به گزارش پايگاه اطلاعرساني حج، پيامبر (ص) به ابوذر غفاري علاقه داشت و او را از حواريان خود دانست و فرمود كه بهشت در اشتياق ديدار اوست. نيز وي را يكي از چهار كسي شمرد كه خداوند او را فرمان داده تا آنان را دوست بدارد. هرگاه نزد پيامبر همراه گروهي حضور مييافت، ايشان وي را نزديكتر از ديگر صحابه كنار خود جاي ميداد و در سخن گفتن به او رو ميكرد. اگر او در جمع حاضر نبود، پيامبر از او خبر ميگرفت. حتي گاه او را بر مركب خود، پشت سر سوار ميكرد.
زهد و پارسايي ابوذر موجب شد كه پيامبر وي را به عيسي (ع) تشبيه كند. او در زندگي به حداقل ممكن قناعت ميكرد و حتي از كسي هديه نميپذيرفت. وي در حقگويي سرآمد بود؛ چنان كه حضرت علي (ع) او را همچون خود از كساني ميدانست كه در راه خدا از سرزنش مردم نميهراسند و اين بر پايه پيمانش با پيامبر بود. از اين رو، هرگز از بيان حق باز نايستاد و هنگامي كه دستور خليفه براي منع فتوا را به او ابلاغ كردند، سوگند ياد كرد كه آنچه را از پيامبر (ص) شنيده، بيان خواهد كرد، گرچه خنجري بر حلق او نهند.
ابوذر سرانجام در ربذه، از منزلگاههاي كاروانهاي حج در طول تاريخ، در تنهايي و سختي همانگونه كه پيامبر (ص) خبر داده بود، در كنار همسر يا تنها دخترش به سال 32ق. درگذشت و به دست كارواني كه از عراق ميآمد و ابن مسعود و تني چند از اصحاب آن را همراهي ميكردند، تجهيز شد. مالك اشتر بر او نماز گزارد و وي را همان جا به خاك سپردند. اكنون اثري از مدفن وي نيست. پيشتر مسجدي به نام ابوذر بوده كه گويا قبرش همان جا قرار داشته است. زيارت وي در ربذه از مستحبات شمرده شده است. از او نسلي نمانده است.
در برخي منابع كتابي با عنوان خطبه به ابوذر نسبت داده شده كه حاوي شرح رخدادهاي پس از پيامبر (ص) است. دهها حديث از پيامبر گرامي (ص) به روايت او به ثبت رسيده است. احمد بن حنبل و سيوطي بسياري از اين احاديث را نقل كردهاند؛ از جمله روايتي كه در آن آمده است: حفص بن معتمر، ابوذر را در كنار كعبه ملاقات كرد، در حالي كه درِ كعبه را گرفته بود و ضمن معرفي خود، روايت معروف سفينه را از پيامبر نقل كرد كه اهل بيت خود را مانند كشتي نوح دانست و مردم را به پيروي از آنان سفارش كرد و نيز اين روايت كه پيامبر گرامي (ص) مسجدالحرام را نخستين مسجد روي زمين خواند كه مسجدالاقصي 40 سال پس از آن بنا شده است.