اهميت اين موضوع نزد ايشان را از تعداد زياد سخنراني‌ها، بازديد‌ها، حضور در جمع دانشجويان، پرسش و پاسخ و ارتباط نزديك ايشان با دانشجويان مي‌توان فهميد. با كمي بررسي مي‌توان كليد واژه‌هاي مهمي از انتظار ايشان از دانشجو و رسيدن به دانشجوي مسلمان ايراني به‌دست آورد. در ادامه گوشه‌هايي از اين اشارات را مي‌خوانيم.
به‌نظر من دانشجوي موفق كسي است كه خوب درس بخواند؛ خوب تهذيب اخلاق كند و خوب به ورزش بپردازد. من براي دانشجوي موفق، 3 شاخص دارم.
آن علمي كه ما مي‌خواهيم، همراه با تزكيه است... اول تزكيه است؛ تربيت دين، تربيت قرآن، تربيت اسلام، اين است.
شما دانشجويان، متوجه باشيد كه يكي از بزرگ‌ترين وظايف شما، خودسازي اخلاقي است، اخلاق خود را تكميل كنيد، شما جوانان فرصت را داريد. دوران، دوران شماست، شما در دوران خوبي زندگي مي‌كنيد؛ در سايه حكومت قرآني و فرهنگ اسلامي زندگي مي‌كنيد؛ بنابراين، از لحاظ روحي و معنوي، فرصت براي والا و شايسته شدن داريد، اين فرصت را مغتنم بشماريد. علم بايد در كنار اخلاق و پيشرفت صنعتي و علمي و مادي در كنار رشد اخلاقي باشد. توجه به خدا هم مايه اصلي رشد اخلاقي به‌حساب مي‌آيد.
بارها در مجامع دانشجويي گفته‌ام كه در اين نظام مردمي، دانشجويان كه طبقه پيشرو و پيشاهنگ و زبده و با نشاط پيكره اجتماع هستند، بايد در سازندگي آينده و ترسيم حركت عمومي جامعه، بيش از جاهاي ديگر نقش و اثر داشته باشند.
شما دانشجويان نقش خودتان را فراموش نكنيد. آگاهي سياسي كسب كنيد و نسبت به آنچه مي‌گذرد، هوشيار باشيد و انگيزه و تپش جوانانه انقلابي متناسب با قشر شما، در خدمت هدف‌هاي نظام قرار گيرد.
يك نكته اساسي... كه من هميشه در مواجهه با دانشجويان، روي آن تكيه مي‌كنم؛ و آن، پيدا كردن قدرت تحليل مسائل و جريان‌هاي مهم كشور است. سياست در دانشگاه‌ها - كه بنده هميشه روي آن تأكيد كرده‌ام - به اين معناست. ما 2 كار سياسي داريم: سياست‌زدگي و سياست‌بازي؛ اين يك‌جور كار است. اين را من به هيچ وجه تأييد نمي‌كنم؛ نه در دانشگاه و نه در بيرون دانشگاه؛ به‌خصوص در دانشگاه. يكي هم سياست‌گري است؛ يعني حقيقتاً فهم و قدرت تحليل سياسي پيدا كردن كه يكي از وظايف تشكل‌هاي دانشجويي اين است. من تأكيد مي‌كنم، تشكل‌هاي دانشجويي... نوع برنامه‌ريزي و كار را به كيفيتي قرار دهيد كه دانشجو قدرت تحليل سياسي پيدا كند؛ هر حرفي را به آساني نپذيرد و هر احتمالي را به آساني در ذهن خودش راه ندهد يا رد نكند؛ اين قدرت تحليل سياسي، خيلي مهم است. ما غالبا چوب اين را خورده‌‌ايم؛ نه ما، بلكه ملت‌هاي ديگر هم بر اثر خطاها و خبط‌هايي در فهم سياسي‌شان، گاهي مشكلات بزرگي را از سر گذرانده‌اند. اين، يك مسئله مهم است.
به‌نظر من، جوانان انقلابي دانشگاه سعي كنند خوب درس بخوانند؛ خوب فكر و معرفتشان را بالا ببرند. سعي كنند در محيط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روي محيط خودشان، اثر فكري و رواني بگذارند. اين شدني است. يك جوان گاهي اوقات مي‌تواند مجموعه پيراموني خودش را - كلاس را، استاد را و حتي دانشگاه را - زير تأثير شخصيت معنوي خودش قرار دهد. البته اين كار با سياسي‌كاري به‌دست نمي‌آيد؛ با معنويت به‌دست مي‌آيد، با صفا به‌دست مي‌آيد، با استحكام رابطه با خدا به‌دست مي‌آيد.
شما دانشجويان و دانش‌آموزان - چه پسرها و چه دخترها- وظايف سنگيني بر دوش داريد. غيراز وظيفه درس خواندن كه وظيفه دانشجويي و دانش‌آموزي است، وظيفه انقلابي بر دوش داريد، وظيفه اسلامي و ديني بر دوش داريد؛ چه در محيط دانشگاه‌ها، چه در محيط مدارس. اين مبارزه، مبارزه امروز و يك روز و 2 روز و يك سال و 2سال نيست، مبارزه نسل‌هاست. آن نسلي كه از مبدأ انقلاب - از آغاز انقلاب - فاصله گرفته است، اگر بخواهد ايران را به عزت برساند و بسازد و عظمت ببخشد و الگوي زنده در مقابل ملت‌هاي ديگر قرار بدهد و بيني استكبار را به خاك بمالد، بايد يك نسل انقلابي و اسلامي و متدين باشد؛ و او شما هستيد. امروز دانشجوييد، امروز دانش‌آموزيد، فردا شما گردانندگان چرخ‌هاي اين كشوريد. امروز خودتان را بسازيد، دانشگاه‌ها را بسازيد، محيط دانشگاه را محيط انقلابي و اسلامي كنيد، محيط دبيرستان‌ها را هم همينطور.
جوانان دانشجو در محيط‌هاي دانشگاه، به درس و علم و روحيه انقلابي و اسلامي، حداكثر اهميت را بدهند. جوانان ببينند كه امروز و آينده، چقدر به‌وجود آنها احتياج دارد؛ خودشان را براي آينده بسازند. امروز هم جوان دانشجو بايد مثل هميشه، پيشتاز و پيشگام حركت انقلابي باشد و خودش را شايسته و صالح براي اين مسئوليت‌هاي بزرگ قرار بدهد.