بنابراین روزنامهای که اکنون محور فرایندهای شهری است باید شانه به شانه تغییرات عناصر و مفاهیم شهری پوست انداخته و پا به پای آنها خود را تغییر دهد. امروزه مقولاتی مانند حملونقل، شرایط جوی و اقلیمی، مبلمان و خدمات شهری همگی دستخوش تحول شدهاند و بنابراین روزنامه نیز باید با رویکرد تخصصگرایی در فرایند زندگی شهری آنها را بهدرستی رصد کند.
بهویژه در دو حوزه حاکمیت مدنی شهروندان و اقتصاد شهری این روزنامه میتواند سرمایهگذاری حرفهای بیشتری داشته باشد. حوزههایی که یکی میزان مشارکت مردم در شکلدهی به خدمات شهری را افزایش میدهد و دیگری از نیازهای شهروندان، برای زندگی در شهرهای رو به مدرن شدن است. افزون بر این، همشهری با این میزان مخاطب و بهدنبال آن تأثیرگذاری بالا میتواند در کنار رصد و انعکاس مشکلات شهری در زمینه آموزش مفاهیم شهری و حقوق شهروندی نیز پیشرو باشد. برای نمونه اطلاعرسانی درباره خدمات شهری ارائهشده توسط فرهنگسراها یا مباحث دیگری که شهروندان را با پتانسیل محله و شهرشان آشنا میکند ازجمله این مباحث است.
در چند سال اخیر همشهری تلاش کرد به وسیله ضمیمهها این خلأ را پر کند اما در این زمینه نیز پیشنهاد میکنم به جای پرداختن به مسائل داخل خانه و ارائه مطالبی درباره سبک زندگی و اقتصاد خانواده که در مجلههای گوناگون و رسانههای دیداری مانند تلویزیون به آن پرداخته میشود همشهری و ضمائم آن به مسائل پیرامون سبک زندگی شهری بپردازند. برای همکاران ارجمندم در روزنامه همشهری و سایر بخشهای مؤسسه، آرزوی بهروزی دارم و اگر صرفا یک نکته بخواهم به بحث اضافه کنم، تکرار دائم واژه آموزش خواهد بود.
- روزنامهنگار و استاد دانشگاه تهران