البته شخصا خيلي اين مسئله را دوست ندارم چون حسي كه در لمسكردن و ورق زدن كتاب وجود دارد به هيچ وجه با حضور در فضاي مجازي به دست نميآيد. با اين وجود فضاي مجازي آنقدر دنياي ما را احاطه كرده كه ديگر گريزي از آن نيست. الان شما در هر موردي كه با سؤالي مواجه ميشويد كه مثلا فلان شخصيت تاريخي كه بود يا در مورد تكامل انسان با نكتهاي مواجه ميشويد، در لحظه، كليك ميكنيد و انبوهي مطلب پيش چشمتان قرار ميگيرد. در گذشته براي يافتن پاسخ يك سوال گاهي بايد ساعتها چندين كتاب را مرور ميكرديد و حالا در كسري از ثانيه با انبوهي از اطلاعات مواجه ميشويد.
البته همه اطلاعاتي كه در فضاي مجازي وجود دارند هم قابل اعتماد نيستند. خيلي وقتها در اينترنت با مطالبي سخيف و دروغ مواجه ميشويم كه با كمي دقت ميتوان به ماهيتشان پي برد. اين روزها مردم هم نسبت به انتشار چنين مطالب و اخباري واكنشهاي ترديدآميزي نشان ميدهند و به مرور مخاطبان متوجه ميشوند كه هر موضوعي كه در شبكههاي اجتماعي پررنگ ميشود را نبايد باور كرد.
به هر حال فضاي مجازي در كنار محاسنش آفتهايي هم دارد و اگر آگاهانه سراغ اين رسانه برويم كمتر دچار خطا و اشتباه ميشويم. مهمترين ويژگي شبكههاي اجتماعي امكاني است كه براي تبادل انديشه در اختيار مخاطبان قرار ميدهد. حالا اينكه عدهاي از اين فضا سوءاستفاده ميكنند نبايد موجب بياعتنايي به شبكههاي مجازي شود. بايد فرهنگسازي كرد تا مردم از رسانههاي جديد استفاده درستي بكنند. اين اطلاعرساني و ارتباط را بايد مغتنم شمرد. الان شبكههاي مجازي باب گفتوگو را باز گذاشته و اگر آداب گفتوگو رعايت شود نبايد از اين فضا هراسيد.
- نويسنده و كارگردان سينما