يعني معياري كه براساس آن ميزان ارزش يك رويداد براي «خبر» شدن در عالم رسانهها تعيين ميشود. اين مهمترين ارزش خبري دنياي رسانهايشده ما البته ناعادلانهترين ارزش هم هست آن هم در جايي كه بنا بر همان لطيفه معروف، كشته شدن ميليونها مسلمان، ارزشي كمتر از جان آنجلينا جولي مييابد يا ترور مردم پاريس مهمتر از كشته شدن مردمان لبنان و عراق قلمداد ميشود.
درباره جادوي شهرت در رسانههاي جهان بسيار ميتوان گفت و نوشت اما راستي چرا مشهور شدن براي ما-خصوصا نسل جديد- اينقدر جذاب است؟ ما چرا به حال و روز همان كساني كه با جلب نظر خودمان، هاله نوراني شهرت بر سرشان پهن شده، غبطه ميخوريم؟ آيا واقعا داشتن اين ارزش مهم خبري، آنقدر ارزش دارد كه روزي بهخاطر نشناختن چهره يوكيو آمانو يا فرانسيس فوردكاپولا مورد تمسخر و مضحكه ديگران قرار بگيريم؟
روي ديگر سكه شهرت، زماني به چشمام گران آمد كه بنا به تقدير روزگار پاي من هم به بازار سنگقبر فروشان باز شد. آنجا بود كه دانستم شهرت بعد از مرگ هم دست از سر آدمهاي معروف برنميدارد. آنها حتي بعد از مرگ هم ممكن است مانكني شوند با لباسي از جنس سنگ، براي اينكه نظر ماتمزدگان را براي انتخاب سنگ قبر عزيزانشان به اين و آن مغازه سنگفروشي جلب كنند. اين بار اما براي تبليغي كه ميكنند حقالزحمهاي گيرشان نميآيد؛ بازار مكاره مرگ، متأسفانه تعرفه تبليغاتي ندارد.
لطفا به اين عكسها نگاهي بيندازيد و شعر زير را كامل كنيد. حضرت حافظ فرمود: «شهره شهر مشو تا...»