به گزارش ایسنا، انجمن خوشنویسان ایران در نشستی که هفتم آذرماه برگزار شد، اعلام کرد که با همکاری یونسکو درصدد ثبت خط نستعلیق به نام ایران است و اقداماتی در این زمینه انجام شده است. رییس شورای عالی این انجمن همچنین گفت، ترکها برای ثبت این هنر به نام خود خیز برداشته و اقداماتی را انجام دادهاند که باید برای جلوگیری از این اتفاق، از آنها پیشی گرفت.
در اکسپوی 2015 میلان نیز که بهتازگی به پایان رسید، کشور امارات در پاویون خود، «خط نستعلیق» را بهعنوان هنرش معرفی کرده و هیچ اشارهای هم به سابقه و ریشهی تاریخی این هنر در ایران نکرده بود. در همین حال، مسؤولان ایرانی حاضر در اکسپو در مدت چندماه برگزاری این رویداد هنری و پس از آن، به این تبلیغات هیچ واکنشی نشان ندادند.
«خط نستعلیق» یکی از معروفترین و پرطرفدارترین شیوههای نگارش در خوشنویسی فارسی بهشمار میرود. این خط از دیرباز توسط هنرمندان برای کتابت خط فارسی استفاده میشد و بسیاری از شاهکارهای ادبی این سرزمین با این خط نگارش و کتابت شدهاند. نستعلیق را معرف روح و فرهنگ ایرانی میدانند و معتقدند در این هنر، روح زیباییشناختی هنرمندان ایران به کمال متجلی شده است.
در برخی منابع، «میرعلی تبریزی» را مبدع نستعلیق میدانند، اما برخی نیز معتقدند میرعلی توانست این هنر را که پیش از او نیز وجود داشت، بهصورت مستقل و با قوانین خاص کتابت کند و به شاگردانش بیاموزد. با این حال، این هنر از زمان میرعلی، یعنی دورهی تیمور گورکانی حرکت اصلی و تکاملی خود را آغاز کرده است. در برخی رسالههای قدیمی خوشنویسی، داستانی نقل شده که میرعلی شبی در خواب، پرواز غازهای وحشی را دید و حرکات سیال نستعلیق را از حرکات نرم بدن این پرندگان هنگام پرواز الهام گرفت. البته معلوم نیست این روایت تا چه اندازه صحت داشته باشد.
نستعلیق به سرعت خط محبوب ایرانیها شد. در سال ۸۳۳ به فرمان شاهزاده بایسنقر میرزا که خوشنویسی صاحبنام بود، «شاهنامه بایسنقری» به خط نستعلیق جعفر تبریزی کتابت شد.
میرعماد مشهورترین نستعلیقنویس ایرانی است. این هنرمند توانست با هنر سرانگشتانش نستعلیق را به اوج شکوفایی و تکامل برساند و آن را به میراثی ماندگار برای هنر امروز ایران تبدیل کند.
خط میرعماد در دوران زندگیاش نهتنها در ایران و دربار صفوی، بلکه در دربار گورکانیان هند و پادشاهان عثمانی نیز آوازهای بلند داشت. گفته میشود که خط او را با طلا معاوضه میکردند و در هنگام مرگ، از ثروتمندترین مردان ایران بود، چنانچه خانهاش را وزیر وقت نتوانست بخرد.
میرعماد توانست پایه خط نستعلیق را چنان مستحکم کند که تمام صاحبنظران خطوط اسلامی آن را عروس خطوط نامیدند. قلم او بیشترین تأثیر خود را در عرصه خط نستعلیق گذاشته است.
در دورهای که هنرهای ایرانی مانند مینیاتور، نگارگری و خوشنویسی با یکدیگر تلفیق شدند و شاهکارهای هنر ایرانی پدید آمدند، گسترهی این هنر به امپراتوری عثمانی و هند هم کشیده شد و هنرمندان آنجا شیفته هنر دست هنرمندان ایران شدند و به یادگیری آن پرداختند. شاید به همین دلیل است که امروز ترکها و عربها به خودشان جرأت میدهند که برای ثبت این هنر به نام خودشان خیز بردارند و بخواهند نستعلیق را به اسم خودشان به دنیا معرفی کنند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای عربی از نستعلیق با عنوان «خط الفارسی» یاد میشود.
تناسب این خط برای نگارش حروف مخصوص فارسی یعنی «پ»، «چ»، «گ» و «ژ» یکی از مواردی است که میتوان بهعنوان اصالت ایرانی این هنر به آن اشاره کرد. همچنین این شیوه از خوشنویسی، علائم زیر و زبر و پیش ندارد. از این خط بیشتر برای متون عادی و غیرمذهبی استفاده میشود.
مهاجرت هنرمندان ایرانی به هند درپی تحولات پس از پایان حکومت تیموری، دیگر دلیل گسترش خوشنویسی ایرانی در خارج از مرزهای ایران است. همچنین پس از به قتل رسیدن میرعماد به فرمان شاهعباس، بسیاری از خوشنویسان از دربار صفوی به دربار گورکانیان هند یا عثمانی رفتند و خط نستعلیق را در آن سرزمینها رواج دادند و این هنر از آنجا در بسیاری از کشورهای اسلامی راه پیدا کرد.
پس از یک دوره رکود، نستعلیق در اوایل دوره قاجار جانی تازه گرفت و هنرمندان بزرگی آن را دوباره احیا کردند. محمدرضا کلهر با تغییراتی در سبک و روش میرعماد شیوه تازهای را برای نستعلیق بهوجود آورد که مناسب برای صنعت چاپ باشد.
میرعلی تبریزی، میرزا جعفر تبریزی، میرعلی هروی، محمدصالح اصفهانی، ابوتراب اصفهانی (ترابا)، میرزا غلامرضا اصفهانی و ... از نستعلیقنویسان معروف ایرانی هستند.
به نظر میرسد، اگر اینبار هم مسؤولان به هشدارهایی که در زمینه ثبت این هنر به نام کشورهای دیگر داده میشود، توجه نکنند، دور از انتظار نباشد خطی که از آن بهعنوان سمبل هنر ایران یاد میشود، از فهرست هنرهای اصیل ایرانی جدا شود و میراثی که یک روز میرعماد آن را با تکامل و شکوفایی هرچه تمامتر از خود باقی گذاشت بهراحتی به تاراج برود.