نامه تاریخی رهبری پرونده برجام را بست. برجام خوشعاقبت شد، آن هم با ورود رهبری معظم انقلاب و تنظیم شروطی که مسیر اجرای درست برجام را ترسیم کرد و مختصات تامین حداکثری منافع ملی از طریق برجام را مشخص کرد.
«پیش از هر چیز لازم میدانم از همه دستاندرکاران این فرآیند پرچالش، در همه دورهها از جمله: هیات مذاکرهکننده اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصل تثبیت آن نقاط همه سعی ممکن خود را بهکار بردند و نیز از منتقدانی که با ریزبینی قابلتحسین، نقاط ضعف آن را به همه ما یادآور شدند
مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه مجلس و نیز از اعضای عالیمقام شورایعالی امنیت ملی که با درج ملاحظات مهم خود برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامیکه با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند و نیز از رسانه ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه اختلافنظرها در مجموع، تصویری کامل از این موافقتنامه در برابر افکار عمومینهادند، قدردانی خود را اعلام دارم.»
معظم له در بندهای 9گانه خود زمینههایی را مطرح کردند که راه را بر هرگونه تخطی و تجاوز طرف مقابل میبندد و خیال همگان را از تبعات مثبت برجام راحت نگه میدارد.
با این همه حال که همه چیز به پایان رسیده و برجام خوشفرجام شده، این پرسش جدی قابل طرح است آیا آنها که قرار بود روند بررسی برجام را دنبال کنند و با ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن مصلحت اجرای آن را بررسی کنند، عملکرد مناسبی داشتند و اگر اینچنین شده بود ضرورتی برای ورود رهبری به صحنه وجود داشت؟
به طور مشخص با نظر رهبر معظم انقلاب مقرر شده بود که فرآیند اجرایی شدن برجام با بررسی مجلس شورای اسلامی دنبال شود و نمایندگان ملت در مورد اجرای برجام تصمیم بگیرند.
حال این پرسش جدی قابل طرح است که آنچه توسط نمایندگان مجلس در جریان بررسی کارشناسی برجام و نهایتا تصویب قانون «محتاطانه برجام» به دست آمد، تا چه میزان کارآمد و دقیق دنبال شد و آیا نخبگان سیاسی و نمایندگان ملت در ایفای این وظیفه خود موفق بودند؟
آیا آنچه انجام شد نشانههایی از بلوغ نخبگان سیاسی جامعه با خود به همراه داشت یا اینکه به عنوان گواهی بر ضعف رفتار و عقلانیت سیاسی آنها به شمار میرود؟ آنچه در ادامه میآید ملاحظاتی است که در پاسخ به چنین پرسشهایی به طور جدی محل تامل هستند.
- ناتوانی از گفتوگو در راستای نیل به اجماع
واقعیت غیر قابل انکار اینکه در ماجراهای اخیر کارنامه مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن اگر نگوییم مردودی اما به طور آشکاری زیرسوال است.
در حالی که همچون تمامی جوامعی که قواعد بازی سیاسی نهادینه شده و اجماعی کلی بر سر منافع ملی در میان نخبگان سیاسی وجود دارد
در مسائل و مقولاتی این چنین حساس، قواعد تصمیمگیری ملی به کمک نخبگان میآید و با نوعی اجماع به دست آمده در جریان گفتوگوهای پشت صحنه، روی صحنه به بهترین و قدرتمندترین شکل ممکن سامان داده میشودو در اینجا گویا هیچ پشت صحنهای وجود نداشت.
از همان ابتدا دو طرف موافق و مخالف از دستیابی به یک سازوکار نهادی مناسب برای بررسی برجام بازماندند و اختلافات سیاسی در جریان بررسی برجام به شکلی آشکار بر کار کارشناسی غلبه کرده بود.
در نهایت هم در جریان تصویب برجام اختلافات به اوج خود رسید و کوچکترین مکالمات پاسخ داده نشده و دعواها و بحثهای پشت صحنه به روی صحنه آمد و در معرض افکار عمومی قرار داده شد.
اینکه فلان جلسه ناکام گذاشته شد، تلفن فلان چهره از دسترس خارج شده بود، فلان چهره از شدت ناراحتی جلسه را ترک کرد، فلان جلسه با توصیه شخصیتهایی برگزار شد و ... همه و همه مسائلی در پایینترین سطح ادبیات و گفتار سیاسی است که اساسا هیچ دردی از مشکلات جامعه را دوا نمیکند.
اینکه شدت ناهماهنگی میان نیروهای سیاسی و ناتوانی آنها از گفتوگو و مذاکره آنچنان است که حتی در چنین سطحی از اهمیت نیز از دستیابی به اجماع عاجزند.
بدین ترتیب آنچه باید در پشت صحنه دنبال شود، به روی صحنه آمد و جامعه به جای آنکه بتواند شاهد بهترین تصمیم به دست آمده از دعواها و بحثها و اصطکاکهای پشت صحنه باشد، اتفاقا شاهد سطح نازلی از مجادلات بینتیجه در روی صحنه بود که در نهایت هم کلیت وظیفه به عهده مجلسیان را تحتتاثیر خود قرار داد.
اظهارات علی لاریجانی در این خصوص کاملا موید این شکست مجلسیان در بررسی برجام است. «من در این پرونده دخالتی نداشتم بلکه موضوع برجام پرونده کلان است..
موضوع برجام در کشور سه سال به طول انجامیده، لذا تصمیم در این خصوص آنی نبوده است؛ چرا که اگر بدون هماهنگی کار میکردیم زمان بسیار طولانی میشد و کار پختهای هم از کار درنمیآمد...»
وی با بیان اینکه در خارج از صحن علنی و در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با حضور دو فراکسیون مجلس درخصوص جزئیات طرح برجام و همچنین چهار اصلاحیه روی این طرح توافق صورت گرفته بود تصریح میکند: «قرار بود با وفاق جلو برویم ولی عدهای به تعهد خود عمل نکردند و دیدید که چقدر در تصویب کلیات، صحن مجلس پرتلاطم بود.»
- تصویب برجام در جلسهای بینسبت با اهمیت آن
بنابراین وقتی تلاطم و ناسازگاری جای توافق و اجماعآفرینی را به خود گرفت، نتیجه آنی شد که در نهایت مشاهده شد. بررسی20دقیقهای برجام بدون آنکه نظر نمایندگان موافق و مخالف مطرح شود، تنها راهکاری بود که به نظر رئیس مجلس آمد.
شدت شکافها و گسستهای به وجود آمده به حدی بود که دکتر لاریجانی صلاح را در آن دید که با نادیده گرفتن حداقلهای برگزاری یک جلسه پارلمان آن هم در این سطح، ماجرا را تنها «فیصله» دهد.
انتظار این بود که حداقل در ظاهر امر هم که شده موافقان و مخالفان فرصت اظهارنظر بیابند و بحث و بررسی حول و حوش دستور کار، تصمیم نهایی آنها را شکل دهد.
اما در سایه ناتوانی موافقان و مخالفان از دستیابی به توافق، بدون آنکه بحث و بررسی موافق و مخالف شکل گیرد و در فضای اعتراضات تمامناشدنی مخالفان صورت مساله پاک شد و طرح برجام در مدت زمانی بسیار کوتاه به تصویب رسید.
نحوه برگزاری این جلسه بنا به دلایل گوناگون اینچنین دنبال شد و البته که در شان و منزلت و مطابق با اهمیت و سرنوشتسازی برجام نبود.
محمدرضاايمان پور/منبع:همشهريماه