به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مطلب را در همایش "جامعه، منابع طبیعی، آب و محیط زیست؛ چالشها و راهکارها" که با همکاری پژوهشکده مردمشناسی و انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد مطرح کرد.
او افزود: زمانیکه شنیدم بحران آب در کشور تا حوالی سال 1420 ادامه دارد خیلی خوشحال شدم نه از بابت اینکه از مشکلات پیش آمده خرسند باشم بلکه به این دلیل که اگر این بحران آب یکساله، چهارساله، هفت ساله و... بود باز هم این بحران را به طریقی از سر گذرانده و به مسیر خودمان ادامه میدادیم، ولی خوشبختانه طول این بحران آنقدر زیاد است که ما را ناگزیر از تغییر رویکرد جدی میکند.
بهشتی تصریح کرد: جالب اینجاست که خبر بحران آب، ابعاد و مشخصات آن را از مسئولان آن نمیشنویم و هنوز هم درست توضیح داده نشده که ابعاد این موضوع تا چه اندازه است، درصورتیکه اگر این موضوعات برایمان روشن شود در تمامی برنامههای پنجساله ششم، هفتم، هشتم و... تمامی دستگاههای اجرایی تأثیر خواهد گذاشت.
وی با اشاره به اینکه همواره در این راه برخی افرادی را مواخذه میکنند که با وجود آگاهی حرفی نزدهاند خاطرنشان ساخت که در طول سالهایی که این اتفاقات در حال وقوع بود کسی حرف کسانی را که در این حوزه آگاه بودند و به موضوع آشنایی داشتند نمیشنید و اگر کسانی هم سخن میگفتند از آنها به عنوان مجانین یاد میشد و انگشت نما میشدند.
او اظهار داشت: اگر ابعاد و عمق این بحران را بدانیم میفهمیم که دیگر فرصت مواخذه نیست و باید زودتر فکری بکنیم و به استقبال این بحران برویم زیرا که ما خیلی از فرصتها را از دست دادهایم و باید زودتر تغییر احوال دهیم و با رویههای جدید با این بحران مواجه شویم.
بهشتی با بیان اینکه این بحران در تمامی کمربند بیابانی جهان اتفاق افتاده است تصریح کرد که امریکا مدتی است پارکهای واقع در جنوب کالیفرنیا و آریزونا را که در کمربند بیابانی قرار دارند خشک کرده و به افرادی که چمنهای روبروی منازلشان را خشک میکنند نیز جایزه میدهد.
وی افزود: این در حالی است که ما هنوز جشن درختکاری میگیریم و گمان میکنیم باید بر روال گذشته عمل کنیم و متوجه نیستیم که داریم در مکانی که شبیه کالیفرنیا و آریزونا است چمنکاری میکنیم و در نظام برنامهریزی هنوز متوجه اهمیت موضوع نیستیم.
او با اشاره به ابعاد فرهنگی موضوع تصریح کرد: محیط اروپا به لحاظ طبیعی یک محیط استیبل و منابع و موانع زیست در آن از نظر انسانهایی که آنجا زندگی میکنند بالفعل است پس ساکنین برای اینکه بتوانند در آن زندگی کنند مجبورند شیوههایی را به کار ببندند.
این در حالی است که در سرزمین ما موانع و منابع بالقوه هستند به این شکل که سیل، زلزله، طوفان و ... در آن اتفاق میافتد اما نمیدانیم کی و چه اندازه، برخی از منابع ما پوشیده در حجابی از زمان و برخی پوشیده در حجابی از زمین است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان اینکه راه حل معماهای زیستی در سرزمینی مانند ایران با اروپا یکی نیست تصریح کرد که همه هنر آنها این است که چگونه از موانع بالفعل عبور کرده و منابع زیستی بالفعل را به دست آورند.
اما ما در سرزمینمان باید هنر از بالقوه به بالفعل در آوردن منابع، پیشبینی و تبدیل موانع زیستی به منابع زیستی را داشته باشیم.
به اعتقاد بهشتی، اگر به سابقه زیست بشر در ایران بنگریم میبینیم که همواره با این الگو بوده که توانستهایم مسائل را حل و فصل کنیم. الگویی که به شکل ماهوی با الگویی غرب فرق میکند.
بهشتی افزود: الگوی زیست در سرزمین اروپا الگوی شکارگری است و شما باید مترصد این باشید که چگونه میتوانید آن منبعی را که خودتان در پدیدآوردنش نقش نداشتهاید به چنگ آورید که این یک مهارت و خبرگی میطلبد.
او با اشاره به اینکه فرهنگ اروپا بر این اساس شکل گرفته و اگر این الگو نبود اروپا غیر قابل زیست میشد، افزود: اما درسرزمینی مثل سرزمین ما الگو، الگوی پرستاری است و تنها در سایه آن است که میتوانستیم محیط پیرامون خودمان را قابل زیست کنیم.
بهشتی گفت: در دهههای اخیر از زمانیکه پول نفت وارد چرخه اقتصادی ما شده از طبع پرستاری به احوال شکارگری منتقل شدیم بطوریکه اکنون همه راه حلهای ما شکارگرانه است و تنها در منابع بالفعل حساب باز میکنیم و به شکار دست میزنیم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تصریح کرد که رفتار ما با منابع زیر زمینیمان به شکل پرستارانه یعنی ایجاد قنات و به شکل شکارگرایانه یعنی حفر چاه عمیق صورت میگیرد.
به عقیده بهشتی، احوال شکارگری در محیطی مانند ایران که بالقوه است و محیطی مستعد زیست است نه مناسب زیست، فقط و فقط باعث تخریب میشود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگیری گفت: شما در بهترین حالت در اروپا نسبتتان با اکوسیستم نسبت مراعات است یعنی شما باید آن را تنها مراعات کنید اما در سرزمین ما شما باید مبتنی بر اکوسیستم شرایط زیست را فراهم کنید و این دو رویکرد متفاوت است.
ما نباید آن طور که منابع طبیعی را در اروپا اداره میکنند منابع طبیعی کشورمان را اداره کنیم و آن طور که آنها محیط زیستشان را به جا میآورند ما هم به جا آوریم.
او با بیان اینکه باید رویکرد جدیدی را در علوم مختلف مبتنی بر حال و احوال سرزمین خودمان تأسیس کنیم افزود: ما اخیرا به این سرزمین نیامدهایم و خشکسالی نیز اتفاق تازهای نیست، حداقل 12 هزار سال سابقه یکجانشینی داریم پس تجربه زیستن در این سرزمین یک چیز بدیعی نیست که فقط برای ما پیش آمده باشد.
او با تاکید بر ضرورت مدنظر قراردادن شیوه زیست گذشتگان تصریح کرد که هنرگذشتگانمان بهرهگیری از نگاه حکمی به سرزمینمان بوده است و نگاه حکمی یعنی ذوجنبتین، ذومقیاس و ذومراتب نگریستن به موضوع در عین حال یکپارچه دیدن مسائل.
وی تصریح کرد: این در حالی است که ما در نظام آکادمیک تنها چیزی که یاد نگرفتهایم نگاه حکمی است ولی اگر به منابع و کتابهای گذشته در رشته معدن، زراعت و طب نگاه کنیم متوجه میشویم که همه مبتنی بر نگاه حکمی شکل گرفتهاند.
اگر با این دید به سرزمینمان نگاه نکنیم نه تنها هیچ مشکلی از آن را نمیتوانیم حل کنیم بلکه مشکلاتی هم به آن اضافه خواهیم کرد زیرا در غیر اینصورت و با جا انداختن یک مورد این سرزمین شروع میکند به واکنش نشان دادن.
بهشتی اظهارداشت: ما و فرزندمان میخواهیم همچنان در این سرزمین زندگی کنیم و به این منظور باید این سرزمین را قابل زیست کنیم و این چارهای ندارد جز اینکه شیوه خودمان را از شکارگری به طبع پرستاری تبدیل کنیم.