گفتوگو با شهاب حسینی ساده نیست؛ شاید چون ترجیح میدهد كمتر حرف بزند و سرش بیشتر به كارهای خودش گرم باشد، شاید هم به این دلیل كه خیلی مصاحبه را دوست ندارد.
اما برای این گفتوگو مشكل دیگری هم وجود داشت: شهاب حسینی در یكی ـ دو مصاحبهی قبلیاش گفته بود كه بازیگری در سینمای ایران شرایط خوبی ندارد و برای او قانعكننده نیست كه بخواهد این حرفه را ادامه بدهد.
این میتوانست بهمعنی دورشدن یا حتی كنارهگیری از بازیگری باشد، اگر فقط به همین تكجمله اكتفا میكردیم. اما این حرف همهی گفتهی او نیست، دستكم معنای دقیقش خداحافظی از بازیگری نیست.
اما هر اهل سینمایی را كنجكاو میكند تا بداند او به حرفهاش چطور نگاه میكند و چرا این حرفها را زده است. گفتوگوی ما با همین بحث شروع شد
اما هرچه گذشت معلوم شد كه او از ناامیدی به امید رسیده و تصمیمهای بزرگی گرفته است؛ تصمیمهایی كه برای خیلیها میتواند هراسانگیز باشد.
شهاب حسینی در سومین دههی بازیگریاش تصمیم گرفته وارد راه تازهای بشود؛ راهی كه به آیندهاش امیدوار است و حال او را خوب میكند.
- چند وقت پیش گفتوگویی از شما خواندم كه گفته بودید دیگر بازیگری اقناعم نمیكند...
شهاب حسینی: بازیگری به این روشی كه الان وجود دارد نه، اقناعم نمیكند.
- چهچیزی اذیتتان میكند كه بازیگری دیگر قانعكننده بهنظر نمیرسد؟
حسینی: احساس یكجور درجازدن... نمیدانم، شاید برای اتفاقات بزرگتر نباید اینقدر صبر كرد. آدم توقع دارد با گذر هر دهه از عمرش، زندگی حرفهایاش هم ورقی بخورد و تعالی بیشتری را ببیند.
من از همكارانم حرف نمیزنم، از خودم میگویم. الان مدتی است كه دیگر این رشد و تعالی را نمیبینم و حس میكنم كه دارم خودم را تكرار میكنم. آن وجدی كه باید از كارم بهدست بیاورم كم شده.
- منتظر بودید چه اتفاقی در حرفهتان بیفتد؟
حسینی: تواناییهای من هم مثل همهی آدمهای دیگر، یك سقفی دارد. من هنوز به این سقف نرسیدهام و احساس میكنم ادامهی این روند باعث نمیشود همهی تواناییهایم را عرضه كنم. بیشتر باعث میشود كه كلهام خیلی زودتر از موعد به طاق بخورد و ناامید شوم. نمیخواهم منتظر چنین روزی بمانم.
- خیلیها الان از شرایط سینما دلزده شدهاند و احساس میكنند دیگر امكان رشد برایشان وجود ندارد. برای همین هم میروند عكاسی میكنند، مجسمه میسازند یا كتاب مینویسند. سینمای ما اوجوفرود دارد، اما مگر همهجای دنیا همینجوری نیست؟ مگر قرار بوده چه اتفاقی با بازیگری بیفتد كه نمیافتد و بازیگر ناامید میشود؟ مثلا در هالیوود اوضاع فرق میكند؟ آل پاچینو در سال چند گزینهی خوب دارد؟ اما او خودش را محدود نكرده به سینما، یكوقتهایی میرود تئاتر تا بازیگری را یك جور دیگری تجربه كند. اما از بازیگری ناامید نمیشود...
حسینی: قیاس شما معالفارق است. آقای آل پاچینو الان به مرحلهای رسیده كه میخواهد فقط لذت ببرد؛ كارهایی در سینما دارد كه تاریخ سینمای جهان را ساختهاند.
بنده هم اگر در كارنامهام بعدازظهر سگی، صورتزخمی و پدرخوانده داشتم، سوتبلبلی میزدم. اما بیایید از یك طرف دیگر به این حرفه نگاه كنید.
الان شان پن یا كلینت ایستوود فیلم میسازند؛ چهچیزی باعث میشود كه اینها سراغ فیلمسازی بروند؟ خسته شدهاند؟ خب نه، این بازیگران كه در اوجاند. آنها از سر تجربه میروند سمت فیلمسازی؛ فیلمساختن آنها از سر سیری است واقعا!
- اما شما از سر ناچاری سمت این كارها میروید.
حسینی: ما اینجا برای نجات خودمان مجبوریم ژانر عوض كنیم و مثلا فیلم بسازیم. از سر ناامیدی. من فكر نمیكنم با بازیگری صرف در سینمایی كه همهچیزش دچار روزمرگی است به جایی برسم.
- پس، از بازیگری در سینمای ایران ناامید شدهاید.
حسینی: من از حرفهام ناامید نیستم. تمام تلاشم این بوده در آثاری بازی كنم كه بهدرد خودمان بخورد و از حضور در آنها احساس خجالت نكنم. اما اشتهای من برای كشفوشهود خیلی بیشتر از بضاعتی است كه میبینم.
اتفاقی كه در سینما افتاده بهخاطر ضعف تكنیكی یا كمبود نیروی انسانی نیست؛ ما پُلتیكش را بلد نیستیم.
ما یادمان رفته كه سینما براساس كدام نیاز اجتماع بهوجود آمده. بارها گفتهام واژهی هنر ـ صنعت را برایش درنظر گرفتهایم اما كمكم هنرش افتاده و تبدیل به صنعت شده.
وقتی چیزی كه ماهیت هنری دارد تبدیل به صنعت میشود تمام آدمها میشوند ابزار. بعضا برخوردی كه با یك گونی سیمان میشود با آدم هم میشود!
چیزی كه ذاتش هنر است یعنی چیزی كه با فعلوانفعالات روحی و روانی آدمها سروكار دارد. اما در صنعت، همهچیز بو و طعم فلزی پیدا میكند.
فیلمنامهنویسی كه صرفا جهت ارتزاق مینویسد فقط دارد سیاهمشق میكند و چون به تأثیر بلندمدت اثرش فكر نمیكند، كارش هم مدت زیادی دوام نمیآورد.
كارگردانی كه میخواهد حتما در جشنوارهی فجر فیلم داشته باشد دنبال این نیست كه یك فیلم متفكرانه بسازد و چون فكری پشتش نیست نمیتواند تأثیر بلندمدت داشته باشد.
او فقط میخواهد از گردونه عقب نماند. در بازیگری هم همینطور. یك نفر در سال چند فیلم بازی میكند و نشریات ما هم به این فضا دامن میزنند، انگار كه فقط كمیت مهم است.
مثلا مینویسند فلان بازیگر امسال در پنج فیلم بازی كرده. طرف باید خیلی سوپرمن باشد كه در یك برههی زمانی دهروزه پنج شخصیت مختلف را به تماشاگر نشان بدهد
منبع:همشهري 24