معمولا در كارهاي فردي، سختي فراواني روي دوش شخص ميافتد اما اگر همان كار بهصورت گروهي انجام شود كارها تقسيم شده و افراد سختيها را با هم شريك ميشوند. امام علي عليهالسلام ميفرمايند: يدالله معالجماعه يعني قدرت خداوند با جماعتي است كه كار ميكنند. اين قبيل تعابير نشان ميدهد كه اسلام كار جمعي را از فردي بيشتر ميپسندد. حال افراد شايد عقايد يكساني هم نداشته باشند ولي در شرايطي بايد به سمت يك هدف رفت. خوشبختانه در قرن اخير اين اتفاق افتاد. علماي اسلام و همچنين روشنفكران به اين فكر افتادند كه جمعيتي منسجم شوند در مقابل كساني كه دست چپاول به سوي كشورهاي اسلامي بلند كردند و جان و مال و ناموس مسلمين را هدف قرار دادند.
اين انسجام به نام وحدت اسلامي مطرح شد اما بعضي فكر كردند كه اين بهمعناي وحدت مذهبي است كه اشتباه بزرگي است؛ يعني يك مذهب ايجاد شود و همه پايبند آن باشيم درصورتي كه وحدت بدين معنا نه منطقي است و نه شدني. اما آن وحدتي كه علما به آن پايبند شدند اين است كه مسلمانان در مقابل دشمن مشترك، نگاه به مشتركات خود بكنند، نه اينكه عقايد خود را رها كنند. اين وحدت باعث ميشود كه اسلام تقويت شود و كسي به فكر ضربه زدن به كشورهاي اسلامي نيفتد. اين وحدت هم به اين معني نيست كه ما بحث علمي و استدلال را كنار بگذاريم بلكه بايد در فضايي كه طرفين متانت را حفظ ميكنند و همديگر را مسخره و توهين نميكنند مباحث علمي مطرح شود. اين رويه باعث ميشود حق روشن شود.
مكاتبات بين 2 عالم جليل سيدشرفالدين و شيخ سليم بشري از همين بحثهاي مفيد است كه در انتهاي اين بحث، مكتب جعفري بهعنوان يك فرقه مقبول، به اهل سنت معرفي ميشود. سيره اميرالمؤمنين(ع) هم همين را به ما ميآموزد. امام علي عليهالسلام از اظهار و مطالبه حق خود و شكايت از ربايندگان آن خودداري نكردند، با كمال صراحت ابراز داشتند و علاقه به اتحاد اسلامي را مانع آن قرار ندادند. خطبههاي فراواني در نهجالبلاغه شاهد اين مدعاست. در عين حال از صف جماعت مسلمين در مقابل بيگانگان خارج نشدند. در جمعه و جماعت شركت ميكردند، سهم خويش را از غنائم جنگي آن زمان دريافت ميكردند، از ارشاد خلفا دريغ نميكردند، طرف شور قرار ميگرفتند و ناصحانه نظر ميدادند.