10 نفری که هر سال در المپیاد کشوری طلا میگیرند، سال بعد با چالشی بزرگتر مواجه میشوند. باشگاه دانشپژوهان جوان یک سال با آنها کار میکند تا برای حضور در مسابقات جهانی آماده باشند.
در پایان این یک سال، بچهها باید یک آزمون دیگری را پشت سر بگذارند. پنج نفر اول این آزمون وارد تیم «الف» میشوند و پنج نفر دوم در تیم «ب» قرار میگیرند.
اعضای تیم الف با هزینهی دولت به المپیاد جهانی اعزام میشوند، اما اعضای تیم ب باید به صورت شخصی هزینههای سفرشان را بپردازند. «در دوره ي پیشدانشگاهی که همه خودشان را برای شرکت در آزمون تعیین تیم الف و ب آماده میکردند، من تصمیم گرفتم کمی در زمینههای دیگر هم فعال باشم و دورههای گیتار و زبان انگلیسی را شروع کردم. دوست نداشتم به آدمی تکبُعدی تبدیل شوم.
فقط دو سه ماه آخر را برای المپیاد کنار گذاشتم و به صورت فشرده درس خواندم.» با این حال، علی بعد از آزمون در تیم ب قرار گرفت و برای رفتن به اندونزی، باید هزینهی سفرش را خودش میپرداخت.
«یازده میلیون تومان»؛ این هزینهی شرکت در المپیاد جهانی نجوم برای اعضای تیم ب بود؛ «هزینهاش زیاد و پرداختش کمی سخت بود.
به همین خاطر به چند بانک سر زدم تا بتوانم راضیشان کنم به عنوان اسپانسر، هزینههای سفرم را تقبل کنند اما به در بسته خوردم.
میگفتند ما فقط اسپانسر تیمهای ورزشی میشویم.» راه دیگری نمانده بود. یازده میلیون تومان را به کمک خانواده جور کرد و برای شرکت در المپیاد جهانی آماده شد، اما حسابی بهش بَرخورده بود. با خودش تصمیم گرفت حتما آزمون جهانی را خوب بدهد و طلا بیاورد.
- یک شروع نومیدکننده
یک ماه قبل از المپیاد جهانی، حسابی درس خواند و اوایل مرداد همراه بقیهی اعضای تیم به اندونزی رفت. المپیاد جهانی سه آزمون رصد، تحلیلِ داده و تئوری دارد که در سه روز مجزا برگزار میشوند.
آزمون تئوری، پنجاه درصد و آن دوتای دیگر 25 درصد نمرهی کل آزمون را تشکیل میدهند. در روزهای دیگر، بچهها در برنامههای تفریحی و علمی که از طرف کشور میزبان برگزار میشود، شرکت میکنند؛ «فضای مسابقات را دوست داشتم.
جدا از فضای علمی و آزمونها، با بچههای کشورهای دیگر هماتاق میشدیم که این برای من تجربهی جالبی بود.» اولین آزمون، رصد بود که در روز چهارم سفرشان به اندونزی برگزار شد؛ «واقعا بد بود.
هوای اندونزی شرجی بود و ستارهها تقریبا در آسمان دیده نمیشدند. آزمون، زمانی برگزار میشد که ماه تقریبا در آسمان کامل بود؛ این یعنی بدترین شرایط رصدیِ ممکن، چون در این حالت نور ماه خیلی زیاد است و ستارهها دیده نمیشوند.
توی شهر هم بودیم و آلودگی هوا شرایط را بدتر کرده بود.» علاوه بر همهی اینها، تلسکوپی که برای امتحان در نظر گرفته بودند هم زیاد خوب نبود.
همهی این مشکلات باعث شدند علی نیز مثل خیلی دیگر از بچهها، از جلسهی آزمون رصد چندان راضی بیرون نیاید.
- این تیم ایرانه!
روز ششم، روز آزمون تحلیلِ داده بود؛ آزمونی که یک بخش «تئوری» و یک بخش «تحلیل دادهها» دارد، اما یک اتفاق باعث شد شرایط برای علی به صورت عادی پیش نرود. غذاهای کشور اندونزی چندان با ذائقهی غذایی ایرانیها جور نیستند.
همین هم باعث شد در آن دو هفته، در مواردی کار بچهها به بیمارستان بکشد. درست شب قبل از آزمون تحلیل داده، قرعهی این حال بد به نام علی افتاد؛ «حالت تهوع شدیدی گرفته بودم و به همین خاطر هم استرس زیادی داشتم، اما هر طوری بود آزمون را از سر گذراندم.
دو روز بعد که نتایج را روی سایت زدند، فهمیدم در این امتحان، هفتم شدهام.» روز آخر، روز آزمون تئوری بود و پنج ساعتِ سختِ دیگر، در پیش.
پنج ساعتی که بچهها باید آخرین تلاششان را میکردند تا خودشان را در جدول امتیازها بالا بکشند؛ «خیلی از آزمون تئوری راضی بودم.
روز آخر هم فهمیدم که بهترین نمرهی آزمون تئوری مسابقات را کسب کردهام.» روز آخر مسابقات یا همان جشن اختتامیه، همان جایی است که اسامی نفرات برتر را اعلام میکنند.
هر سال با توجه به نمرات بچهها، تعداد طلاها متفاوت است. امسال 11 طلا وجود داشت که به 11 نفر اول میرسید. اختتامیهی مراسم که شروع شد، اول اسامی برندگان دیپلم افتخار را اعلام کردند.
بعد برنزیها، بعد آنهایی که نقره برده بودند و سرآخر نوبت طلاییها رسید. تا آن موقع اسم علی را نخوانده بودند و حالا او مطمئن بود که بین 11 طلایی قرار گرفته است؛ «من طلای هفتم را بردم. واقعا خوشحال بودیم، اما بیش از هر چیز ذوقِ این را داشتیم که تیممان اول شده و درخشیدهایم.»
- پیش به سوی سلولهای خورشیدی
حالا دیگر قصهی المپیادها برای علی به پایان رسیده. مدال طلای المپیاد کشوری و المپیاد جهانی را بهدست آورده و تصمیم گرفته در رشتهی مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف درس بخواند.
او برای آیندهاش برنامهی دقیقی ریخته است؛ «هنوز هم به نجوم علاقه دارم. دکتر خاکیان که یکی از اساتید ما بود، میگوید انسان اسیر دانستههای خودش است. من به این جمله واقعا اعتقاد دارم
درست است که رشتهی مهندسی برق را انتخاب کردهام، اما همچنان نجوم را دنبال میکنم. برای انتخاب رشته هم بین فیزیک و برق مردد بودم، اما در نهایت تصمیم گرفتم برق را انتخاب کنم.
البته حالا هم میتوانم فیزیک را بهعنوان رشتهی دوم انتخاب کنم، اما حتی اگر این اتفاق نیفتد، باز حتما یکسری از واحدهای رشتهی فیزیک را میگذرانم.» سال پیشدانشگاهی، علی دغدغهی کنکور نداشت و به همین خاطر، مفصل روی آیندهی کاری و رشتهای که میخواهد بخواند، تحقیق کرد؛ «گرمایش جهانی مسالهی مهمی است که خیلی کشورها کاری برایش انجام نمیدهند.
یکی از دلایل کمآبی هم همین گرمایش جهانی است. به همین خاطر تصمیم گرفتم روی «انرژیهای پاک» کار تحقیقاتی انجام دهم و رشتهی برق را انتخاب کردم تا در زمینهی سلولهای خورشیدی فعالیت کنم.
با خودم فکر کردم کاری کنم که در آینده از خودم راضی باشم و بدانم که فعالیتی در راستای بهبود اوضاع جهان کردهام.»
منبع:همشهري دانستنيها