همشهری آنلاین: سخنان رئیس جمهوری در روز دانشجو، پی ام دی و فعالیت هسته‌ای ایران، گزارش نهایی آژانس و ... از جمله موضوعات مورد توجه برخی از روزنامه‌های سه شنبه-۱۷ آذر- در ستون سرمقاله‌هایشان بودند.

احمد شیرزاد استاد دانشگاه در ستون سرمقاله روزنامه ايران با تيتر« راه و رسم دانشگاه منتقد»، نوشت:

گرامیداشت روز دانشجو در حالی برگزار شد که «دانشگاه»در دوره هشت ساله دولت گذشته سال‌های حاد و پرتنشی را پشت سر گذاشت. بویژه چهار سال دوم، دوره ای بود که دانشگاه ها به شدت تحت فشار بودند و دانشجویان به واسطه فعالیت های دانشجویی خود عقوبت های سنگینی پرداخت کردند. قرار گرفتن دانشجویان در فهرست سیاه محرومان از تحصیل موضوعی بود که سبب شد دانشگاه ها و دانشجویان  وارد دوران «یخبندان» شوند و دست به عصا راه  رفتن را پیشه خود کنند. در چنین شرایطی بود که حسن روحانی با شعار امنیتی زدایی از دانشگاه ها رای مردم را به خود اختصاص داد. خواست و وعده ای که روز گذشته نیز مورد تاکید او به عنوان رئیس جمهوری ایران قرار گرفت.

واقعیت آن است که اگر خواهان دانشگاه هایی شکوفا و پرتحرک هستیم و  بخواهیم دانشجویان در مسائل سیاسی و اجتماعی مشارکت داشته باشند، راهی جز این نیست که همه نهادهای حکومتی تحمل خود را نسبت به رفتارهای دانشجویی بالا ببرند و به خطاهای احتمالی با دیده اغماض بنگرند. بگذریم از این که در موارد زیادی اصولا شاید خطایی اتفاق نیفتاد و تنها تنگ نظری گروه‌های خاصی باعث شد که دانشجویان تحت فشار قرار بگیرند.

البته استادان دانشگاه  همواره دانشجویان را تشویق می کنند که سنجیده سخن بگویند و از صحبت های تند و بی محابا خودداری و  در فعالیت های دانشجویی جانب احتیاط را رعایت کنند و نظم و انضباط و قانون دانشگاه را محترم بشمارند. اما به هر حال طبع جوانی اقتضائاتی دارد و اگر  برخی نتوانند با سعه صدر و اغماض به فعالیت های دانشجویی بنگرند و دانشجویان را مطیع بخواهند ، نابسامانی بروز خواهد کرد.

فضای امنیتی وقتی ایجاد می شود که حس کنیم به دلیل برخی رویدادها و اتفاقات، امنیت کشور به خطر می افتد. به شخصه واقعا موردی را سراغ ندارم - غیر از موارد نادر اول انقلاب - که مثلا یک سخن حتی ناروا یا یک حرکت سیاسی حتی ناپسند امنیت کشور را به خطر انداخته باشد. حداکثر اتفاقی که ممکن است بیفتد این است که دانشجویی حرفی را مطرح کند که از دید ما نباید بگوید. این ها مساله امنیت نیست، بلکه مساله تربیت است. یعنی باید به دانشجویان خود سخن گفتن را بیاموزیم و برای این که سخن گفتن را بیاموزند باید اجازه داشته باشند که سخن بگویند. دانشجویی که نتواند سخن بگوید، هرگز سخن گفتن ساختارمند را یاد نخواهد گرفت. بنابراین برخورد امنیتی اصولا برخوردی است که جایش در دانشگاه نیست. این برخورد را باید با گروه های تروریستی یا کسانی داشت که امنیت کشور یا شهرها را به هم می ریزند. پس، این تحلیل از اساس ناروا بوده و باید کسانی که در رأس برخی سازمان‌ها و تشکل‌ها هستند برای دانشگاه حق نقد و پرسشگری قائل شوند و به نظارت قانونمند و  کلی بر محیط های دانشجویی بسنده کنند و بویژه از دخالت غیرقانونی در مدیریت های دانشگاهی پرهیز نمایند.

این ضرورت بویژه در شرایطی که به انتخابات مهم سیاسی در کشور نزدیک می شویم و به طور معمول دانشگاه ها به عنوان  یکی از نهادهای مرجع سیاسی فعال می شوند، اهمیت بیشتری می یابد. بنابر این باید از برخورد های سلیقه ای و فراقانونی با جلسات سخنرانی در دانشگاه ها پرهیز شود و تصمیم گیری های مسئولان دانشگاهی و دانشجویان در چارچوب قانون  ملاک عمل قرار گیرد.

  • دانشگاه «آماده» است، شما چطور؟

الياس حضرتي در ستون سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت:

ديروز يكي ديگر از آن ١٦آذرهايي بود كه تجربه نيكي از شور و حرارت سياسي در كشور را به نمايش گذاشت. همان‌گونه كه رييس‌جمهور نيز در سخنراني خود در دانشگاه صنعتي‌شريف اشاره‌اي به تلخي داشت، چند سالي مي‌شد كه در گذار سال‌هاي ٨٩ تا ٩١، ديگر خبري از نشاط سياسي و پويايي اجتماعي كه مرز بقاي دانشگاه است، ديده نمي‌شد. خوشبختانه با «حول‌حالنا» در خرداد ٩٢، به مرور شرايطي در اتمسفر كشور پديده آمده كه هوشياري‌ها را دو چندان و در كنار آن بردباري‌ها را بيشتر ساخته و اكنون در چند ماه مانده به انتخابات، يك ١٦ آذر پرشور و حرارت ديگر را تجربه مي‌كنيم. گردهمايي‌هاي ديروز در بسياري از دانشگاه‌هاي كشور، به ويژه در دانشگاه‌هاي تهران، شهيد بهشتي و شريف نويد اين را مي‌دهد كه فصل ركود و سكون سياسي در يكي از مهم‌ترين نهادهاي اثربخش بر سرنوشت كشور رو به تحليل است و دانشجويان آماده ايفاي نقش حياتي خود مي‌شوند.

هرچند ديروز در كنار همه خبرهاي خوب و شور و نشاط‌ها، خبرهايي از لغو برخي سخنراني‌ها و  كشمكش‌هاي چندي نيز در چند محفل دانشجويي مي‌رسيد اما بايد پذيرفت كه التهاب خود بخشي از حيات جنبش دانشجويي است كه در كنار انگيزش و شور و هيجان آن مفهوم مي‌يابد.

نبايد تلاش داشت كه تمامي رويدادها و اتفاق‌ها در سپهر دانشگاه از اينكه چه كسي پشت تريبون مي‌رود تا چه شعاري سر داده مي‌شود را مديريت و مهندسي كرد و اجازه دادن به بروز اين هيجان‌ها بدون ايجاد هزينه و برخوردهاي گاه غيرمنطقي، خود كمك شاياني به ايجاد يك فضاي آرام غيرامنيتي مي‌كند. دانشگاه را بايد به همين سان پذيرفت، شعارهاي آن را كه گهگاه خارج از چارچوب رسمي است تحمل كرد و به استقبال سخنراني‌هاي چهره‌هاي سياسي با هر نام و نشان و گرايش سياسي، حتا آنها كه مجال ابرازنظر در تريبون‌هاي رسمي ندارند در دانشگاه‌ها رفت. با اين رويكرد است كه دانشگاه مي‌تواند از غبار سكون و جمود رهايي يابد و دوباره بدل به همان پايگاه قدرتمندي شود كه پرچمدار انقلاب در دل دوران شاه بود، بازوي برناي مقاومت و پيروزي در جنگ تحميلي و پيش‌قراول تغيير و اصلاح در دهه ٧٠. بي‌ترديد بايد به پاگرفتن دوباره نهال دانشگاه پس از يك دوره سخت كمك كرد و با تنگ‌نظري‌ها و برخوردهاي سليقه‌اي و گاه غيرمسوولانه، راه را بر نسل جواني نبست كه با اندكي هراس اما به آرامي و صبورانه، مي‌كوشد راه از بيراهه برگيرد و دانشگاه را بار ديگر مسوولانه در سپهر سياست كشور پويا و اثربخش سازد.

تاريخ ايران گواهي مي‌دهد كه هرگاه دانشگاه به حركت برخاسته و هر زمان كه منشااثر بوده، ما جهشي جدي در راه اصلاح امور و پيشرفت و توسعه كشور داشته‌ايم و از دل اين جنبش، راي‌ها و انتخاب‌هايي روييده كه ايران را از بزنگاه‌ها و گردنه‌هاي سخت با كم‌ترين هزينه عبور داده است. حال كه بار ديگر در آستانه كارزار دو انتخابات سرنوشت‌ساز كشور قرار داريم و از سوي ديگري به يمن تدبير دولت از لحظه پرمخاطره هسته‌اي گذر كرده‌ايم و كشور آماده بهره‌مندي از سودمندي‌هاي توافق هسته‌اي است، بيش از هر زمان ديگري بايد دست ياري به سوي دانشگاه بازگشاييم و دانشجويان را فرابخوانيم كه هم اميدوارانه راه‌هاي گشايش و پيشرفت كشور را به تحصيل نشينند و هم مسوولانه در سرنوشت خود شريك شوند و آن را به تندباد چند راي و گردونه حادثه نسپارند.

ديروز دانشگاه پيامي به تمامي تصميم‌سازان كشور داد؛ اينكه آماده ايفاي نقش دوگانه خود براي ايراني بهتر شده و مي‌خواهد كه شريك آينده اين كشور باشد، اكنون نوبت كارگزاران تصميم‌ساز در نهادهاي مسوول و موثر و تاثيرگذاران امنيتي بر فضاي دانشگاه است كه به اين پيام، پاسخ مثبت دهند و درها را بيش از پيش بگشايند كه مسير تعالي جز اين نيست.

  • توافق هسته‌ای و پرونده «پی‌ام‌دی»

سیدعلی خرم-استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه در ستون سرمقاله روزنامه شرق آورد:

توافقات هسته‌ای ایران و گروه ١+٥ همچنان راه پرپیچ‌وخم و شکننده خود را در فضای نبود اطمینان طی می‌کند و به پیش می‌رود. زمانی فشار سیاسی بر ایران افزایش می‌یابد تا پاسخی برای پرونده «گرایش‌های احتمالی به‌سوی تسلیحاتی‌شدن» پیدا شود و زمانی دیگر ایران تهدید می‌کند که اگر پرونده «پی‌ام‌دی» مختومه نشود، گام‌های بعدی در اجرای تعهدات توافق هسته‌ای را برنخواهد داشت. زمانی ایران در جست‌وجوی برداشتن تحریم‌هاست و زمانی گروه ١+٥ نگران ادامه تعهدات ایران در توافق هسته‌ای «برجام» است. این فضا نوعی نگرانی و عدم قطعیت در شرایط را به وجود آورده که آیا توافقات هسته‌ای از سوی ایران و گروه ١+٥ تا به آخر به‌خوبی پیش خواهد رفت؟ آیا اگر فشارها و متقابلا تهدیدات برای کناره‌گیری از انجام تعهدات در جایی عملیاتی شوند، همه رشته‌ها پنبه می‌شود؟ آنچه نوعی اطمینان‌خاطر به همه می‌دهد این است که این توافقات در برنامه جامع تا به آخر پیش خواهند رفت چراکه نیاز ضروری کره خاکی ما و به‌ویژه طرف‌های گروه ١+٥ و ایران، جهانی امن‌تر و به‌دور از خصومت، افراطی‌گری و تروریسم است. همه به‌خوبی دریافته‌اند که مقابله با چنین پدیده‌هایی چقدر مشکل و هزینه آن چقدر طاقت‌فرسا و سنگین است و بدون همکاری دسته‌جمعی در جهان، مهار و کنترل تروریسم سرکش مقدور نیست.

بنابراین از اختلافات و درگیری‌های فرعی باید خودداری کرد و در یک اقدام هماهنگ به نجات سرنشینان کره زمین پرداخت. در ٥٠ سال اخیر، زمانی خمرهای سرخ از کاسه سر اعدام‌شدگان هم‌وطن خود، نقشه کامبوج را روی زمین ترسیم می‌کردند و زمانی در رواندا بیش از ٧٠٠‌هزارنفر را اعدام و سلاخی کردند تا شر قوم هوتو از زمین برکنده شود. زمانی دیگر در یوگسلاوی سابق ده‌ها‌هزار مسلمان را اعدام کردند یا سر بریدند تا نژاد یوگسلاو پاک و مطهر باقی بماند. رژیم اسرائیل و صدام هم جنایات مشابهی کردند ولی همگی دارای اهداف ملی یا محلی بودند. اما در چندسال گذشته مکتب جدیدی از افراطی‌گری و تروریسم پا به عرصه وجود گذاشته که لشکر آن افراد سرخورده و ناکام کره زمین بوده که از راه جاهلیت و شست‌وشوی مغزی و سوءاستفاده از اهرم مذهب به این مسیر کشانده شده و تنها سلاح آنها «خودانفجاری» و در نتیجه کشتار خیل عظیمی از بی‌گناهانی است که تصادفا در آن زمان در صحنه حضور داشته‌اند. طالبان به القاعده و القاعده با کمک حامیان عقیدتی و مالی خود به داعش ارتقا پیدا کرد و قدرت‌نمایی و رسالت این گروه به کشتار مردم بی‌گناه و تخریب اماکن فرهنگی-‌تاریخی تحت نام اسلام مظلوم تعلق گرفته است. مقابله با این سیل بنیان‌کن، کلید اصلی همکاری و هماهنگی همه اعضای جامعه بین‌المللی برای عبور از مسائل فرعی و پرداختن به دشمن مشترک کره زمین و نجات ابناء بشر از جهل و تعصب‌های کور است.

با این دیدگاه باید امیدوار بود که عقلانیت حکم می‌کند ما در «برنامه جامع اقدام مشترک» درجا نخواهیم زد و ایران و گروه ١+٥ به‌خاطر اهداف بزرگ‌تر، از معطل‌شدن روی مسائل کم‌اهمیت‌تر خودداری کرده و راه پرپیچ‌وخم را هموار خواهند کرد. زمانی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در گرماگرم مذاکرات هسته‌ای اعلام کرد آمریکا به گذشته فعالیت‌های هسته‌ای ایران حساس نیست. گذشته‌ها گذشته و تأثیری بر توافقات آتی ایران و گروه ١+٥ نخواهد داشت. هنگامی که مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یافته‌ها و نتایج تحقیقات خود را اعلام کرد و ترکیبی از سیاه و سفید را در گزارش خود درج کرد...

جان کری از اعلام نتایج و پایان‌یافتن بحث و بررسی‌ها در پرونده پی‌ام‌دی استقبال و درباره آن اظهارنظر کرد، آمریکا به آینده همکاری ایران و گروه ١+٥ در توافقات هسته‌ای چشم دوخته است. به‌این‌ترتیب مستقل از صحت یا عدم صحت یافته‌های مدیرکل آژانس، تکلیف پرونده پی‌ام‌دی از نظر فنی روشن شده و در انتظار تصمیم سیاسی شورای حکام آژانس است. خوشبختانه شش کشور عضو گروه ١+٥، از اعضای اصلی و تأثیرگذار شورای حکام آژانس هستند که قادرند سیاست‌ها و مصوبات شورای حکام را تحت کنترل درآورند و از گرایشات افراطی جلوگیری کنند. رژیم اسرائیل و برخی از کشورها چون هند، پاکستان، برزیل، ژاپن، آرژانتین، کانادا، استرالیا و... اعضای دیگر شورای حکام هستند که اسرائیل همواره تلاش کرده با تبلیغ ایران‌هراسی، آنچه را خود در زمینه ساخت سلاح هسته‌ای انجام داده به ایران نسبت دهد و آن را مذموم و نکوهیده معرفی کند. به نظر می‌آید موضع دولت آمریکا این بار هم با مواضع اسرائیل در مورد پرونده پی‌ام‌دی متفاوت است و این دو متحد، در قبال پرونده هسته‌ای ایران از دو دیدگاه مختلف براساس منافع ملی مختلف برخوردارند. ایران تهدید کرده در صورتی که پرونده پی‌ام‌دی بخواهد در شورای حکام کماکان مفتوح باقی بماند، از ادامه همکاری در مورد توافق هسته‌ای خودداری می‌کند که به نظر نمی‌رسد موضع غالب در شورای حکام، همراهی با اسرائیل باشد.

گروه ١+٥ خود به این حساسیت واقف است و قبلا هم اعلام کرده بود که گذشته فعالیت‌های هسته‌ای ایران دغدغه این گروه نیست و آینده همکاری‌ها و تعهدات ایران برای گروه ١+٥ مهم خواهد بود. ایران باید بدون توجه به این کارشکنی‌ها، در اندیشه پیش‌بردن توافق هسته‌ای خود با گروه ١+٥ باشد زیرا شاید هیچ زمانی مناسب‌تر از زمان حاضر از نظر بین‌المللی وجود نداشته باشد که توافق هسته‌ای با گروه ١+٥ در محیط آرام و مثبت پیش برود. هر تغییری در ساختار سیاسی منطقه و جهان و کشورهای عضو گروه ١+٥ به وجود‌ آید، می‌تواند شرایط را برای گروه ١+٥ و ایران تغییر دهد.

  • بیراهه در نقشه راه

حسين شريعتمداري در ستون سرمقاله روزنامه كيهان نوشت:

1- شنبه همین هفته - 94/9/14 - طی یادداشتی در کیهان با عنوان «امتیاز نقد و حلوای نسیه» به گزارش نهایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره مسائل مربوط به فعالیت هسته‌ای گذشته و حال کشورمان پرداخته و آورده بودیم «آژانس در این گزارش، بی‌آن که هیچ سند و نشانه‌ای ارائه کند، نظر بارها اعلام شده و اثبات شده جمهوری اسلامی ایران را نفی کرده و آورده است ایران تا سال 2009 درگیر یک سلسله فعالیت‌های مربوط به ساخت سلاح هسته‌ای بوده است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران طی 12 سال گذشته با قاطعیت هر گونه انحراف در فعالیت هسته‌ای خود از حالت صلح‌آمیز  به تولید سلاح -DIVERSION - را رد کرده است و بازرسان آژانس علی‌رغم  بازرسی‌های گسترده و همه‌جانبه کمترین نشانه‌ای از این انحراف ادعایی به دست نیاورده‌اند. گزارش اخیر آژانس دقایقی بعد از انتشار با استقبال گسترده رسانه‌ها و مقامات آمریکایی و اروپایی و نیز رژیم صهیونیستی روبرو شد که این گزارش را تاییدی بر ادعاهای پیشین خود علیه برنامه هسته‌ای کشورمان دانسته و ایران را به «دروغ‌گویی»! و «فریب‌کاری چند ساله»! متهم کردند!».

از برخی مسئولان محترم کشورمان نیز گلایه کرده بودیم  چرا، گزارش آژانس را که علاوه بر سنگ‌اندازی جدید در برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، حیثیت ملی و دینی ایران و ایرانیان را به باد اتهام گرفته است، در نهایت مثبت ارزیابی کرده‌اید؟!

استدلال دوستانمان این بود که براساس توافق قبلی قرار بود گزارش ‌نهایی آژانس «خاکستری» باشد و شورای حکام در قطعنامه پایانی خود ادعای «ابعاد نظامی احتمالی PMD » را خاتمه یافته اعلام کند و پرسش ما در یادداشت مورد اشاره این که؛ اگر «توافق» یاد شده «کتبی» بوده است، در کجای برجام به آن اشاره شده و چنانچه توافق مورد نظر «شفاهی» بوده است، چگونه می‌توان «قول‌ شفاهی» حریفی را پذیرفت که بارها نشان داده است به تعهدات «کتبی» خود نیز پایبند نبوده و نیست؟!

خوشبختانه مسئولان محترم با قاطعیت اعلام می‌کردند که اگر در قطعنامه شورای حکام پرونده «ابعاد نظامی احتمالی» بسته نشود، اجرای برجام را متوقف خواهیم کرد.

و اما، آنچه در یادداشت روز شنبه کیهان آمده و با توجه به عهدشکنی‌ها و حیله‌گری‌های نهادینه شده در ماهیت آمریکا، قابل پیش‌بینی بود، اتفاق افتاد. بخوانید!

2- یک خبر موثق حکایت از آن دارد شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیش‌نویس قطعنامه نهایی خود را تهیه کرده و در اختیار وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. در این پیش‌نویس برخلاف آنچه ادعا شده و مسئولان محترم کشورمان نیز با عنوان «قول و قرار قبلی»! از آن یاد می‌کردند، کمترین اشاره‌ای به بسته شدن پرونده PMD  نشده است! به بیان دیگر، این پرونده برای همیشه باز خواهد بود و  از آنجا که انجام بسیاری از تعهدات 5+1 مشروط و موکول به قطعنامه شورای حکام بوده است، حریف می‌تواند از انجام تعهداتی که در برجام پذیرفته بود، خودداری کند!

3- گفتنی است که مطابق مفاد ‌NPT و پادمان مربوطه و نیز برپایه اساسنامه آژانس، ادعاها و نظرات آژانس درباره تخلفات کشورهای عضو NPT باید مستند به «شواهد» و «یافته»های فنی و حقوقی بازرسان باشد و هرگونه ادعا نسبت به قصور -FAILURE - و یا تقصیر -BREACH-  در فعالیت هسته‌ای یک کشور عضو، مادام که با «شواهد» و «یافته‌»های فنی و حقوقی همراه نباشد، از نظر آژانس در گزارش‌های خود و از نگاه شورای حکام در قطعنامه‌هایی که صادر می‌کند، فاقد وجاهت قانونی و غیرقابل استناد تلقی می‌شود.

آژانس در گزارش اخیر خود که مورد استناد شورای حکام قرار گرفته است کمترین نشانه و یا سندی حاکی از تلاش جمهوری اسلامی ایران برای تولید سلاح هسته‌ای ارائه نکرده است بنابراین قطعنامه نهایی شورای حکام نه فقط با قول و قرار قبلی! مغایرت دارد بلکه از کمترین وجاهت قانونی هم برخوردار نیست، ضمن آن که زمینه کشدار شدن چالش هسته‌ای و سنگ‌اندازی‌های بیشتر و فراتر از 12 سال گذشته در مسیر هسته‌ای کشورمان را نیز فراهم می‌آورد.

4- اگرچه آژانس طی 12 سال گذشته بارها نشان داده است که تحت سلطه آمریکاست و به قول رهبر معظم انقلاب نمی‌تواند قابل اعتماد باشد، ولی معمولا در گزارش‌های غیرفنی و غیرحقوقی خود برای حفظ ظاهر و پنهان کردن هویت وابسته آژانس و مدیرکل آن،  به برخی از بهانه‌های «حقوقی‌نما»! متوسل می‌شود، اما در گزارش اخیر نه فقط کمترین نشانه‌ای حاکی از تلاش ایران برای تولید سلاح تا سال 2009 ارائه نکرده است، بلکه خود را به گونه‌ای تعجب‌آور، از ظاهرسازی فنی و حقوقی نیز بی‌نیاز دیده و به صراحت اعلام کرده است «ایران تا سال 2009 درگیر یک سلسله فعالیت‌های مربوط  به ساخت سلاح هسته‌ای بوده است»!  آژانس چگونه و براساس کدام سند و یا شاهد و قرینه‌ای به خود اجازه و جرأت طرح این ادعا را داده است؟!

5- اگر از آژانس در این‌باره سوال شود، شاید - فقط شاید - در پاسخ اعلام کند؛ چه سندی مستحکم‌تر از اظهارات صریح یک شخصیت سیاسی نظام که از آغاز انقلاب تاکنون همواره در پست‌های کلیدی حضور داشته است؟!

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آبان‌ماه امسال و در مصاحبه‌ با سایت «امید هسته‌ای» گفته بود «در سفر پاکستان می‌خواستم با عبدالقدیر‌خان دیدار کنم، اما به من نشان ندادند. او معتقد بود کشورهای اسلامی باید بمب اتم داشته باشند... در سال 61 ذهنیت ما این بود که باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم... درست است که ما اجازه رفتن به طرف سلاح هسته‌ای را نداریم ولی  اگر شرایطی  پیش بیاید و ضرورتی پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت‌ ما محفوظ است... اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح‌ هسته‌ای استفاده کند، داشته باشیم. چنین تفکری بود اما هیچوقت جدی نشد»!

ادعای آقای هاشمی رفسنجانی در حالی مطرح شده بود - آبان‌ماه امسال - که دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب همه توان خود را با هدف تهیه یک «بهانه» حاکی از تلاش قبلی ایران برای حرکت به سوی تولید سلاح هسته‌ای به کار گرفته بودند ولی از آنجا که هیچ اقدامی در این زمینه صورت نپذیرفته بود، به طور طبیعی هیچ بهانه و نشانه‌ای هم وجود نداشت که در این بهانه‌جویی به کار گرفته شود و معلوم نیست جناب هاشمی رفسنجانی چرا دقیقا در اوج تلاش دشمنان برای بهانه‌جویی علیه برنامه هسته‌ای کشورمان، این «نیاز مبرم» آنان را فراهم آورده و در اختیارشان قرار می‌دهد؟

انتظار آن بود که مسئولان ذیربط بلافاصله بعد از اظهارنظر بی‌اساس آقای رفسنجانی، اولا، با صراحت و به گونه‌ای مستند و مستدل نظر ایشان را تکذیب می‌کردند و ثانیا؛ بدون ملاحظه‌های معمول - که در مسائل حیاتی و استراتژیک کشور هیچ ملاحظه‌ای نباید در میان باشد - این اقدام جناب هاشمی را به چالش جدی می‌کشیدند که متأسفانه نکشیدند ممکن است گفته شود که این واکنش‌ها و اقدامات ضروری در مورد اظهارات ایشان، به گونه‌ای خصوصی انجام شده است که باید گفت؛  اظهارات آقای رفسنجانی، علنی بوده و بلافاصله با استقبال دشمنان بیرونی - مخصوصا رژیم صهیونیستی- روبرو شده بود بنابراین واکنش‌های ضروری مورد انتظار نیز در صورت وجود - که بعید است! - باید علنی صورت می‌پذیرفت.

6- در بند 9 از توافق سازمان انرژی اتمی کشورمان با آژانس، که به «نقشه‌راه» موسوم است و چند ماه قبل میان آژانس و سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران منعقد شده بود، آمده است؛ ایران می‌تواند نظر خود را درباره گزارش نهایی آژانس اعلام کند و اکنون که آژانس در گزارش نهایی خود، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای تا قبل از سال 2009 متهم کرده و شورای حکام برخلاف قول و قرار قبلی، در قطعنامه پایانی کمترین اشاره‌ای به بسته شدن پرونده PMD نکرده است، انتظار آن بود که جمهوری اسلامی ایران با توجه به تصریح رهبر معظم انقلاب و با استناد به بند 9 نقشه راه، به طور رسمی و با صراحت اعلام کند قطعنامه شورای حکام را نمی‌پذیرد که خوشبختانه و ضمن تقدیر از مسئولان محترم کشورمان، این اقدام ضروری صورت پذیرفته و دیروز آقای شمخانی، دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی رسماً اعلام کرد در صورتی که پرونده مربوط به موضوعات حال و گذشته فعالیت هسته‌ای ایران- PMD- بسته و خاتمه یافته اعلام نشود، جمهوری اسلامی ایران از ادامه اجرای برجام خودداری خواهد کرد.

7- این اقدام شایسته تقدیر دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای کشورمان علاوه بر آن که حق قانونی و طبیعی جمهوری اسلامی ایران است، راه سوءاستفاده‌های بعدی دشمن را هم که به یقین در پی آن بوده و هست، مسدود می‌سازد. از جمله آن که باز ماندن پرونده PMD و تأکید آژانس بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای - تا سال 2009- به حریف این امکان را می‌دهد که به بهانه «احتمال رویکرد دوباره ایران به سوی تولید سلاح هسته‌ای»! و با استناد به پروتکل الحاقی، خواستار بازرسی از تمامی مراکز نظامی ایران باشد! و یا به همین بهانه که با پذیرش قطعنامه کنونی شورای حکام، سمت و سوی قانونی هم پیدا می‌کند، چالش هسته‌ای و نهایتاً رسیدن به نقطه پایان را تا ابد ادامه دهد! و...