فاصلهی درخت است از پرواز
با این همه
درختی را میشناسم
که شبها -دور از چشم عابران-
با شاخ و برگ ِ خود
تمرینِ پرواز میکند
- خاطرات
تو رفتی
و پاییز به باغِ من افتاد
خاطراتِ تو
زرد میشوند
اما نمیافتند
خاطراتِ تو زرد
خاطراتِ تو درد میشوند
- انتظار
تمام جهان را خواهم سرود
اگر بیایی
چرا که ریشههای نازکِ شعرِ من
از رگهای تو آب میخورند