالی است که رنگ و روی تازهای گرفته است و بهتازگی نیز دومین دوره حراج ملی با فروش آثار هنرهاي تجسمي در زمینههای نقاشی، نقاشیخط، تذهیب، خوشنویسی، مینیاتور، صنایع دستی، فرش دستباف و سوخت چرم برگزار شد.
حراجیها اشکال مختلفی دارند که توسط موسسات خصوصی و گالریها برگزار میشوند. این حراجیها باعث میشوند ارزش کار یک هنرمند بالاتر برود و نیز به گرم شدن و ایجاد تعادل در بازار فروش آثار هنری کمک میکنند.
بهنام کامرانی - کارشناس هنری - در اینباره گفت: عموما اعتبار یک حراجی با سابقه برگزاری آن و نیز قدرت تیم کارشناسی و بازاریابیاش سنجیده میشود. بهعنوان مثال، در حراج کریستیز که یکی از معتبرترین حراجیهای جهان محسوب میشود، تمام کارشناسان تحصیلکرده آکادمیک حوزههای هنری و بازاریابی هستند.
او معتقد است: اولین اقدام توسط برگزارکنندگان یک حراجی با هدف کسب موفقیت و اعتبار، شناسایی جامعه خریداران آثار ارائهشده در آن حراجی باید باشد.
وی با بیان اینکه حراجیها خیلی تعیینکنندهی جریان هنری یک کشور نیستند، بلکه بیشتر روی ارزش مادی آثار اثر دارند، اظهار کرد: تأثیر مستقیم برگزاری یک حراج ضعیف، روی آثاری است که در آن حراجی به فروش میرسد و موجب میشود تا آن آثار در حراجیهای بعدی حضور نیابند یا توسط خریداران و مجموعهداران توجه زیادی به آنها نشود.
این کارشناس هنری همچنین معتقد است: اگر آثاری به تاریخ و فرهنگ ایران متعلق باشند، باید در تملک موزهها قرار گیرند؛ اما آثاری که در زمان کنونی تولید میشوند میتوانند در حراجیها عرضه شوند. با توجه به تجربیات من، آثار معاصر و مدرن قیمت بالاتری در حراجیها دارند، مگر اینکه موزهای باشند. اثری هنری که سنتی نیز است و اکنون تولیده شده، بهدلیل نداشتن نوآوری ارزش کمتری دارد.
در این دوره از «حراج ملی» 76 اثر برای فروش عرضه شده بودند که قیمت اکثر آنها از زیر قیمت پایه آغاز و در نهایت با رسیدن به قیمت پایه یا بیشتر از آن به فروش میرسیدند. این در حالی است که اگر اثری به قیمت پایه نرسد به این معنی است که خریداری ندارد. به این ترتیب، بیشتر آثار این حراجی به قیمت پایه فروخته شدند.
کامرانی وجود چنین شرایطی را در یک حراجی، به محدود بودن خریداران مربوط دانست و گفت: نبودن شور و نشاط برای خرید در یک حراجی، کمی جای ابهام دارد و دلیل آن میتواند ارزشگذاری ضعیف آثار باشد و قاعدتا اگر شرایط طبیعی باشد، رقابت بیشتری در حراج بهوجود میآید.
پیش از این نیز مدیر هنری «حراج ملی» گفته بود: در این دوره، براساس کارشناسیهایی که صورت گرفت، قیمت اثر در بازار داخل و خارج از ایران سنجیده و آثار بر همین اساس قیمتگذاری شدند.
مینیاتوری از میرزا آقا امامی که گرانترین اثر ارائهشده در این دوره از «حراج ملی» بود، همراه شش اثر دیگر شامل سه نسخ خطی از قرآن، صحیفه سجادیه و کتاب دعا و نیز تخشیب چوب، مینیاتوری متعلق به محمد خزاعی و یک اثر تذهیب در زمان تعیینشده برای برگزاری این حراجی به فروش نرسیدند. هرچند بعدها گفته شد این آثار پس از پایان یافتن حراجی فروخته شدند.
کامرانی در اینباره نیز به خبرنگار ایسنا گفت: اگر اثر گرانقیمتی در یک حراجی به فروش نرود، ممکن است مشکوک بوده یا امضای هنرمند را نداشته است.
نکتهی دیگر این است که در مراسم یادشده، «یک تابلو نقاشی متعلق به هنرمندی نامشخص» از دوره پهلوی اول که داستان آن گویا کنایهای به داستان معروف شیخ صنعان بود، به قیمت 60 میلیون تومان به فروش رسید.
کامرانی در اینباره نیز معتقد است: یکی از دلایل اصلی خریدن یک اثر هنری، امضا و هنرمند آن است. بنابراین طنزآمیز بهنظر میرسد اگر کاری بدون داشتن نام هنرمند، به حراج گذاشته شود.
همچنین یک تابلو تذهیب اثر محمد نباتی به قیمت پایه 45 میلیون تومان چکش حراج خورد. در حالی که مجری حراجی اعلام کرد که این اثر ثبت ملی شده است.
این اقدام نیز از نظر کامرانی «غیرمعمول» دانسته شد. او تصریح کرد: آثار ثبت ملی شده عموما در حراجیها شرکت داده نمیشوند و ارزش پایینی دارند.
پیش از این، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی درباره نقش این سازمان در تشخیص اصالت اثر در این دوره از «حراج ملی» گفته بود: ما به داوران، گواهی داوری میدهیم و تشخیص اصالت اثر را به آنها میسپاریم. در «حراج ملی» نیز داوران مختلفی کار انتخاب و ارزیابی اصالت آثار انجام میدهند.
با وجود آنکه قوانین مربوط به فروش آثار ثبت ملی در کشورهای مختلف تفاوت دارد؛ اما عموما آثاری که ثبت ملی میشوند در حراجیها به فروش نمیرسند و به اعتقاد، کامرانی این مورد نیز یکی دیگر از نکات طنزآمیز است.