تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۲:۰۲

فهمی هویدی: پیمان اسلو دیگر یک سؤال نیست که به دنبال جواب آن باشیم یا طرح یک مسئله نیست که درپی درستی یا نادرستی آن باشیم بلکه پیمان اسلو امروزه یک واقعیت موجود است.

امروز ما باید درباره محتوای این پیمان سؤال کنیم نه در این‌باره که آیا پیمانی وجود داشته یا خیر؟ عناصر تشکیل‌دهنده این پیمان و عناوین آن نسبتاً مشخص شده است و به‌نظر ‌می‌رسد که بر سر اغلب مفاد آن نیز توافق صورت گرفته و درباره توافق سایر مفاد نیز گفت‌وگوها همچنان ادامه دارد.

چندی پیش  مطبوعات صهیونیستی خبر دادند که محمود عباس (رئیس تشکیلات خودگردان) و ایهود اولمرت (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی) از چند ماه قبل تاکنون برای دستیابی به برخی اصول مربوط به حل‌وفصل نهایی مسئله فلسطین، با یکدیگر گفتگو کرده‌اند و این گفتگوها کاملاً به‌طور مسالمت‌آمیز بین طرفین برگزار شده و قرار است 2طرف طی روزهای آینده دور جدید مذاکرات خود را ازسر بگیرند.

شیمون شیفر - خبرنگار سیاسی روزنامه عبری زبان یدیعوت آهارانوت- در گزارشی در تاریخ 16/8/2007 میلادی فاش ساخت که عباس و اولمرت با صداقت و شهامت خاصی، قصد حل مسائل و چالش‌های سیاسی موجود را دارند.

وی افزود که اولمرت برای اولین‌بار در مقابل هیأتی از اعضای کنگره آمریکا گفت: چند ماهی است که با هدف دستیابی به اصولی که به تشکیل یک کشور فلسطینی منجر شود، با عباس درخصوص مسائلی مهم مذاکره می‌کنیم و این اصول شامل مرزها، قدس، آوارگان، مبادله اراضی، گذرگاه امن بین کرانه باختری و رژیم صهیونیستی و رابطه این رژیم با دولت فلسطینی می‌شود.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در جمع این هیأت، عباس را  به‌عنوان نخستین رهبر فلسطینیان از زمان آغاز گفتگو با رهبران تشکیلات خودگردان پس از پیمان  اسلو  معرفی کرد و اظهار داشت: عباس، خواستار تغییر واقعیت موجود و نیز خواهان صلح با این رژیم است.

اولمرت همچنین خاطرنشان ساخت که درصورت دستیابی به توافق با رئیس تشکیلات خودگردان، این توافق را در میان ملت فلسطین به همه‌پرسی خواهد گذاشت.

مهم‌ترین نکته در گزارش خبرنگار سیاسی رژیم صهیونیستی، این است که اولمرت در دیدارهای محرمانه‌اش با عباس این شرط را گذاشته که حماس خارج از بازی باشد. اولمرت همچنین تهدید کرد که در صورت تشکیل دولت وحدت ملی با حضور و مشارکت حماس، هرگونه همکاری با عباس را متوقف خواهد کرد.

شیفر به مضمون مذاکرات کنونی هیچ‌گونه اشاره‌ای نکرد و درعین حال، خاطرنشان ساخت که درباره میزان امیتازهایی که عباس به اولمرت خواهد داد، چیزی نمی‌داند.

این خبرنگار اسرائیلی  گفت که براساس اظهارات اخیر اولمرت و زیپی لیونی – وزیر خارجه رژیم صهیونیستی – این رژیم آماده است تا از 50 درصد از اراضی کرانه باختری عقب‌نشینی کند و کشور فلسطینی در این 50 درصد به‌علاوه نوار غزه تشکیل شود؛ به این شرط که 50 درصد باقی‌مانده از اراضی کرانه باختری که در آن بیش از 100 شهرک یهودی واقع است، تحت سیطره رژیم صهیونیستی باشد. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی با ایجاد یک گذرگاه امن بین کرانه باختری و نوار غزه موافق است.

شیفر افزود که اولمرت همچنین با پیشنهاد واگذاری بخشی از اراضی «تقب» به فلسطینیان به‌جای قسمتی از اراضی کرانه باختری موافق است.

از سوی دیگر، روزنامه هاآرتص درباره توافق قریب‌الوقوع بین عباس و اولمرت مسائل دیگری را مطرح کرده است.

بنا به اعلام این روزنامه، اصولی که قرار است 2طرف به توافق برسند در سند یک‌صفحه‌ای خلاصه و شامل 4 الی 5 اصل کلی مورد قبول طرفین می‌شود و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی امیدوار است که این اصول تا پیش از برگزاری کنفرانس بین‌المللی صلح در پاییز آینده آماده شود.

هاآرتص می‌افزاید که کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا، اوایل ماه آینده برای کاهش موارد اختلاف بین طرفین به منطقه سفر خواهد کرد و زیپی لیونی  وزیر خارجه رژیم صهیونیستی  نیز راهکارهایی را برای موفقیت مذاکرات عباس و اولمرت ارائه کرده است که شامل 3 مورد است:

  • تضعیف جنبش حماس از طریق سلب مشروعیت از آن و در مقابل حمایت از دولت منتصب سلام فیاض از طریق همکاری با گروههای میانه‌روی فلسطینی.
  • جلب حمایت برخی از کشورهای عربی و اسلامی میانه‌رو، به اعتقاد لیونی این کار باعث بهتر شدن جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه خواهد شد.
  • جلب حمایت‌های سازمان‌های بین‌المللی ازجمله کمیته چهارجانبه بین‌الملل و جامعه بین‌الملل.

معلوم نیست که آیا این رایزنی‌ها و مذاکرات بین اولمرت و ابومازن، در جریان فعالیت کابینه وحدت ملی فلسطین هم وجود داشته یا نه؟! از اشاره‌ای که خبرنگار یدیعوت آهارانوت ‌کرد مبنی بر ادامه این گفت‌وگوها از چند ماه گذشته، می‌توان دریافت که این رایزنی‌ها حتی در زمان تشکیل کابینه وحدت ملی نیز وجود داشته است.

بسیاری از نویسندگان صهیونیستی در آثار خود، نسبت به دستیابی طرفین به یک توافق کلی ابراز تردید کرده و تا حدودی آن‌را بعید دانسته‌اند.

تاحوم برنیاع  از نویسندگان مشهور صهیونیستی، در مقاله‌ای در روزنامه هاآرتص  نوشته است:  اولمرت وضعیتی بی‌ثبات دارد و چه‌بسا گزارش کمیته وینوگراد درباره نتایج جنگ اخیر علیه لبنان، موجب برکناری وی شود و اولمرت به نخست‌وزیر بدون اختیارات اجرایی، تبدیل شود و همچنین تنها قدرت محمود عباس، ضعف اوست.

بنابراین این 2 رهبر با چنین ویژگی‌هایی هرگز نمی‌توانند به توافقی بر سر اصول حل‌وفصل نهایی مناقشه فلسطین دست‌یابند.

در عرصه فلسطین، باید گفت که هم‌اکنون برای فراهم کردن مقدمات دستیابی به این توافق، 2حرکت همسو وجود دارد، نخست آن‌که با استفاده  از تمامی ابزارها و راه‌ها برای خارج کردن جنبش حماس از عرصه سیاسی فلسطین و جلوگیری از عضویت این جنبش در هریک از نهادهای منتخب یا اجرایی، در مرحله بعد تلاش می‌شود و دیگر آن‌که سعی می‌شود تا مقاومت از بین برود.

همه می‌دانیم که پس از آن‌که سلام فیاض نخست‌وزیر دولت منتصب، واژه مقاومت را از برنامه کابینه‌اش حذف کرد، لحظه‌ای از حمله علیه گروه‌های مقاومت دست‌برنداشت و طی اظهاراتی در آغاز هفته جاری، نیروهای مقاومت را  شبه‌نظامیان مسلح  و آنها را مانعی در راه تحقق صلح خواند.

چه‌بسا این نخستین‌بار در طول تاریخ است که نخست‌وزیری در یک سرزمین اشغالی، درباره مقاومت چنین اظهارنظری می‌کند. کابینه فیاض حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و از نیروهای مقاومت خواسته که سلاح خود را بر زمین بگذارند و وعده بدهند که دیگر علیه مواضع صهیونیست‌ها دست به عملیات نمی‌زنند و درمقابل نیز نظامیان صهیونیستی از پیگرد مبارزان دست‌برمی‌دارند.

این موضع‌گیری به‌معنای نشان دادن چراغ سبز به  اسرائیل  برای پیگرد و ترور مبارزانی است که برای آزادی میهن از لوث وجود اشغالگران سلاح در دست می‌گیرند.

چنین موضع‌گیری‌هایی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟! عده‌ای مجدانه تلاش می‌کنند تا مسئله فلسطین را حذف و پرونده آن‌را مختومه اعلام کنند و تا جایی که می‌توانند از ابومازن ضعیف امتیاز بگیرند. این به معنای آن است که ابومازن بار دیگر قصد تکرار تجربه تلخ  اسلو را دارد؛ تجربه‌ای که یک پیروزی حتمی برای  اسرائیل  و یک بدبختی برای مقاومت و مبارزات فلسطینیان و کلیه کسانی به ارمغان آورد که خواهان پایان یافتن اشغالگری بودند.

این پیروزی هنگامی محقق شد که رژیم صهیونیستی فرصتی برای تغییر حقایق موجود یافت و کشورهای عربی را در دامی تحت نام «جبهه صلح» و «گروه‌های میانه‌روی منطقه» گرفتار کرد.

این موضع‌گیری‌ها همچنین می‌تواند حامل این پیام باشد که بازی همچنان ادامه دارد. ابومازن و دارودسته‌‌اش به‌جای آن‌که برای متحد کردن ملت فلسطین از طریق گفت‌وگو با حماس و رویارویی با توطئه‌های اشغالگران تلاش کند، کاملا برعکس این عمل کرده و با صهیونیست‌ها به‌طور محرمانه در زمینه حذف مسئله فلسطین مذاکره می‌کند و علیه حماس آشکارا اعلان جنگ می‌دهد.

این موضع‌گیری همگان را حیرت‌زده کرده است تا جایی که خبرنگار رادیو انگلیس را بر آن داشت با یاسر عبدربه  از مشاوران سیاسی عباس، این سؤال را مطرح کند که اکنون دشمن شما کیست؛ اسرائیل  یا حماس؟ این سؤال،  عبدربه  را گیج کرد؛ به‌گونه‌ای که نتوانست حقیقت تلخ را بیان کند و پس از ناسزاگویی به خبرنگار، تلفن را با عصبانیت قطع کرد!

همشهری دیپلماتیک
نیمه شهریور 86

برچسب‌ها