او با شرم شروع کرد به تعریف بلایی که مرد رمال بر سر او و عمههایش آورده بود. همراه 2 عمهام برای حل مشکلات و رسیدن به آرزوهای خود نزد رمال مشهوری که همه مردم محل از او تعریف میکردند رفتیم.
این مرد که گفته میشد حلال هر مشکلی است وقتی ما را نزد خود پذیرفت، از هر کدام از ما500 هزار تومان گرفت و سپس قرار شد مشکل من و عمههایم را با دادن طلسمی حل کند. برای من خواستگار مناسبی پیدا نمیشد و عمههایم مشکلات زیادی با همسران خود داشتند.
یک روز بعد طبق قراری که داشتیم، به تنهایی نزد او رفتم و وی که نقاب و لباس عجیبی به تن کرده بود سیگاری روشن کرد و از من خواست آن را بکشم. من هم با تصور اینکه این کار به تاثیر بهتر دعایی که به من داده بود تا بتوانم شوهر مناسبی اختیار کنم کمک میکند، سیگار را کشیدم و دیگر چیزی نفهمیدم.
وقتی به خودم آمدم متوجه شدم بلای سیاهی به سرم آمده است، اما به محض آنکه خواستم اعتراض کنم، مرد رمال گفت او مقام مرشدی دارد و کسی که به این مقام برسد به همه انسانها محرم میشود.
وی مدعی بود عمل سیاهی که انجام داده بود بخشی از باطل کردن طلسم نکبتی بود که زندگی مرا در برگرفته بود و اگر این کار را نمیکرد من به بیماریهای لاعلاج روحی و روانی مبتلا میشدم.
پس از حرفهای این مرد و گرفتن طلسمیکه برای من نوشته بود از دخمهاش خارج شدم، اما زمانی که نزد عمههایم رفتم متوجه شدم که مرد رمال به آنها نیز تعرض کرده و آن موقع بود که فهمیدیم همه حرفهای او داستانی شیطانی برای فریب من و عمههایم بوده است.
پس از اظهارات دختر جوان، ماجرا به مصطفى برزگرگنجى، دادستان قم گزارش شد و به دستور او، رسیدگی ویژه به این پرونده در دادسرای این شهر آغاز شد.
طلسمی برای زنان ساده لوح
هنوز مدتی از این ماجرا نگذشته بود که زنان و دختران دیگری نیز با مراجعه به پلیس مدعی شدند از سوی یک مرد رمال اغفال شده و مورد تعرض قرار گرفتهاند.
در حالی که تمامیشاکیان مدعی بودند مرد رمال با ایجاد ترس و دلهره از نیروهای شیطانی نقشه سیاه خود را عملی کرده است، گروه ویژهای از کارآگاهان پلیس ماموریت یافتند در عملیاتی کاملاً محرمانه دخمه شیطانی مرد رمال را شناسایی و او را دستگیر کنند.
به این ترتیب گروهی از ماموران وارد عمل شده و تیرماه سال گذشته موفق شدند محل زندگی مرد رمال را شناسایی کنند. از آنجا که احتمال میرفت پلیس با یک مجرم حرفهای روبهرو باشد، ماموران برای به دست آوردن مدارک بیشتر خود را به جای بیمار لاعلاج جا زده و وارد دخمه مرد رمال شدند.
وقتی مشخص شد تمامیادعاهای شاکیان پرونده درست بوده، دستور دستگیری این مرد صادر شده و ماموران او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند. با کشف مقدار زیادی لوازم رمالی، فیلمهای مستهجن، انواع مواد مخدر و تجهیزات استفاده از ماهواره در خانه این مرد، وی به دادسرای قم انتقال یافته و تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت.
راز سیاه یک رمال
مرد رمال که چارهای جز بیان حقیقت نداشت در بازجوییها به اغفال و تعرض به بیش از 70 زن و دختر جوان اعتراف کرد و گفت: چند سال پیش زمانی که کارگر ساختمانی بودم، فنون فریب افراد ساده لوح با رمالی را از مردی که با او دوست بودم آموختم و پس از آن بود که تصمیم گرفتم خودم به تنهایی دست به این کار بزنم.
وی ادامه داد: در طول مدت فعالیتم در شهرهای ورامین، پاکدشت و قم، افراد مختلف و خصوصا زنان و دختران سادهلوح را فریب میدادم و با این ادعا که به مقامیرسیدهام که به همه محرم هستم شروع به نوشتن خطوط نامفهوم بر روی بدنشان میکردم و در همین زمان به آنها تعرض میکردم.
پس از اعترافات این مرد در بررسی سوابق وی مشخص شد او در ۱۳ سالگى هنگامى که در مغازه جگرفروشى پدرش کار مى کرد با مردى درگیر شده و او را با ضربههاى چاقو به قتل رسانده اما با گذشت خانواده مقتول از مجازات اعدام گریخته است.
اعدام در ملاء عام
با به دست آمدن این اطلاعات رسیدگی به پرونده رمال 49 ساله که محمد-ح نام دارد در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامیقم آغاز و با شناخته شدن وی به عنوان مفسد فیالارض، حکم اعدام او صادر شد.
این حکم پس از تایید و ابرام در شعبه 32 دیوان عالی کشور برای اجرا به دادگستری قم ارسال شد و صبح روز سهشنبه 20 شهریور جادوگر سیاه در مقابل چشمان دهها تن از مردم قم به دار آویخته شد.