همشهری آنلاین: اعلام کاندیداتوری سید حسن خمینی، تشدید اقدامات امنیتی علیه محور مقاومت و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های یکشنبه-۲۲ آذر- به آن پرداخته شد.

 جمال کاظمی در ستون سرمقاله روزنامه ايران با تيتر«معانی یک تصمیم انتخاباتی»نوشت:

حجت‌الاسلام والمسلمین سید‌حسن خمینی برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی، گویی دیگر دو به شک نیست. این را همین سه چهار شب پیش برادرش سید‌علی، آفتابی و علنی کرد. سخنرانی سید‌علی خمینی به آخر نرسیده، خبر در جهان واقعی و مجازی دهان به دهان چرخید و به صبح نکشیده انبوهی از تفسیر و نقد، پای خبر نشست. هیچ‌کس از منتقدان خطر نکرد تا به نام و آدرس، از تصمیم خطیر خمینی جوان خرده بگیرد. به عوض، کثیری از سایت‌ها و صفحات نشان‌دار یا بی‌نشان در جهان مجازی، صرفه را در آن دیدند که به چهره این تصمیم اسید بپاشند و از همین آغاز که هنوز سه چهار منزل تا شب انتخابات راه مانده است، زبان به سرزنش واقعه بگشایند. ماجرا به سید‌حسن خمینی فیصله نیافت و دیگرانی نیز به میدان آمدند و خبر دادند که در معرکه آتی انتخاب مردم، نام‌شان را به محک رأی و خواست مردم خواهند گذاشت.

همین ماجرا، حلقه منتقدان تنگ‌چشم را به صرافت انداخت تا در هر مکانت و منزلت و مرتبتی که هستند و از هر تریبون و میکروفونی که برخوردارند هشدار بدهند که انگار قرار است جمعی به هوای تغییر در ترکیب پارلمان یا خبرگان، پا به میدان بگذارند. یکی از احیای فتنه سخن گفت و دیگری از تشکیل یک اقلیت قوی. رسواتر از همه، صفحاتی در جهان مجازی بود که حتی از اغفال و اغوای خمینی جوان سخن به میان آوردند. ماجرا اما ساده‌تر از همه این توطئه‌اندیشی‌ها است.

1- سید‌حسن خمینی، نواده نامدار امام خمینی‌(ره) است. نفس این انتساب و نیز موضعگیری‌های پخته و پاکیزه او در خلال رخدادهای پرغبار، قهراً او را بهره‌مند از منزلتی نیکو ساخته است. به تعبیری سهم سید‌حسن از کاریزمای خاندان خمینی، سهمی چشمگیر بوده است، اما او اینک با حضور در یک رقابت عمومی، مبنای مشروعیت کاریزماتیک خانوادگی خود را در معرض تخمین مشروعیت قانونی خواهد گذاشت. این، غیر از آنکه نشانی از شجاعت و اعتماد به نفس خمینی جوان است، التزام او به آداب دموکراسی را نیز اثبات می‌کند. چه بسا او نوادر مصادیق در میان بزرگان صاحب کاریزماست که از قرار گرفتن روی ترازوی افکار عمومی پرهیز ندارد. به این اعتبار، سیره سید‌حسن خمینی، می‌تواند آغاز یک سنت بدیع و کم‌سابقه در حیات مردان سیاسی ایران باشد.

2- خمینی جوان، چهره‌ای شناخته به «استقلال» است. او را نه می‌توان سراسر به اردوی اصلاحات سنجاق کرد و نه تماماً به جبهه اصولگرایی. به حسب همین مشی و مرام، سید‌حسن خمینی نمونه نامداری از گفتمان اعتدال به شمار می‌آید. لهجه او در اعتدالگرایی، لهجه و لحن انفعالی نیست؛ نمی‌توان گفت که او «هم اصلاح‌طلب است و هم اصولگرا» یا «نه اصلاح‌طلب است نه اصولگرا». تفسیر او از انقلاب، امام و نظام، صاحب ارکان و اصولی ایجابی است که معنایی دقیق به تعریف اعتدال می‌بخشد. به این اعتبار، تصمیم سید‌حسن خمینی برای ورود به عرصه انتخابات را می‌توان به معنای تقویت جریان اعتدالی سیاسی تفسیر کرد که البته با سنت تاریخی تحول‌طلبی در ایران پیوندهای فراوانی دارد. نفس این اعتدالگرایی، کمترین فایدت و منفعتی که دارد، آن است که گرایش‌های سیاسی گریز از مرکز را مهار، تضعیف یا نقض می‌کند.

3- مجلس خبرگان، مجمع معتمدان نظام است. سید حسن خمینی را کمتر کسی است که به عنوان معتمد نظام نشناسد، حتی اگر با مذاق و منش سیاسی او بر سر مهر نباشد. مهم آن است که به گفته روحانی، «تمام چهره‌های علاقه‌مند به خدمت، در انتخابات حاضر شوند.» روحانی در آخرین مواضع انتخاباتی خود از همگان خواست که انتخابات آینده را به «جلوه‌گاه وحدت، قدرت ملی و انسجام ملت ایران» بدل کنند. گفتن ندارد که انتخابات در حکم سالن تشریح برای یک نظام سیاسی است تا تحمل، بی‌طرفی، امانتداری و قانونگرایی ناظران و مجریان پیش چشم همگان، ارزیابی شود.

حاصل این ارزیابی آنگاه مایه سربلندی خواهد بود که حق‌الناس پنداشتن فرآیند انتخابات، برای تمامی ارکان حاکمیت فریضه به شمار آید. زبانی که از لحظه اعلام حضور خمینی جوان در انتخابات آینده، بی‌درنگ و بی‌وقفه از «نگرانی» سخن می‌گوید، بی‌گمان از حق‌الناس دانستن انتخابات عاجز خواهد بود.

  • به هوشیاری بیشتر نیاز داریم

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

تشدید اقدامات امنیتی علیه محور مقاومت در منطقه به مرز هشدار رسیده است. ورود نظامیان ترکیه به شمال عراق و اقدام مجلس نمایندگان آمریکا در بازتولید اتهام محور شرارت علیه ایران و همزمان با این مباحث سخن گفتن از اعزام نیروهای جدید غربی عربی بنام اقدام علیه داعش در سوریه و عراق، علامت‌های بالینی تشدید وضعیت امنیتی منطقه می‌باشد. برای چند و چون این تحولات توجه به نکات زیر ضرورت دارد:

1- حمله به هواپیمای نظامی روسیه که به دعوت دولت دمشق وارد فضای شمال سوریه شده بود، درست چند روز پس از ماجرای تروریستی پاریس اتفاق افتاد و همزمان با ابراز تأسف شدید نسبت به ماجرای پاریس، دولت آمریکا حمایت کامل خود را از اردوغان در مناقشه پیش آمده بین روسیه و ترکیه اعلام کرد. این در حالی است که محکوم کردن تروریزم و اسقاط هواپیمای نظامی روسیه که به منظور مقابله با داعش و بقیه گروه‌های تروریستی وارد سوریه شده بود، قابل جمع نیست.

2- درست در فضایی که ترکیه از واکنش نظامی روسیه در نگرانی به سر می‌برد، نظامیان ترکیه یک واحد نظامی به استعداد 130 نفر و حدود 20 تانک و نفربر زرهی را به شمال موصل اعزام کردند و علیرغم مخالفت صریح دولت عراق، آنکارا بر ابقاء این نیروها در خاک عراق و افزایش آنان تأکید کردند: اردوغان اعزام این نیروها را به درخواست مسعود بارزانی رئیس دولت اقلیم کردستان عراق مرتبط کرد و حال آنکه قوانین بین‌المللی اجازه نمی‌دهد در امور امنیتی به استناد درخواست دولت یک اقلیم مداخله نظامی صورت گیرد چراکه چنین اقدامی نقض صریح حاکمیت ملی آن کشور محسوب می‌شود و این در حالی است که منطقه حضور نظامیان ترکیه هیچ ارتباطی با دولت اقلیم ندارد. پایگاه «عشیقه» بخشی از استان عرب‌نشین نینواست و ربطی به مناطق کردی ندارد. در این منطقه ایزدی‌ها، مسیحی‌ها و کردها حضور دارند و اردوغان با مداخله در این منطقه علاوه به نقض حاکمیت ملی عراق، مقدمات درگیری‌های خونین طایفه‌ای را نیز فراهم کرده است.

مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل نشان می‌دهد که حمله به هواپیمای روسیه در سوم آذر ماه جاری یک اقدام برنامه‌ریزی شده با هدف تغییر وضع امنیتی منطقه به نفع آمریکا و ترکیه صورت گرفته است. این موضوع علی‌القاعده می‌تواند بیانگر سلسله رخدادهایی باشد که یکی پس از دیگری از سوی آمریکا و ترکیه به اجرا گذاشته می‌شود و نیاز به واکنش فیصله دهنده دارد.

3- مذاکرات بارزانی و اردوغان که پیش از این بصورت محرمانه انجام شده بود، پس از مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل جنبه رسمی و علنی پیدا کرد. پس از این حمله، بارزانی تأیید کرد که این مداخله با اطلاع او صورت گرفته است. این موضوع نشان می‌دهد که ترکیه به موازات تشدید درگیری با کردهای خود، درصدد برآمده است تا از اختلافات کردهای عراق با دولت بغداد برای پیشبرد سیاست‌های ضدعراقی خود سود جوید. در این میان جدا از اقدام فتنه‌انگیزانه دولت اردوغان، شاهد خیانت مسعود بارزانی از یک سو علیه کردها و از سوی دیگر علیه دولت عراق هستیم. در این مداخله  جرم بارزانی قطعاً از جرم اردوغان سنگین‌تر است و دولت عراق باید با استفاده از ابزارهای خود ابتدا حاکمیت خود را بر کردستان اعمال کند و پس از آن به تجاوز نظامی ترکیه خاتمه دهد. جالب این است که حدود یک سال پیش وقتی که منطقه کردی عراق از سوی داعش مورد تهدید قرار گرفت درخواست بارزانی از آمریکایی‌ها برای کمک به جایی نرسید و اگر کمک به موقع ایران نبود داعش با کمک ترکیه بر منطقه کردستان مسلط شده بود. بارزانی در این میان با نادیده گرفتن هم پیمانی اردوغان- ابوبکر البغدادی در زمان حمله شهریور ماه گذشته داعش به اربیل، هم اینک که داعش با ضربات نیروهای عراقی مؤتلف ایران، بشدت ضعیف شده به هم پیمانی با حامی داعش رسیده است!

بارزانی جدای از اینکه به کردهای ترکیه و سوریه پشت کرده و جنایات دولت اردوغان علیه آنان را نادیده گرفته است، موقعیت امنیتی منطقه کردستان عراق را نیز به مخاطره انداخته است چرا که در صورت بهم خوردن موازنه در منطقه شمال عراق، بغداد و تهران سکوت نمی‌کنند و این می‌تواند منازعات کنونی را به منطقه کردی در عراق بکشاند. طبعاً در چنین شرایطی مانع موجود بر سر راه توسعه داعش به سمت شمال نیز ناخواسته از میان می‌رود و دیوارهای دفاعی اربیل در همان دقایق اولیه فرو می‌ریزد. در واقع در اینجا بارزانی پیش از آنکه مرتکب خیانت علیه کردهای ترکیه و سوریه شده باشد، به مردم کرد عراق خیانت کرده است.

4- اقدام روز سه‌شنبه گذشته مجلس نمایندگان آمریکا در باز تولید اتهام «محور شرارت» علیه ایران و تصویب طرحی که ایران را نا امن و یکی از مراکز تولید تروریزم معرفی می‌کند، معنادار به حساب می‌آید. این در حالی است که دو روز پس از آن «حنان فتلاوی» یک نماینده مجلس عراق فاش کرد وزرای خارجه و دفاع آمریکا سرگرم آماده‌سازی شرایط در عراق برای اعزام دهها هزار نیروی نظامی مزدور- عمدتاً عربی- هستند.

آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که آنچه نیروهای نظامی آنان را در سال 2011 از عراق اخراج کرد، هماهنگی‌های انجام شده میان عراق و ایران بود و امروز نیز، ایران مهمترین مانع بازگشت دوباره نظامیان آمریکا به عراق محسوب می‌شود. در واقع مجلس آمریکا با تصویب طرح ضدایرانی خود که بدون شک با درخواست وزارت خارجه و دفاع آمریکا همراه بوده است بازسازی موقعیت نظامی آمریکا در عراق را کلید زده است. البته این موضوع ساده‌ای نیست و تحقق آن نیازمند همراهی دولت عراق  می‌باشد. از این رو هیچ بعید نیست که مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل یک قطعه از پازل آمریکایی‌ها برای هل دادن عراق به سمت آمریکا به گمان رها شدن از تجاوز نظامی ترکیه باشد. اگرچه رئیس‌جمهور، دولت عراق، مرجعیت و گروههای مختلف عراقی بخصوص گروههای شیعی در این مورد موضع یکپارچه‌ای داشته‌اند ولی مواضع دولت اقلیم کردستان عراق و مواضع بعضی از شخصیت‌های سنی عراق - از جمله موضع سلیم الجبوری - به نحو تاسف‌انگیزی مسئولانه و در جهت مقابله با مداخله خارجی نبوده است. این شکاف سیاسی کار را بر دولت عراق سخت می‌کند ولی با این حال اگر شیعیان عراق موضع یکپارچه کنونی خود را حفظ کنند، شکاف‌های موجود و مواضع ضعیف رهبران کردی و رهبران سنی عراق کمک چندانی به طرح‌های مداخله‌گرایانه آمریکا و ترکیه نمی‌کند.

5- موضع مجلس نمایندگان آمریکا علیه ایران که بدون شک به درخواست دولت‌ آمریکا صورت گرفته است، حساسیت شرایط را به ما گوشزد می‌کند. آمریکایی‌ها با ناامن‌ نشان دادن ایران به عوامل تروریستی خود گرا داده‌اند که ناامن‌سازی ایران کلیدخورده و آنان باید برای ایفای نقش در این موضوع آماده باشند. در ادبیات نظامی دنیا، این یک علامت انکار برای مداخله به حساب می‌آید. اما این چه نوع مداخله‌ای است؟ در این روند دو سطح مداخله می‌تواند اتفاق بیفتد و البته این دو سطح می‌توانند توأمان مدنظر قرار گیرد. یکی از این مداخلات شبیه آنچه در عراق یا سوریه اتفاق افتاده است، می‌تواند مداخله امنیتی و نظامی مستقیم و غیرمستقیم - یا یکی از این دو - باشد. اقدام آمریکا در شکل‌دهی به یک ائتلاف و آنچه اخیرا توسط «فتلاوی» فاش شد، شکل‌دهی به «ارتش مزدوران»  علیه سوریه می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر- یعنی ایران - نیز کاربرد داشته باشد.

کما اینکه مداخله نظامی مستقیم ترکیه در عراق زیر چتر یک گروه داخلی در این کشور، می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر نیز کاربرد داشته باشد. در واقع در این دو مدل رفتاری، مداخله نظامی یک یا چند کشور علیه یک کشور دیگر، الزاما نیازمند موافقت دولت آن کشور نیست، خواست یک ائتلاف بین‌المللی یا درخواست یک گروه داخلی - ولو غیر قانونی- برای مداخله نظامی  کفایت می‌کند؛ اقدام توأمان و هماهنگ آمریکا و ترکیه که پس از ماجرای پاریس صورت‌بندی شده و با حمله ترکیه به سوخوی 24 روسیه کلید خورده، نوعی تغییر حقوقی و امنیتی در جغرافیای منطقه است و از این رو ایران باید پیش از آنکه با چنین الگوها و فرمول‌هایی تهدید امنیتی و حقوقی شود به مقابله جدی با آن برخیزد و از این منظر می‌توان به اهمیت توافق ایران و روسیه در مسائل امنیتی منطقه پی برد. توافق ایران و روسیه از آنجا که از یک سو ناظر بر مقابله فراگیر با تروریزم است و از سوی دیگر عملیات نظامی ناظر بر محور قرار گرفتن دولت‌ها  در سرزمین‌های مورد تهدید تروریزم است، یک اقدام آفندی قوی در دفاع از مرزها و حقوق کشورهای منطقه به حساب می‌آید.

اما یک جنبه دیگر از اقدام مجلس نمایندگان آمریکا مربوط به حوزه سیاسی می‌شود. این اقدام در آستانه انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان ایران صورت گرفته و دارای پیام خاصی است. آمریکایی‌ها چندی است گمان کرده‌اند مردم ایران «کنار آمدن»  را بر مقاومت در برابر آمریکا انتخاب نموده و نیروهایی در حاکمیت ایران هستند که این انتقال از مقاومت به کنار آمدن را مدیریت می‌نمایند. مجلس نمایندگان آمریکا در این طرح با زنده کردن اتهام محور شرارت درصدد برآمده است تا به خیال خود مردم  ایران را از ترس جنگ و تحریم‌های جدید به سمت تنزل از مواضع انقلابی سوق دهد.

اما آنان این روش را در طول سال‌های گذشته تجربه کرده و همواره ناکام بوده‌اند این بار هم به نتیجه نمی‌رسند البته به شرطی که بزک کردن‌هایی که «دوستان آمریکا»  در ایران از چهره و نیات آمریکا می‌کنند به توهم آمریکایی‌ها دامن نزند و آنان را وسوسه ننماید.

  • تبیین سیره اهل بیت در محرم و صفر

علی‌اکبر گلقندشتی . پژوهشگر در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:

محرم و صفر برای شیعیان ماه‌های قدرشناسی از زحمات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) اوست. قدرشناسی از زحمت‌های پیامبر اسلام، دستور آشكار خداوند است. خداوند در قرآن از مؤمنان خواسته است مزد رسالت را با محبت اهل‌بیت پیامبر(ص) پاسخ دهند. شیعیان با برپایی و شركت در مجالس عزاداری پیامبر و خاندان او به این دستور خداوند عمل می‌كنند. علت انتخاب این دوماه، شهادت امام سوم شیعیان در آغاز محرم، به‌اسارت‌رفتن خاندان ایشان، شهادت سه نفر دیگر از فرزندان پیامبر یعنی امام‌سجاد(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام‌رضا (علیهم‌السلام) و رحلت جانگداز پیامبر مهر و رحمت در پایان ماه صفر است. پیامبر مهر و محبت در سخنرانی‌های زیادی و از جمله در آخرین حج، اهل بیت را به‌عنوان یكی از دو یادگار خود در جامعه معرفی كردند. قرآن و اهل بیت دو میراث برجای‌مانده از پیامبر برای عموم مسلمانان بودند كه پیروان آنها به هدایت می‌رسند. قرآن منبع سخنان و اعمال پیامبر و اهل بیت، ادامه‌دهنده و مفسر سیره پیامبر هستند. به این منظور علامه طباطبایی درباره حكومت امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید «به‌واسطه سیرت عادله خود قیافه جذاب سیرت پیغمبر اكرم را به مردم- خاصه نسل جدید- نشان داد. وی در برابر شوكت كسرایی و قیصری معاویه در زی فقرا و مانند یكی از بینواترین مردم زندگی می‌كرد. وی هرگز دوستان و خویشاوندان و خاندان خود را بر دیگران مقدم نداشت و توانگری را به گدایی و نیرومندی را به ناتوانی ترجیح نداد» (امام‌علی از نگاه دانشوران... خلافت پنج‌ساله علی(ع) ص١٣٩). به نظر می‌رسد مهم‌ترین علت رنج‌های پیامبر و اهل‌بیت(ع) تلقی اجتماعی و نه فردگرایانه آنان از اسلام است.

پیامبر فقط سخنان اخلاقی جهت ارتقای اخلاق و رسیدن به آرامش روحی ارائه نمی‌كردند. ایشان توسعه سیاسی جامعه، گسترش عدالت و مساوات را جزء مهم‌ترین برنامه‌های خود داشت. البته پیامبر اسلام تنها پیامبری نبود كه به عرصه‌های اجتماعی پرداخته بود بلكه برخلاف نگاه مسلط پژوهشگران، پیامبرانی مانند سلیمان، داوود و حضرت موسی (علیهم‌السلام) نیز در رأس حكومت و قدرت تصمیم‌گیری اجتماعی حضور داشتند. اهل بیت نیز به‌عنوان ادامه‌دهنده حیات پیامبر در جامعه در طول زندگی خود هیچ‌گاه تنها تفسیر عبادی از دین اسلام ارائه نكردند و در مقابل مشكلات عملی و علمی مسلمانان بی‌توجه نبودند. از جمله دلیل‌ها برای قدردانی از اهل بیت همین نگاه جامع به دین است. البته بررسی ملاك‌ها و اصول حكومت نبوی و علوی وظیفه مهم پژوهشگران و اندیشمندان اسلامی است تا تحریف و سوءاستفاده از دین در جامعه اتفاق نیفتد. ولی برای همه پژوهشگران مسلم است كه در تلقی پیامبر و اهل بیت از حضور دین در جامعه، دین وسیله كسب قدرت و حكمرانی بدون پاسخ‌گویی نیست.

ایشان همیشه تلاش كردند با دو اصل اخلاق و حق، رابطه حاكم و مردم را ترسیم کرده و قدرت بی‌پایان را محدود کنند. پیامبر و اهل‌بیت برای مشاركت سیاسی، اصول اخلاقی‌اي داشتند كه همیشه آنها را رعایت می‌كردند و آن‌قدر بر آنها تأكید داشتند كه تبدیل به سیره و سبك زندگی پیامبر شدند. خدامحوری و غایت‌مداری، اصل كرامت و عزت انسان، عدالت‌محوری، اصل مهر و رأفت اسلامی، مشورت و مشاركت‌پذیری، وفای به عهد و پیمان و اصل شایسته‌سالاری و انتخاب شایستگان از آن جمله‌اند. (سیره سیاسی پیامبر اعظم (ص)، شریف لك‌زایی، ص ٥٩). امیدوارم خداوند، پیامبر و اهل بیت ایشان (علیهم‌السلام) عزاداری‌ها و تعظیم شعائر اسلامی را از مردم ایران قبول کنند.