از همين جهت نيز كارشناسان و مسئولان و نهادهاي اجتماعي و سازمانهاي دولتي و غيردولتي در تحليل اين آسيبها يا اقدام عملي براي كاهش آن حضور پررنگ تري پيدا كردند.اما هركس مختصر ورودي به موضوع هرندي داشته باشد، نخستين سؤالي كه برايش مطرح ميشود اين است كه متولي اصلي در ماجراي محله هرندي كيست و كجاست؟
در اين يادداشت بنا نداريم به اين سؤال پاسخ دهيم. مهمتر از پاسخ، تدقيق ابعاد اين پرسش است. محله هرندي را بايد با تمام ابعاد آن درنظر گرفت. اما ابعاد اين آسيب چيست؟
مهمترين مسئله در رسيدگي به اين معضل اجتماعي، توجه به هويت اين محله است. محله هرندي قلب تهران است. شناسنامه تهران قديم به محله هرندي ضميمه شده است. تهرانيهاي اصيل فرزند همين محلهاند. محله هرندي را بايد با خانههاي قاجاري و معماري ايراني-اسلامي و هيئتهاي بزرگ و اصيل و خيرين باسابقه و انبوهي از خاطرات كوچهپسكوچههاي پامنار و شاپور و بازار و غيره ديد. مهمترين نگراني كه بايد مورد توجه قرار گيرد ويراني اين هويت چند صدساله است.
1-برخلاف تصور رايج هويت هرندي تنها به فضاهاي كالبدي آن منحصر نميشود. صلابت و اصالت اين محل در گرو حضور افرادي است كه وجودشان هويت ساز است و اتفاقا حضور اين افراد است كه ميتواند مهمترين عامل كاهش آسيبها باشد. تخليه اين محل و تبديل آن به انبار شهر و خانههاي مجردي و پاتوقهاي فساد وفحشا، رشد آسيبها را به شكل مضاعفي تسريع ميبخشد. ضمن اينكه سجلي پرافتخار شهر را نيز نابود ميكند. متأسفانه نبض حيات در هرندي كند ميزند. جريان زندگي در اين منطقه معكوس است. موجي از مهاجرتها به سبب رشد آسيبها از چند سال قبل شروع شده است و امروز به سبب برخي نگرانيها درباره ارزش زمين و سرمايه، اين مهاجرت اجتماعي به مهاجرت اقتصادي تبديل و تشديد شده است. با اين توضيح مولفه اول توجه به هويت اين محل است.
2-ملاحظه دوم، توجه به آسيبهاي اين محل است. محله هرندي به شكل نهادي گرفتار مجموعهاي از آسيبهاي اجتماعي است. بسياري از اين آسيبها در تاروپود اين محل سازمان يافته است. حل اين مشكل با تمام ابعاد آن و با اين ملاحظه كه آسيب بايد حذف شود و نه از يك مكان به مكان ديگر انتقال يابد، دومين دغدغه است.
3-نكته سوم مسائل انساني در اين محله است. اين ايام، شبهاي تهران بسيار سخت و استخوان سوز است. هر انسان دردمند و باوجداني نميتواند بپذيرد كه در اين شبهاي سرد و سخت عدهاي در خيابان بخوابند؛ يا شب گرسنه سر بر خاك نهند. هر تصميمي بايد با رعايت اين ملاحظه انساني و نياز فوري باشد. آسيب اجتماعي و هويت محل به جاي خود، اما حكومت اسلامي براي رسيدگي به حال گرفتار و نيازمند، معتاد و غيرمعتاد نميشناسد.
آلوده و حتي مجرم هم كه باشد، انسان است و بايد براي حال و روزش تدبير كرد. بهبود در وضعيت محله هرندي در گرو توجه توأمان به اين مثلث انساني- هويتي- اجتماعي است. هر تصميمي كه اين مثلث تحليلي را مورد توجه قرار ندهد، راهگشا نخواهد بود و ممكن است به شكل كاريكاتور گونهاي معضلات اين محل را بيشتر سازد. مهمتر اينكه به سبب چند وجهي بودن آسيب محله هرندي، همه سازمانها و نهادهاي مسئول بايد پاي كار بيايند. حضور مؤثر اين سازمانها با مديريت واحد ميتواند توجه تام به اين ابعاد سهگانه ببخشد.