هفتهنامه "اشپیگل"، تصویر روی جلد و سرمقاله آخرین شمارهاش را به رسوایی پرداخت رشوه به فیفا برای کسب میزبانی جام جهانی ۲۰۰۶ از سوی مقامهای فدراسیون فوتبال این کشور اختصاص داده و به نکوهش این اقدام پرداخته که به اعتقاد گردانندگان این مجله، تصویر دلنشین شکلگرفته از آلمان، در پی آن میزبانی خاطرهانگیز را بیاعتبار کرده است.
آلمانیها از روزهای خوش میزبانی جام جهانی با عنوان "تابستان رویایی" یاد میکنند؛ تابستانی که نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود. اشپیگل مینویسد: «کشوری که فاجعه وحشتناک هولوکاست را در تاریخ رقم زد، گامهای مهمی برای ترمیم چهرهاش برداشت: اتحادی صلحآمیز را پشت سر گذاشت و دموکراسی پایداری را به دنیا نشان داد و مهمتر از همه آلمان پس از تابستان ۲۰۰۶ در چشم بسیاری از مردم جهان تبدیل به کشوری دوستداشتنی شد؛ مسالهای که تصورش هم برای بسیاری غیرممکن بود.»
آلمان با میزبانی سازمانیافته و سخاوتمندانه مهمترین رویداد ورزشی جهان، چهرهای گرم و چند فرهنگی از خود به جهان نشان داد و حتی پس از باخت در برابر ایتالیایی که جام قهرمانی را به خانه برد، همچون میزبانی مهربان و بخشنده عمل کرد؛ «چهرهای که جهان پیش از این از آلمان و آلمانیها ندیده بود.»
در ادامه سرمقاله اشپیگل آمده است: «در پی آن تابستان رویایی، وجهه آلمان در جهان به گونهای باورنکردنی بهبود یافت و حالا "مدل آلمانی" مدیریت و سازماندهی همه جا خوشنام شده بود.»
کمیته برگزارکننده جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان. از چپ به راست: هورست اشمیت، فرانتس بکنبائر، فدور رادمن، ولفگانگ نیرزباخ
آن تصویر مثبتی که از آلمان در ذهن جهانیان نقش بست، "با حمایت رهبران این کشور از اقتصاد سوسیالیستی و خدمات درمانی عمومی و مقابله با سویههای تاریک کاپیتالیسم و این اواخر پذیرش پناهجویان، بهتر و بهتر شد" و آلمان جایگاهی والا در میان کشورهای جهان یافت.
اما حالا، اشپیگل میگوید با افشای ماجرای زد و بند مقامهای این کشور با مسئولين فیفا، و نیز ماجرای تقلب گسترده کمپانی خودروسازی "فولکسواگن" که روزی نمونهای مثالزدنی از مدیریت آلمانی و اطمینان به محصولات تولید شده در این کشور بود، تصویر "آلمان شرافتمند" تخریب شده و سویهای تاریک از این کشور بار دیگر در کانون توجه جهان قرار گرفته است: «حالا نشان "ساخت آلمان" به جای این که معرف کیفیت باشد، پیام هشدار است.»
"اعتباری که به سختی به دست آمد و همچون حبابی ترکید"
اشپیگل میگوید اطلاعاتی به دست آورده که نشان میدهد اگر مسئولين کمیته برگزاری جام جهانی از "صندوق سیاه" خود به مقامهای فیفا رشوه نمیپرداختند، جام جهانی ۲۰۰۶ احتمالا در آفریقای جنوبی برگزار میشد: «برگزاری آن جام در آلمان صرفا حاصل تقلب و پرداخت رشوه بود.»
اشپیگل "تابستان رویایی" را بر باد رفته میبیند: «مردانی که دست به چنین اقداماتی زدند، واسطههایی بینام و نشان نبودند؛ آنها از مهمترین چهرههای این مملکتند: افرادی نظیر فرانتس بکنبائر، که خود پیشتر با تیم آلمان به قهرمانی جهان رسیده و ولفگانگ نیرزباخ، رئیس کنونی فدراسیون فوتبال آلمان؛ همان کسی که زبان به انتقاد از فساد مسئولين فیفا گشوده و در تکاپوی رسیدن به ریاست یوفا (اتحادیه فوتبال اروپا) است."
سرمقاله اشپیگل در پایان میگوید: «شاید این فرهنگ بیرحم کاپیتالیسم است که شرافتمند ماندن را غیرممکن میسازد، یا شاید فساد فراگیر فیفاست. اما این نمیتواند توجیه مناسبی باشد. کشوری که میخواهد وجدان روشنی داشته باشد، باید بتواند به پیشنهادهای غیراخلاقی نه بگوید. شرافت باید هسته مرکزی ارزشهای آلمان باشد.»
به اعتقاد نویسندگان این مقاله، این ماجرا نشان داد که «آلمان نسبت به هیچ کشور دیگری بهتر یا بدتر نیست؛ کشوری است با نقاط قوت ستایشبرانگیز و همه انواع ضعف.»