اين نوع رفتار برخي مسئولان در پاسخگويي به پرسشهاي خبرنگاران تازگي ندارد ولي چون اين رفتار در يك بخش خبري پربيننده سيما (20:30پنجم آذر) پخش شد تعجب بسياري از مردم را بهدنبال داشت. خبرنگاران حوزه آموزشوپرورش پيش از اين نيز شاهد چنين برخوردهايي بودهاند كه البته هيچگاه رسانهاي نشده است.
آنهايي كه بهطور مستقيم يا غيرمستقيم با آموزشوپرورش سروكار دارند، مي دانند كه در مدارس عادي دولتي به بهانههاي مختلف از والدين دانشآموزان به اجبار پول دريافت ميكنند و در توجيه ميگويند «كمكهاي داوطلبانه و مشاركت مردمي» است! از سوي ديگر سر مردم منت گذاشته ميشود كه دولت به ازاي هر دانشآموز 2ميليون تومان هزينه ميكند. ولي هرگز توجهي به اصل 30قانون اساسي نميشود كه دولت موظف است همه امكانات لازم براي تحصيل رايگان شهروندان را تا پايان دوره متوسطه فراهم كند. هر مدرسهاي قانون خاص خودش را دارد. مدير واحدهاي آموزشي مبلغ بهاصطلاح كمكهاي داوطلبانه يا مشاركت مردمي را تعيين ميكند و با توجيه اينكه چون انجمن اوليا و مربيان كه نمايندگان اوليا هستند آن را تأييد كردهاند قانوني جلوه ميدهيد و نظارتي در اينباره نيست. كم نيستند كساني كه به نان شبشان محتاجند و توان پرداخت پول به مدارس را ندارند و با توجه به هزينه بالا، از ادامه تحصيل فرزندشان صرفنظر كردهاند. حتي برخي از مديران مدارس، والدين دانشآموزان را تهديد ميكنند كه اگر كمك به مدرسه را پرداخت نكنيد فرزندتان را به مدرسه راه نميدهيم يا اينكه چرا ميتوانيد فلان خودرو را سوار شويد ولي نميتوانيد به مدرسه كمك كنيد.
معلمان از وضعيت معيشتي و رفاهيشان عصباني هستند و از آنچه شما آن را طرح رتبهبندي ميخوانيد رضايت ندارند و از تبعيضها مينالند. تراكم كلاسي بالاست و معلمان عملا امكان رسيدگي به وضعيت تحصيلي دانشآموزان را ندارند. با وجود صرف انرژي فراوان بازدهي چندان مطلوب نيست و افت تحصيلي كاملا مشهود است البته به جز برخي مدارس خاص. ديگر از بيمه طلايي كه روزگاري فرهنگيان به آن دلخوش بودند خبري نيست.
مديران مدارس عصبانياند چون به مدارس سرانه داده نميشود و آنها توان تأمين هزينههاي جاري واحدهاي آموزشي را ندارند پس بهناچار دست به دامان والدين دانشآموزان شدهاند، درحاليكه چنين وظيفهاي ندارند و قاعدتا بايد بهدنبال رشد كيفي آموزشوپرورش دانشآموزان باشند.
فرهنگيان طي سالهاي اخير همواره از پرداخت نشدن به موقع مطالبات خود انتقاد داشتهاند. فرهنگياني كه سال گذشته بازنشسته شدهاند عصباني هستند زيرا با وجود گذشت يك سال و نيم از زمان بازنشستگيشان هنوز پاداش پايان خدمتشان را دريافت نكردهاند و همچنان به آنها وعده امروز و فردا ميدهيد.
نمايندگان عضو كميسيون آموزش مجلس هم ناراضي هستند. براي مثال آنها معتقدند آنچه شما تحت عنوان طرح رتبهبندي معلمان اجرا ميكنيد همان قانون مديريت خدمات كشوري است و ربطي به طرح رتبهبندي ندارد. بسياري از آنها از وضعيت مديريتي آموزش و پرورش چه در سطح كلان و چه در سطح حوزه انتخابيه خود رضايت ندارند و بارها آن را اعلام كردهاند. مطرح كردن اين مطالبات بخشي از وظيفه رسانهها است و نبايد موجب عصبانيت مسئولان شود.