حميدرضا كفاش با تأييد اينكه هيچ تحليل آماري از اين موضوع وجود ندارد، تأكيد كرده كه توصيهاش براي استفاده از شبكههاي اجتماعي نه منع است و نه فرار.بعد هم خواسته است بخشهاي مرتبط با مسائل غيراخلاقي و انحرافي در اختيار دانشآموز قرار نگيرد، اما از بخشهاي مثبت علمي و دانشي كه ارتقاي سطح علمي دانشآموزان را به همراه دارد دفاع كرده است. آنچه جناب معاون وزير در اين ارتباط گفتهاند البته حكايت چشيدن شيره و تأييد شيريني آن است.اينكه شبكههاي اجتماعي مانند هر وسيله و پديده ديگري ميتوانند كاربرد درست و غلط داشته باشند و بايد سراغ كاركردهاي درست آن رفت كشف جديدي نيست. ايشان كه گفتهاند سياست آموزش و پرورش نه منع اين شبكهها و نه فرار از آنهاست، حتي اگر منع هم ميكردند تأثيري در استفاده دانشآموزان در گرايش به شبكههاي اجتماعي نداشت.آنچه از سوي معاون وزير مطرح شده بيشتر نشاندهنده انفعال بزرگترين و پر مخاطبترين وزارتخانه كشور درباره شبكههاي اجتماعي است.بسيار خوب بود اگر گفته ميشد آموزش و پرورش براي مواجهه - و نه مقابله - با تلگرام و هر يك از شبكههاي اجتماعي ديگر چه برنامه و رويكردي دارد.
البته اين موضوع آنقدر پيچيده هست كه نتوان از تنها يك وزارتخانه يا بخشي از دولت توقع چارهانديشي براي آن را كرد. بديهي است كه توجه همه بخشهاي دولت و البته تمام شهروندان را ميطلبد اما اين انتظار دور و نابجايي نيست كه در وزارتخانهاي كه ميزبان بيش از 13ميليون دانشآموز است، برنامههاي حسابشدهاي در اين زمينه وجود داشته باشد.دقت كنيم كه تنها مخاطبان مدارس، دانشآموزان نيستند و حتي ميتوان در مواردي از ظرفيت آنها براي آموزش اعضاي خانوادهشان نيز بهره برد. آموزش و پرورش بايد اعلام كند كه توجه به اين موضوع را در سرفصلهاي درسي تا چه اندازه مورد توجه قرار داده است. در حاليكه بسياري از مطالب در كتابهاي درسي ما به تعبير حجتالاسلام قرائتي «جهت اطلاع» هستند و كمترين سودمندي را براي دانشآموزان ندارد، جاي مطالب آموزشي مفيد در اين زمينه بهشدت خالي است. آموزش «سواد رسانهاي» بايد به عنوان مهمترين شيوه ايمنسازي دانشآموزان در برابر اين خطرات در دستور كار قرار گيرد. اگر قرار است آموزش و پرورش به سبك زندگي و آموختن مهارتهاي آن كمك كند، حتما بايد چند درس يا حتي يك كتاب درسي در اين زمينه تاليف شود. اين موضوع به اعتقاد من در حال حاضر مهمترين جاي خالي كتابهاي درسي است.