براساس گزارش لايوساينس، فرضيهاي كه جديدترين انيميشن شركت پيكسار "دايناسور خوب" براساس آن ساخته شدهاست، يكي از پاسخهايي است كه به اين پرسش داده شدهاست: انسانها و دايناسورها ميتوانستند براي هم دوستاني خوب باشند. در اين فيلم يك آپاتوسوروس جوان با يك پسربچهغارنشين ملاقات كرده و با او رابطهاي دوستانه برقرار ميكند، داستاني كه در عين زيبايي از نظر ديرينهشناسان كاملا غير ممكن است، زيرا از نظر دانشمندان، اگر دايناسورها هنوز در زمين وجود داشتند، ديگر انساني براي دوستي با آنها وجود نداشت.
توماس ويليامسون مسئول بخش ديرينهشناسي موزه علوم و تاريخ طبيعي نيومكزيكو ميگويد رابطه دوستي ميان انسان و دايناسور مانند آنچه در اين فيلم روايت شده كاملا غيرممكن است زيرا دايناسورها و انسانها هرگز نميتوانستند در كنار يكديگر زندگي كنند.
اگرچه در دوران حكمفرمايي دايناسورها بر زمين در دوران مزوزوئيك پستانداراني نيز روي سياره زندگي ميكردند، اين جانداران بسيار كوچك بودهاند، يهني ابعاد آنها از يك گربه خانگي فراتر نميرفتهاست. تنها پس از انقراض دايناسورهاي غيرپرنده بود كه ابعاد بدن و تواناييهاي پستانداران مجال رشد به دست آورد و به تدريج از 60 ميليون سال بعد زمينه حضور تبار انسان روي زمين فراهم شد.
به گفته استيو بروست ديرينهشناس دانشگاه ادينبرگ، دايناسورها 150 ميليون سال روي زمين سكونت داشتند تا زماني كه سيارك با زمين برخورد كرد و در صورتي كه سيارك برخورد نميكرد،اين جانداران به رشد و تكامل خود ادامه ميدادند. درصورتي كه دايناسورها منقرض نشده بودند، پستانداران فرصتي براي ظهور و تكامل در اين دنياي جديد و بدون دايناسور را به دست نميآوردند،و در صورتي كه اين شانس دست نميداد، امروز هيچ انساني وجود نداشت.
پستانداران از حدود 220 ميليون سال پيش در زمين پا گرفتهاند، يعني تقريبا همزمان با ظهور دايناسورها در اواخر دوره ترياسه، اما اين دايناسورها بودند كه برتري جستند، در قالب هزاران گونه مختلف متنوع شدند و در ابعادي بزرگ در سرتاسر جهان پراكنده شدند. در اين دوران پستانداران در سايه دايناسورها باقي ماندند و هيچيك از آنها نتوانستند بر محيطي كه در آن زندگي ميكردند سلطه بيابند. بر اساس اطلاعات فسيلي، پستانداران اوليه بيشتر حشرات و دانههاي گياهي ميخوردند و گاهي از دايناسورهاي كوچك تغذيه ميكردند.
زماني كه آن سيارك 10 كيلومتري با زمين برخورد كرد، پستانداران نيز مانند دايناسورها تلفات زيادي متحمل شدند. تمامي دايناسورها، به جز دايناسورهاي پرنده، و نزديك به 75 درصد از پستانداران به كلي نابود شدند،. اما بازماندگاني نيز وجود داشتند.
گروهي از پستانداران كه كوچكتر بوده و از عادات غذايي معمولي برخوردار بودند، از اين فرايند انقراض جان به در بردند زيرا به راحتي ميتوانستند خود را پنهان كرده و از منابع مختلفي غذاي مورد نياز خود را تامين كنند. ويژگي كه به آنها كمك كرد تا در برابر هرج و مرج ناشي از برخورد سيارك به زمين دوام بياورند.
به محض نابودي دايناسورهاي غيرپرنده، پستانداران برتري اكولوژيكي را به دست گرفتند و طي چند صد هزار سال با سرعت و شدتي بالا تكامل يافتند و به گونههايي جديد تبديل شدند. نزديك به 500 هزار سال پس از اين رويداد برخي از پستانداران ابعادي برابر ابعاد بدن يك سگ ژرمن شپرد داشتند. همين نسل از جانداران بودند كه باعث شدند اكنون بيش از پنج هزار گونه مختلف از پستانداران در زمين حاضر باشند.
به گفته بروست كاملا آشكار است كه بدون انقراض دايناسورها هيچيك از اين رويدادها رخ نميداد زيرا پستانداران براي ابراز وجود در كنار دايناسورها 150 ميليون سال زمان داشتند و كاري از پيش نبردند، اما به محض انقراض دايناسورها، روند رشد و تكامل آنها حالتي انفجاري به خود گرفت.
بروست ميگويد انتظار ندارد انيميشن دايناسور خوب پرترهاي دقيق از دايناسورها را به نمايش بگذارد، زيرا قطعا اين انيميشن، مستندي درباره دايناسورها نيست و قرار نيست رفتار واقعي دايناسورها در آن به نمايش گذاشته شود.