به گزارش مهر؛ سودابه بیضایی با پخش دو سریال «کیمیا» و «آمین» بیش از پیش به مردم معرفی شد. این بازیگر در قسمتهای اول سریال «کیمیا» نقش زنی مومن و متدین به نام خانم طاهری را ایفا کرد که شخصیت اول داستان از افکار او الهام میگیرد. وی همچنین در سریال «آمین» ایفاگر کاراکتری به نام نیروانا است که شخصیتی از هر جهت منفی دارد. یکی از ویژگیهای این بازیگر که دستی هم بر قلم دارد نوشتن پیشینه و سابقه برای نقشهایی است که قصد ایفای شان را دارد یعنی او گذشتهای در ذهنش برای کاراکترها رقم میزند تا حال نقش را در خود نهادینه کند.
وی میگوید با وجود ۱۳ سال سابقه بازیگری دیده شدن را در اولویت خود قرار نداده است. سودابه بیضایی علاوه بر فعالیتهای هنری و ادبی به دلیل علاقهاش به طبیعت دغدغههایی در این زمینه هم دارد که خواندنشان از زبان خودش خالی از لطف نیست.
- این روزها از دو نقش مثبت و منفی که روی آنتن دارید زیاد صحبت شد. به نظر شما بازیگر چگونه میتواند کاراکترهای متضاد را باورپذیر ایفا کند؟
همزمانی پخش دو سریال «کیمیا» و «آمین» خیلی خوب بود چون در یک برهه دو کاراکتری از من روی آنتن رفتند که به شدت با هم متفاوت بودند. شاید اگر هر دو مثبت یا هر دو منفی بودند خیلی راضی نبودم اما حسن تصادف این بود که بتوانم همزمان از بازخورد هر دو نقش آگاه شوم تا ببینم از نظر مردم چقدر موفق شدم دو کاراکتر مثبت و منفی را باورپذیر بازی کنم.
شخصا از انتخابهای تکراری بیزارم و به نظر من تنوع در نقش، توانایی و زحماتی را که بازیگر میکشد بهتر به مردم نشان میدهد. از طرفی من به عنوان یک بازیگر دنبال کشف شخصیتها و دنیاهای جدید هستم و معتقدم بازیگر قبل از هر چیز باید خودش را بشناسد چون وقتی میتواند نقش را درونش نهادینه کند که بر احساسات و عواطف خودش مسلط باشد و من هم در تلاشم به این مهم برسم. وقتی بازیگر بتواند فرشته درون و دیو درون خود را کنترل کند کاراکترهایی که از وجود او بیرون می آیند واقعی تر هستند آن موقع بیننده با دیدن نقش منفی از او متنفر میشود اما رگههایی در همان کاراکتر میبیند که در عین بیزاری احساس میکند دوستش دارد چون توانسته ابعاد شخصیتی آن نقش را واکاوی کند.
- با «آمین» برای دومین بار در یک مجموعه پلیسی بازی کردید. باتوجه به اینکه این ژانر بسیار در تلویزیون تکرار میشود نگران مخاطبزدگی نبودید؟
در سریال «هوش سیاه» نقش پلیس را بازی کردم اما اینجا پلیسها دنبال من هستند. ژانر پلیسی یا اجتماعی برای من اهمیت ندارد اولویت اصلی من جذابیت نقش است. هر کار جدید را به چشم چالشی جدید میبینم. متاسفانه باید قبول کنیم فیلمنامهها ضعیف تر شده اند و کاراکترها اغلب سطحی هستند. من که خودم ادبیات خواندم متوجه میشوم که رنگ و لعاب کاراکترها مثل سریال های قابل دفاع گذشته نیست به همین خاطر انتخاب نقش کار سختی شده چون معمولا یک نقش در ده ها سریال تکرار میشوند و این جذاب نیست اگرچه بازیگر گاهی برای امرار معاش ممکن است مجبور به قبول این پیشنهادها شود اما به نوبه خود تلاش میکنم این اتفاقها کمتر بیفتد.
- شما با حوزه ادبیات هم بیگانه نیستید آیا از این توانایی در بازیگری هم استفاده کردهاید؟
بله. این اتفاق به نوعی افتاده است مثلا من برای کاراکتر نیروانا زندگینامه جدا نوشتم و از کودکی تا الانش را در ذهن خودم پرورش دادم، برای کودکیاش مشکلاتی ساختم تا علت همه این رفتارهایش اول برای خودم باورپذیر باشد تا بتوانم واقعی تر به بیننده هم انتقال دهم.
- به نسبت سابقه حضورتان در دنیای بازیگری، به ندرت در تلویزیون حضور داشتید. این اتفاق دلیل خاصی دارد؟
معتقدم انسان به هر چیز که بخواهد می رسد اگر تا الان آنچه برای خودم انتظار داشتم پیش نیامد دلیلش این است که باید پخته تر شوم. در این ۱۳ سالی که فعالیتم را در عرصه بازیگری آغاز کردم دوست داشتم قدم به قدم و آهسته و پیوسته پیش بروم تا کمتر اشتباه کنم. شهرت و دیده شدن هیچ وقت اولویت من نبود قطعا اگر چنین دغدغه ای داشتم مسیر دیگری انتخاب میکردم که زودتر از اینها معروف شوم اما به کارم بیش از اینها اهمیت میدهم.
- در سینما چطور؟
آخرین کار سینمایی من «روز روشن» ساخته حسین شهابی بود. در آن فیلم از پانته آ بهرام بسیار آموختم به نظرم این بازیگر به تنهایی یک کلاس بازیگری است. بعد از این هم اگر فیلمنامه خوبی به دستم برسد استقبال خواهم کرد، اما قبول کار سینمایی این روزها سختتر است. دلم میخواهد از همه آدمها یاد بگیرم و برایم مهم است با گروهی کار کنم که در حرفهشان حرفی برای گفتن داشته باشند.