متأسفم براي شما كه مجبوريد سالانه صدها گرم ذرات آلاينده را به ريههاتان فرو ببريد تا مبتلا به امراض صعبالعلاج شويد و باز هم متأسفم براي شما كه مجبوريد در شهري مانند تهران براي سوارشدن به واگنهاي فشرده مترو عزت انساني خود را زير پا بگذاريد يا دقايق طولاني در ايستگاه بايستيد تا اتوبوسي از راه برسد و شما به زحمت بتوانيد سوار آن شويد.
طبق پيشبينيهاي يكيدو روز گذشته سازمان هواشناسي به احتمال زياد الان كه داريد اين خطوط را ميخوانيد، شاخص آلودگي هوا در گوشه و كنار اين شهر مدام رو به افزايش است. تجربه دوشنبه قبل را كه يادتان هست؟ ميانگين شاخص آلودگي هواي تهران به عدد 162رسيد تا هوا در خطرناكترين وضعيت خود از ابتداي سال قرار بگيرد. قرار است امروز و فردا هم دوباره زير فشار آلودگي هوا دست و پا بزنيم مگر اينكه طبق هميشه باد و باران به دادمان برسد. اما راه چاره چيست؟ آيا آلودگي هوا بايد براي هميشه زندگي در شهرها را خطرناك كند؟
بهزعم كارشناسان توسعه حملونقل عمومي، بهخصوص مترو و اتوبوس مهمترين راهكارها براي رفع اين معضل هستند. با توجه به برنامهريزيهاي صورتگرفته از سوي مديريت شهري اگر اعتبار مالي مورد نياز براي توسعه متروي تهران، طبق قانون از سوي دولت تأمين شود، ميانگين تعداد مسافران متروي پايتخت در هر روز از 3.5 ميليون نفر فعلي به 10ميليون مسافر در سال97 خواهد رسيد. اما توسعه اتوبوسراني در تهران و ديگر كلانشهرها نيز بايد از سوي دولت مورد توجه باشد كه نيست.
نگاهي به گذشته نشان ميدهد كه دولتهاي 10سال گذشته تقريبا هيچ ارادهاي براي كمك به توسعه حملونقل عمومي شهرها نداشتهاند و اين امر نيز جاي تأسف دارد. اينكه چرا توسعه حملونقل عمومي در شهرها و البته صرفهجوييهاي كلان ناشي از كاهش مصرف سوخت، كاهش هزينههاي درمان ناشي از افزايش آلودگي هوا، هدررفت زمان در ترافيك و مواردي از اين دست مورد توجه دولتمردان نيست، سؤال افكار عمومي است.
تزريق ميلياردها ريال به صنعت خودروسازي كه البته مهم است اما نتيجه آن ورود دهها هزار خودروي آلاينده و بيكيفيت به خيابان شهرهاست، چه منفعتي دارد؟ البته دهها سؤال ديگر نيز از سوي مردم مطرح است و رسانهها بهعنوان نماينده افكار عمومي از دولتمردان ميپرسند اما در نهايت جز اظهار تأسف نميتوانيم كاري براي خودمان انجام دهيم كه اگر تدبيري در كار بود، جان انسانها اهميت داشت و براي نجات آن بسته نجات تعريف ميكردند.