از طرف دیگر رسانه های ما به شدت نیازمند حق دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان هستند چرا که با دارا بودن این دو مولفه رسانه به راحتی میتواند پل ارتباطی با اندیشمندان و عامه مردم باشد.
به گزارش شفقنا رسانه، برج میلاد تهران به مناسبت هفته ترویج علم در ایران میزبان نشستی تخصصی با عنوان «ترویج علم، نهاد علم و رسانه های علمی» با حضور اساتید علوم ارتباطات و جامعه شناسی کشور، دکتر محسنیان راد،دکتر محمد امین قانعیراد و دکتر مهدی زارع بود.
در ابتدای این نشست قانعی راد استاد جامعه شناسی در ارتباط با نقش و اهمیت رسانهها در ترویج علم توضیح داد: ابتدا باید این سوال را مطرح کرد که با توجه به اینکه علم و شاخصههای مرتبط با آن در نهاد دانشگاهی تولید میشود چه نیازی به رسانهها هست؟ یعنی رسانهها چه نقشی برای اشاعه علوم مختلف دارند؟ در جواب به این سوال است که ضرورت کارکرد رسانه که ارتباط با جامعه است بیشتر خودنمایی میکند.
او تصریح کرد: در این حوزه یعنی علم، رسانه توانمندی این را دارد که پیوندی عمیقی بین جامعه و صاحبان علم و اندیشه ایجاد کند و نهادهای علمی را در معرض دید حوزه عمومی بگذارد. بنابراین رسانهها یک نقش میانجی گری دارند که اعم از مطبوعات می توانند سوژهها و موضوعات علمی را در قالب کتاب و مستند و فیلم کوتاه منتشر کنند و به یکی از نهادهای ترویج علم تبدیل شوند.
قانعی راد در ادامه سخنان خود با اشاره به موجهای علم و رسانه و خدمات متقابل این دو حوزه به یکدیگر تصریح کرد: در ترویج علم و کمک رسانه در این حوزه سه موج وجود دارد که میتوان به نقش رسانه در این سه موج پرداخت؛ در موج اول مطرح شدن موضوعات علمی به این صورت بود که علم دانشگاهی عمدتا در دانشگاه در میان دانشجویان بود و زبان و منطق این دوره علمی است. در اینجا دانشگاهیان با نگاهی به عامه مردم، اکثر آنها را دارای نقص دانش و علم می بینند که از کم سوادی و پایین بودن سطح اطلاعاتشان رنج می برند، در اینجا رسانه خود را مکلف به رفع نارسایی و کمبود دانش در میان عامه مردم میداند و میخواهد دست به انتشار دانایی در بین مردم بزند.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه افزود: در موج دوم، علم از میان دانشگاه و دانشگاهیان خارج شد و به دولت و بازار رسید. در این دوره رسانه به صورت صنعت فرهنگ و دانش وارد عمل شد یعنی انحصار دانش شکسته شد و به نوعی همه مردم به اطلاعات دست پیدا کردند با این تفاوت که در این دوره مردم نسبت به علم و فن بی اعتماد شده بودند، لذا رسانه با استفاده از حوزه هنر و ادبیات وضعیتی را شکل داد که اعتماد مردم را به چهره علم ترغیب کند. تفاوت علم در این دوران با موج اول در این بود که شهروندان این جسارت را پیدا کرده بودند که اندیشمندان را مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهند، به همین خاطر نوعی تنش و بی اعتمادی بین مردم و کلیات علوم مختلف به وجود آمد.
او ادامه داد: نقشی که برای رسانه در اینجا می توان متصور شد این بود که رسانه شروع به ایجاد و انتشار تصویر مثبت از عالمان و علم کرد و خواستار بازسازی دیدگاه مردم شد. پس با شعار اینکه علم سعادت، سلامتی، عقلانیت و ثروت را به وجود می آورد، وارد عمل شد و در واقع رسانه در این دوره به نوعی ابزار در دست علم شدو می توان گفت در اینجا رسانه یک هویت مستقل ندارد و به عنوان یک نیروی محافظه کار عمل می کند چرا که در این دوران علم و صاحبان آن اقتدارشان کمرنگ شده و رسانه وظیفه بازسازی این صحنه را داشت.
او درباره آخرین موج در ارتباط با علم و رسانه گفت: موج آخر همراه با دو ویژگی است؛ یکی اینکه در این دوره علم به صورت ایدئولوژیک دیده می شد، به این معنی که پیدایش علم، جنبه ایدئولوژیکی داشت و در خدمت یک سری منافع قرار گرفت. از طرف دیگر روشنفکران درصدد توزیع و انتشار علم در بین عامه مردم برآمدند و اینجا بود که علم از مطلق گرایی خارج و به نسبیتی چون دیگر مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رسید.
قانعی راد در پایان در خصوص وظیفه روزنامه نگار علمی تصریح کرد: وظیفه روزنامه نگار علمی باید این باشد که بتواند زبان دانشمندان را برای عامه مردم ترجمه کند و بالعکس تا پیوند مردم با دانشمندان و عالمان این حوزه در سراسر زندگی حفظ شود. لذا روزنامه نگار نباید فقط سفیر یک طرفه باشد بلکه باید خود را به عنوان میانجی گری بداند که حرفهای دو طرف این حوزه را برا ی هم قابل فهم و تشریح کند.
در ادامه این میزگرد محسنیان راد در تکمیل صحبتهای قانعی راد گفت: در رویکرد رسانه ها در حوزه علم باید از چند جنبه قضیه را واکاوی کرد؛ اول اینکه نگاه جهانیان به این موضوع را باید مد نظر داشت و دیگری نگاه عمومی مردم به علم را هم باید لحاظ و بررسی کنیم.
او مهم ترین مساله ای که در حال حاضر علم با آن سرو کار دارد را زبان متفاوت علم دانست و افزود: همین تفاوت باعث دوری توده های مردم و رسانه ها از حوزه های علمی شده است. به همین خاطر این مساله باید حل شود. یعنی اینکه برای تفهیم مخاطبان از مباحث علمی، رسانه و رزنامه نگار در این حوزه باید از تخصص لازم جهت به کار گیری واژگان مناسب برای توضیح و انتشار آن خبر علمی برخوردار باشد و از طرف دیگر، خبرنگار باید بتواند مباحث علمی را چالشی مطرح کند و فقط ضبط کننده و انتشار دهنده این حوزه نباشد. چرا که با چالشی کردن، موضوع بسط داده شده و اطلاعات لازم و اضافی به مخاطب داده می شود و اشکالات و سوالات از جنبه علمی پوشش داده می شود. لذا در این جا وظیفه اصلی رسانه، پیوند دادن مردم با علوم گوناگون است آن هم از طریق اعاده زبان مشترک.
نویسنده کتاب «انسان شناسی» با اشاره به الویت قرار دادن مخاطب از طرف رسانه تصریح کرد: همه می دانیم که جهان در حوزه ارتباطات به شدت در حال دگرگون شدن است و همین طور توده های مردمی هم از این تحول مستثنی نیستند، لذا باید انگیزه مخاطب در اینجا مهم انگاشته شود و به آن توجه شود. به طور مثال دیدن یک برنامه نجومی یا ارتباطی چقدر می تواند مخاطب را جذب و همراه خود کند؟ و آیا رسانه های ما برای ایجاد این انگیزه در مخاطب تا به امروز چه کرده اند؟ در این میان رسانه باید برای ایجاد رغبت و انگیزه در مردم، کشفیات و دستاوردهای یک اندیشمند، حتی دانش نظری را با زبانی ساده بگوید که مخاطب را به دنبال خود بکشاند.
این استاد ارتباطات و روزنامه نگاری ادامه داد: در وهله دوم باید رسانه بتواند دستاوردها و کشفیات عالمان را برای مردم کاربردی کند یعنی فقط این نباشد که بیوگرافی از این حوزه داشته باشیم بلکه باید این تجربیات را وقتی به مردم منتقل می کند بتواند به کار گرفتن این فنون را هم فرهنگ سازی کند. و در آخر اینکه با توجه به این که ما یک جامعه در حال گذار هستیم و در حال حرکت از سنت به سوی نو شدن و مدرنیته ایم باید افراد این جامعه به یک فهم مشترک برسند که بتوانند از این دوره گذرا عبور کرده و دست به تغییر و نوآوری برای جامعه خود بزنند که باز هم رسیدن به منطق و فهم مشترک یکی دیگر از وظایف رسانه هاست.
او در پایان در خصوص وضعیت روزنامه نگاری علمی گفت: متاسفانه ما فاقد روزنامه نگار علمی هستیم یعنی روزنامه نگاری که بتواند از حوزه تخصصی علم اطلاعاتی را در اختیار مردم قرار دهد نداریم. پس برای رفع این خلاء باید برای هر روزنامه نگار یک دوره تخصصی علمی نویسی برگزار کنیم. و از طرفی دیگر رسانه های ما به شدت نیازمند حق دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان هستند چرا که با دارا بودن این دو مولفه رسانه به راحتی می تواند پل ارتباطی با اندیشمندان و عامه مردم باشد.
در آخرین بخش از این میزگرد، مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله شناسی در ارتباط با چالش علم و رسانه گفت: امروزه عمومی سازی و رسانه ای کردن علم و دستاوردهای علمی به عنوان چالشی مهم در میان دانشمندان و صاحب نظران رسانه مطرح شده است. علم در جهان، تجربه ای قابل آزمون و قابل ابطال است. همچنین علم بر اساس قانون های طبیعی هدایت می شود و قابل تبیین است، از این رو هنگام رسانه ای کردن علم باید به قابل فهم بودن جهان، بادوام بودن دانش علمی و متولی نداشتن علم توجه کرد. مثلا همین زلزله که وقتی اتفاق می افتد مردم بسیار کنجکاو هستند که اطلاعاتی در مورد این حادثه به صورت آنی کسب کنند و از طرفی به نگرانی های خود پاسخ دهند. لذا وقتی رسانه در برابر این حادثه در برخورد اول سکوت می کند به خاطر حساسیت موضوعی این امر است که اگر درصدی را به غلط و اشتباه گوید اضطراب عموم مردم بالا می رود که به دور از اخلاق حرفه ای رسانههاست.