سیدحسین امامی: انتخاب و اعزام رسولانی از سوی خداوند از آن روست که بتوانند سرمشق برای امت‌ها باشند؛ چرا که مهم‌ترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت پیامبران، دعوت‌های عملی آنهاست. آنها باید «اسوه‌ناس» باشند.

بنابراين بهره‌گيري از سيره عملي حضرت رسول اكرم(ص) كه بهترين بندگان خدا بود و به صراحت قرآن مي‌تواند اسوه حسنه‌اي براي همه بشريت باشد، بايد همواره سرمشق و الگوي ما باشد.

در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر محمدرضا جباري، استاد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) به معرفي اين سيره مي‌پردازيم.

  • عرفان و عبادت از مهم‌ترين محورهاي بحث در سيره نبوي(ص) است. عبادت، فرع و مترتب بر معرفت است و از همين روي، پيامبراعظم(ص) تحت تربيت الهي مسير كسب معرفت را چنان طي كرد كه آماده پذيرش رسالت عظيم الهي شد. آن حضرت كه به صراحت قرآن، بشري همانند ديگران معرفي شده، چگونه به اين مقامات رسيد؟

جلوه‌هاي عبادت در سيره پيامبر اعظم(ص) در نماز و ذكر، تهجد و نوافل، روزه، اعتكاف و حج رخ نموده است. نماز ايشان كه آن‌را نور چشم خود مي‌خواندند، همراه بود با اوج توجه و حضور دل. حضرت رسول(ص) بر تهجد و نوافل نيز اهتمام خاصي داشتند. همچنين عبادات سنگين و طولاني همراه با فراهم‌سازي لوازم و مقدمات آن از قبل و نيز آداب خاصي چون تقسيم نماز بر ساعات شب، بيداري پس از ثلث يا نصف شب و قرائت قرآن و مناجات، در گزارش‌هاي مربوط به سيره عبادي آن حضرت به چشم مي‌خورد.

  • پس مي‌توان سيره عبادي حضرت را يكي از مهم‌ترين محورهاي سيره نبوي دانست؟

سيره عبادي پيامبر عظيم‌الشأن اسلام(ص) از مهم‌ترين محورهاي مطرح در سيره نبوي(ص) است؛ چرا كه مي‌توان عبادت و عرفان راغايت حركت انسان، به‌ويژه پيامبر اكرم(ص) در سير معنوي دانست. اهميت بعد عرفان و عبادت، مربوط به ارتباط اين دو امر با هدف نهايي و متعالي خلقت انسان‌هاست. براساس گفته الهي در آيه نوراني «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيعْبُدُون» هدف از خلقت بخش تكليف‌مدار هستي، يعني انسان و جن، عبادت است و عبادت نيز بدون معرفت ارزشي ندارد و عبادتِ مورد نظر اين آيه نيز عبادتي قرين و ملازم با معرفت است؛ بدين معنا كه هر درجه از عبوديت، درجه‌اي از معرفت را مي‌طلبد و با هر عبادت عارفانه، درجه‌اي برتر از معرفت به‌دست مي‌آيد. اين روند رو به كمال و رشد تا بالاترين مراحل امكان معرفت ادامه مي‌يابد و به اين ترتيب، مفهوم سخن برخي مفسران كه «ليعبدون» را در آيه يادشده «ليعرفون» معنا كرده‌اند، روشن مي‌شود.

  • با آنچه گفتيد روشن شد كه معرفت و بصيرت از نظر رتبه، مقدم بر عبادت و عبوديت است و عبادت بي‌معرفت و شناخت چندان ارزشي ندارد زيرا تا عبد، شناختي هرچند اندك به آنچه مي‌پرستد نيابد، عبادتش جز كاري لغو، بي‌مبنا، بي‌هدف يا تقليدي صرف نيست و عبادت‌كنندگاني كه اينچنين‌ هستند همواره در روايات ملامت شده‌اند و درجه عبادتشان براساس درجه عقل و معرفتشان محك خورده است.

عبادت نبوي(ص) عبادتي بود همراه با بالاترين درجات معرفت به معبودِ هستي؛ و اين سير معرفتي با زمينه‌هاي تربيت نبوي(ص) از دوران كودكي ايشان توسط برترين ملك الهي ادامه يافت و سرانجام با اتصال نبي اكرم(ص) به منبع وحي الهي پس از رسالت به اوج رسيد. پس از مرتبه معرفت، نوبت به ذكر و حضور دل مي‌رسد و نيز توجه دائم به منبع عظيم هستي و با اين توجه و حضورِ دل، اعضا و جوارح نيز در مراتب بعدي همراه شده، عبادات جارحه‌اي قرين عبادات جانحه‌اي مي‌شوند. پيامبر اكرم(ص) خود، معرفت را سرمايه اصلي خويش معرفي مي‌فرمودند و چنان كه گذشت، خداوند متعال مسيري رو به كمال را براي فزوني معرفت آن حضرت ترسيم كرده بود. رخدادِ بعثت براي آن حضرت، همراه بود با پيدايش درجه والايي از معرفت در باب هستي؛ به‌گونه‌اي كه با كنار رفتن پرده‌ها از مقابل ديدگان حقيقت‌بين آن حضرت، حقايق هستي براي روح متعالي ايشان منكشف و متجلي شد. بنابر روايتي از امام صادق(ع)، هنگامي كه از آن حضرت پرسيدند پيامبران چگونه به رسالت خويش پي مي‌برند؟ فرمودند: «پرده از مقابل ديدگانشان كنار مي‌رود» .

  • سيره آن حضرت در مسائل و اعمال روزانه، مانند غذا خوردن چگونه بود؟

در برخي‌ روايات‌ به‌ نقش‌ ابزاري‌ خوردن‌ در راستاي‌ عبادت‌ و انجام‌ فرايض‌ و تكاليف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. در روايتي‌ از پيامبر اكرم‌(ص) چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشتند‌: «در نان‌ به‌ ما بركت‌ عطا كن‌ و بين‌ ما و نان‌ جدايي‌ ميفكن؛ چرا كه‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداي‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرايض ‌پروردگارمان‌ نخواهيم‌ بود.»

  • مسلما پرسش‌ ديگر درباره‌ سيره‌ نبوي در خوردن‌ و آشاميدن‌، مربوط به‌ نوع‌ غذاي‌ آن‌ حضرت‌ است‌. نوع غذاي آن حضرت چگونه بود؟

روح‌ ساده‌زيستي‌ در پيامبر اكرم(ص) مانع‌ از آن‌ بود كه‌ بر سر سفره‌ غذاي‌ آن‌ حضرت‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌ غذا يافت‌ شود. زهد مثبت‌ در سيره‌ معصومان(ع) و اولياي‌ صالح‌ خداوند عبارت‌ از همين‌ است‌ كه‌ با وجود دسترسي‌ به ‌مواهب‌ دنيوي‌ جز در حد ضرورت‌، از آنها چشم‌پوشي‌ مي‌كردند؛ پيامبر اكرم‌(ص) سرّ اين‌ اقدام‌ خويش‌ را تواضع‌ در برابر خدا معرفي‌ مي‌كند و اين‌، جلوه‌اي‌ ديگر از صفت‌ تواضع‌ است‌ كه‌ عبارت‌ از تواضع‌ در برابر خداست‌. افراد متكبر و دنيازده‌ با گردنكشي‌ و روحيه‌‌طلبكارانه‌ دربرابر خداوند ظاهر شده‌ و نعمت‌هاي‌ الهي‌ را بي‌توجه‌ به‌ منعم‌ مصرف‌ مي‌كنند، درحالي‌كه‌ بندگان‌ حقيقي‌ خداوند با اظهار كوچكي‌ و تواضع‌ در برابر خداوند، خود را مستحق‌ كوچك‌ترين‌ نعمت‌ها نديده‌ و درصدد افزون‌‌خواهي‌ همراه‌ با ناسپاسي‌ نيستند؛ توصيه‌ كلي‌ پيامبر اكرم‌(ص) در اين‌ حديث‌، به‌ اعتدال‌ و ميانه‌روي‌ در زندگي و ترك‌ تبذير است‌.

اولياي‌ دين‌ و نيز حكيمان‌، همواره‌ به‌ كم‌خوري‌ و پرهيز از پرخوري‌ سفارش‌ اكيد داشته‌اند. اين‌ مسئله‌ امروزه‌ نيز مورد تأكيد پژوهشگران‌ علوم‌ پزشكي‌ بوده و به‌عنوان‌ راز سلامت‌ و پيشگيري از بيماري‌ها مطرح‌ است‌. در روايت‌ كليني‌ از امام‌ باقر(ع)‌ آمده‌ است‌: «چيزي‌ نزد خداوند، مبغوض‌تر و ناپسندتر از شكم‌ پر نيست»‌. در روايتي‌ ديگر از آن‌ حضرت‌ آمده‌ است‌: «آنگاه‌ كه‌ شكم‌ پر شود، ره‌ طغيان‌ در پيش‌ گيرد». و به‌ گفته‌ برخي‌ حكما: «زياد نخوريد تا زياد بنوشيد تا زياد بخوابيد تا زياد حسرت‌ بخوريد». در روايات‌ نبوي نيز بر اين‌ امر تأكيد شده‌ است‌. آن‌ حضرت‌، پرخوري‌ را موجب‌ فساد بدن‌، بروز بيماري‌، كسالت‌ در عبادت‌، قساوت‌ و مردن‌ قلب‌، دوري‌ از خدا، مبغوض‌ خداوند واقع‌ شدن‌ و ضررزدن‌ به‌ دين‌ فرد دانسته و از ويژگي‌هاي‌ افراد كافر و منافق‌ معرفي‌ فرموده‌اند‌.

  • مسلما حضرت، جز در حالت گرسنگي اقدام به صرف غذا هم نمي‌كردند؟

بله! حضرت‌ جز به‌ وقت‌ گرسنگي‌ و احساس‌ نياز بدن‌، اقدام‌ به‌ صرف‌ غذا نمي‌كرده‌ است‌. در روايتي‌ از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ است ‌كه‌ فرمودند: «بخور درحالي‌كه‌ اشتها به‌ خوردن‌ داري، و دست‌ بكش‌ درحالي‌كه‌ هنوز اشتها به‌ خوردن‌ داري‌«. و بنا به‌ نقل‌ انس‌ بن‌ مالك‌: «هيچ‌گاه‌ در روز يا شب‌، آن‌ حضرت‌ گوشت‌ يا نان‌ مصرف‌ نكرد مگر هنگامي‌ كه‌ بدن‌ نياز به‌ آن‌ داشت»‌.

بنابر بعضي‌ روايات‌، معصومان(ع) 2وعده‌ غذايي‌ را در طول‌ شبانه‌ روز سفارش‌ مي‌كردند و از صرف‌ غذا بين‌ آن‌ 2 وعده‌، نهي‌ مي‌كردند و از برخي‌ روايات‌، بر مي‌آيد كه‌ معصومان(ع) تأكيد بر آن‌ داشتند كه ‌افراد، شب‌‌هنگام‌ چيزي‌ خورده‌ و بخوابند، ولو بسيار اندك‌ باشد.

  • تقسيم غذا با ديگران و گشاده‌دستي و بخشندگي حضرت هم نمايان و مشهور بود؟

بخش‌ ديگري‌ از روايات‌ سيره‌ نبوي‌(ص) در باب‌ خوردن‌ و آشاميدن‌، از آن‌ حكايت‌ دارد كه‌ پيامبر(ص)‌ در حد امكان‌، به‌‌تنهايي‌ غذا نمي‌خورد و مي‌فرمودند: «آيا شما را از بدترينتان‌ خبر دهم‌؟ كسي‌ كه‌ به‌ تنهايي‌ بخورد و برده‌اش‌ را بزند و مهمانش‌ را رد كند». آن‌ حضرت‌، غذا خوردن‌ جمعي‌، حلال‌ بودن‌ غذا و گفتن‌ بسم‌‌الله در ابتدا و حمد خدا در پايان‌ را از اسباب‌ كمال‌ در غذا خوردن‌ معرفي‌ و نيز مي‌فرمودند: «بهترين‌ غذاها نزد خداوند آن‌ است‌ كه‌ دستان‌ زيادي‌ آن‌ را بخورند». رواياتي‌ حاكي‌ از آن‌ است‌ كه‌ پيامبراكرم(ص) به‌ وقت‌ خوردن‌، به‌ حال‌ تواضع‌ و همچون‌ برده‌ و بدون‌تكيه‌ و بي‌شباهت‌ به‌ وضع‌ نشستن‌ ملوك‌ و پادشاهان‌ مي‌نشستند.

  • زينت و آراستگي در سيره حضرت رسول(ص) چه جايگاهي داشت؟ مشهور است كه حضرت به استفاده از مسواك و عطر بسيار اهتمام داشتند و اين توجه به شرايط آن دوران جايگاه خاصي دارد چون عموم مردم به آن شرايط عادت كرده بودند و به‌اصطلاح خودمان به‌خودشان نمي‌رسيدند.


پيامبر اكرم(ص) به‌عنوان بهترين الگو براي همه ابعاد مورد نياز حيات انساني، علاوه بر زيبايي دروني، توجه زيادي به زيبايي، زينت و جمال ظاهري داشتند. بنابر روايات سيره، هر آنچه در آن عصر، به‌گونه متعارف و معتدل، نشان زينت براي مردان بود، پيامبر اكرم(ص) آنها را رعايت مي‌كردند. براي نمونه، آراسته بودن ظاهر از طريق توجه به لباس، موي سر و محاسن و نگاه به آينه يا آب زلال پيش از خروج از خانه، بهره‌گيري از شانه و عطر و خضاب و سرمه و روغن و انگشتر از نمودهاي زينت ظاهري آن حضرت بود.

توجه به وضعيت ظاهر و مرتب كردن آن در خانه يا هنگام خروج از خانه از ديگر مظاهر اخلاق تزيّن در پيامبراعظم(ص) است. آن حضرت معمولا با استفاده از آينه، ظاهر خود را مرتب مي‌كردند و چه بسا- درصورت فقدان آينه- در آب زلال نگاه مي‌كردند. اين كار، هم در محيط خانه و براي همسران و هم براي خروج از خانه و رفتن نزد اصحاب انجام مي‌شد. هنگامي كه يكي از همسران حضرت در اين‌باره به آن جناب عرض كرد: شما با اينكه بهترين خلق الهي و پيامبر او هستيد براي خروج از خانه بر آب نظر مي‌كنيد؟! فرمودند: «خداوند دوست دارد كه بنده‌اش به وقت حضور نزد برادرانش خود را آماده و متزين كند». از اين رو، آن حضرت حتي در سفرها نيز آينه‌اي همواره به همراه داشتند.

عطرزدن و خوشبو بودن را مي‌توان از مهم‌ترين نمودهاي اخلاق تزين به شمار آورد كه به‌صورت طبيعي براي همه افراد مطلوب است. اين ويژگي نيز يكي از سنن و خصلت‌هاي انبيا و ازجمله پيامبر اكرم(ص) معرفي شده است. التزام پيامبراكرم(ص) به عطر و خوشبو بودن به قدري بود كه كساني كه مدت مديدي با آن حضرت معاشرت داشته‌اند اذعان كرده‌اند همواره آن حضرت را خوشبو يافته‌اند. پيامبر اكرم(ص) بيش از پولي كه صرف غذا مي‌كردند صرف خريد عطر مي‌كردند. آن حضرت از ميان عطرها، بيش از همه، «مُشك» را دوست مي‌داشتند، به‌گونه‌اي كه آثار استفاده از مُشك در موهاي ايشان مشاهده مي‌شد.

آن حضرت از عود و عنبر نيز بهره مي‌جستند و اين سه، ازجمله عطرهايي بودند كه مردان از آنها استفاده مي‌كردند؛ زيرا رنگ نداشتند و معروف به «ذكورالطيب» (عطر مردان) بودند. از خود آن حضرت در اين‌باره نقل شده كه فرمودند: «عطر مردان بوي آشكار و رنگ پنهان دارد و عطر زنان رنگ آشكار و بوي پنهان» «غاليه» نيز از عطرهاي مورد استفاده حضرت بود كه گاه همسران ايشان، حضرت را بدان خوشبو مي‌ساختند.