به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از پایگاه خبری آمریکایی وکس نیوز، سیمور هرش که برای پوشش قتلعام "مای لای" در جریان جنگ ویتنام و رسوایی زندان ابوغریب در اواسط دهه 2000 به اوج شهرت رسید، میگوید که یک رسوایی دیگر در جریان است که بسیار بزرگتر و مهمتر از گزارشهای سابق است.
وی در مطلبی بلند برای سایت "لاندن ریویو آو بوکز" گفت، رهبران ارشد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) عمدا در سیاست دولت آمریکا در قبال سوریه خرابکاری کردند، تلاشهای آمریکا برای کمک به شورشیان سوری را با مانع مواجه کردند و حتی برای بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه اطلاعاتی ارسال کردند.
به گفته سیمور هرش از پاییز 2013 تا سپتامبر 2015 رهبران ارتش آمریکا به صورت موثر اتحاد مخفی خود با اسد و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه را آغاز کردند چراکه آنها را بهترین متحد خودشان در مبارزه با داعش میدیدند.
پایگاه تحلیلی خبری وکس نوشته است: این ادعایی فوقالعاده و چشمگیر است و به نظر میرسد سیمور هرش آن را "لازم و مناسب" نیز میداند. اما همانند سایر گزارشهای وی خصوصا گزارشی درباره مرگ بن لادن، ادعاهای او هیچ مدرک و سندی ندارد و تنها به سخنان یک مشاور ارشد سابق در ستاد مشترک ارتش استناد دارد.
ماکس فیشر، نویسنده این مطلب در سایت وکس ادامه داده است: «آنچه در ادامه میخوانید، راهنمایی ساده برای تئوری سیمور هرش است؛ آنچه رخ داده، آنچه مقاله میگوید و نهایتا اینکه چگونه این اطلاعات با آنچه ما میدانیم همخوانی ندارد.
آنچه رخ داده، به روایت هرش به این شرح است:
اول، ستاد مشترک ارتش آمریکا (تحت رهبری مارتین دمپسی که سپتامبر بازنشست شد) که عالیترین رهبران نظامی را شامل میشود، در تابستان 2013 به این مساله پی برد که ترکیه برنامه مسلح کردن شورشیان (میانهرو) را برهم زده و کمکهای آمریکا را برای افراطگرایانی چون جبهه النصره و داعش تغییر مسیر داده است.
دوم، ستاد مشترک ارتش آمریکا این مساله را کشف کرد که شورشیان میانهروی سوری قابل دوام وجود ندارند و این اپوزیسیون تقریبا شامل افراطگرایان است.
سوم، ستاد مشترک ارتش آمریکا در پاییز 2013 تصمیم گرفت که مخفیانه اطلاعاتی برای ارتشهای سایر کشورها و طرفها بفرست، با علم به اینکه ممکن است این اطلاعات ممکن است به دست ارتش سوریه بیفتد. آنها این اطلاعات را به آلمان، روسیه و اسرائیل فرستادند که آنها هم این اطلاعات را به اسد دادند.
چهارم، هدف این اتحاد مخفی با اسد تضعیف تلاشهای باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در قبال سوریه، تقویت اسد و کمک به وی برای نابودی داعش و سایر افراطگرایان بود.
پنجم، در ازای آن ستاد مشترک ارتش آمریکا از اسد خواست: 1) حزبالله را از حمله به اسرائیل باز دارد؛ 2) بار دیگر با اسرائیل بر سر بلندیهای جولان مذاکره کند؛ 3) با پذیرش هرگونه کمک روسها موافقت کند و 4) پس از پایان جنگ انتخابات برگزار کند.
ششم، در تابستان 2013 ستاد مشترک ارتش آمریکا با ارسال سلاحهای منسوخ برای شورشیان سوری سیا را فریب داد. به گفته هرش، این اقدام با هدف نشان دادن حسن نیت به اسد بود تا او را متقاعد کنند که پیشنهادشان را بپذیرد.
هفتم، اتحاد مخفی ستاد مشترک ارتش آمریکا با پوتین و بشار اسد همانطور که گفتیم سپتامبر به پایان رسید؛ زمانی که ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا بازنشسته شد.»
نویسنده این مقاله نوشته است: «به صورت خلاصه هرش میگوید که رهبران نظامی ارشد آمریکا تلاش داشتند تا عامدانه سیاست خارجی آمریکا را معکوس کنند و اتحادی مخفیانه با اسد و پوتین شکل دهند. هرش این مساله را به عنوان موضوعی خوب نشان میدهد و باور دارد که ستاد مشترک ارتش آمریکا تصمیمی مناسب و لازم گرفته بود تا سیاست خطرناک اوباما در سوریه را متوقف کرده و از اسد و پوتین در مقابل با داعش حمایت کند. وی به صورت تاییدی، اظهارات منابع بسیاری را که میگفتند آمریکا باید به اسد در کنار پوتین به چشم یک متحد علیه داعش بنگرد، نقل کرده بود.
بسیاری از تحلیلگران خاورمیانه از مدتها پیش بحث میکردند که برکناری اسد اولین گام ضروری برای شکست داعش است چرا که حضور وی را تضمینی برای تداوم جنگ داخلی سوریه میدانستند و بر این باور بودند که این روند بستری حاصلخیز برای رشد داعش فراهم میکند. سیمور هرش به صورت ضمنی اشاره میکند که این به صورت خطرناکی اشتباه است و اینکه اسد در حقیقت یک شریک لازم برای مبارزه با داعش است.
به همین ترتیب هرش این موضوع را پیشنهاد میکند که اینکه برخی روزنامهنگاران و تحلیلگران مستقل زمانی که میگویند اسد و پوتین به صورت ضمنی داعش را تحمل میکنند چرا که این گروه با شورشیان ضد اسد میجنگد، یا اینکه اسد و پوتین در حد کمی داعش را بمباران میکنند و در همین حال بر روی شورشیان ضد داعش متمرکز میشوند، دروغ میگویند.
این مطلب به صورت یکپارچهای از اتهامزنی درباره اتحاد مخفی پنتاگون با اسد و پوتین تا بحث درباره اینکه سیاست اتحاد با اسد خردمندانه است، ادامه مییابد.»
ماکس فیشر در ادامه مطلبش توضیح داده که چرا باور ادعاهای سیمور هرش "سخت" است:
اول) نقص اساسی در اصل مطلب: هرش مدعی است که مغز متفکر تمام این توطئه ژنرال مارتین دمپسی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا بود و هرش معتقد است که وی از طرح اوباما برای مسلح کردن شورشیان سوری وحشت کرده بود و دمپسی به فکر کمک به اسد بود. اما باور کردن این ادعا دشوار است؛ دمپسی زمانی که روی کار بود، نه تنها با مسلح کردن شورشیان سوری مخالف نبود بلکه علنا میخواست برای تسلیح شورشیان سوری اقدامات بیشتری انجام شود. روایتهای همزمان با این بحث در داخل کاخ سفید تاییدی بر این موضوع است. دمپسی بحث میکرد که آمریکا باید قاطعانهتر شورشیان سوری را مسلح کند و اوباما برای ارسال تعداد کمتری سلاح تلاش میکرد.
هرش بدون هیچ مدرکی مدعی است که دمپسی به قدری با مسلح کردن مخالفان سوری مخالف بود که مرتکب اقدام فاحش "خیانت" برای خرابکاری در طرحهای مذکور بود. به نظر میرسد که سیمور هرش برای رفع این تناقض هیچ تلاشی نمیکند و در واقع مشخص نیست که آیا هرش میدانسته که ژنرال دمپسی حامی تسلیح شورشیان سوری بوده و نه مخالف آن؟
دوم) فقدان هرگونه مدرک: هرش هیچگونه مدرکی بجز نقل اظهارات یک منبع ناشناس موسوم به "مشاور سابق" ارائه نکرده است. هرش نگفته است که چرا این مشاور باید چنین اطلاعاتی داشته باشد!
سوم) این مطلب اساسا با آن واقعیتی که ما میدانیم، در تضاد است: باور و حتی تصور این مطلب بسیار دشوار است. هرش مدعی است که بسیاری و یا تمام اعضای ستاد مشترک ارتش آمریکا به صورت مشترک برای تضعیف سیاست خارجی رئیسجمهور خودشان همدستی کرده و به صورت مخفیانه آمریکا را با دشمنانش متحد کردند. این ادعا مغایر تمام دانستههای ما درباره نحوه فعالیت ارتش است و باور آن نیازمند آن است که ما نگاه خودمان را به رابطه ارتش و دولت آمریکا دچار دگرگونی کنیم. تمام اینها در شرایطی است که هیچ سابقه آشکاری درباره چنین توطئهای وجود ندارد. ما نمیتوانیم باور کنیم که رهبران غالبا ارشد ارتش ما یک روز در سال 2013 تصمیم گرفتند که به صورت کامل عملکردشان را تغییر دهند و از تمام هنجارها سرپیچی کنند و ناگهان بعد از بازنشستگی دمپسی در ماه سپتامبر 2015 به کار عادی خود بازگردند! سیمور هرش از ما انتظار زیادی دارد و دلیلی به ما ارائه نمیدهد تا به او اعتماد کنیم جز سخنانش.