دليل آنها نيز اين بود كه معتقد بودند انسان فراموشكار است و اين نماد بايد جلوي چشم باشد تا فراموش نشود اين محل با چه خوندلي به اين وضع درآمده است. حال در اين روزها كه شاخص آلودگي هواي تهران (PSI) خوشبختانه در شرايط پاك قرار گرفته يا در فصولي مانند بهار و تابستان آلودگيها فروكش ميكنند گويي تمامي دولتمردان، مديران، استادان، شهروندان، نمايندگان مجلس، شوراي شهر و همه دستاندركاران فراموش ميكنند كه آلودگي هوا چه هزينههاي سنگين مادي و معنوي را به كشورمان تحميل ميكند. به اعتقاد بنده در نخستين قدم براي حل مشكل آلودگي هوا، رسانهها بهويژه صدا و سيما بايد در تمام ايام سال تابلوي آسيبهاي آلودگي هوا را جلوي چشم تمام افراد يادشده نگه دارند و تا زمان رفع كامل آلودگي هوا آنرا پايين نكشند. قصد ندارم براي فراموشي، كسي يا نهادي را متهم كنم چون بهطور اساسي فراموشي در سرشت آدمي است.
بايد از يك منظر كلانتر موضوع را ريشهيابي كرد و عرض ميكنم در سالهاي اخير بسياري از منتقدان و صاحبنظران بيشتر به معلول كه آلودگي هوا باشد پرداختهاند، نه بهعلت. اين امر ما را به گلايه واداشته و جدلها را زياد و راهحل را پيچيده ميكند درصورتي كه تمركز بر علت ميتواند همگرايي و در نهايت رفع آنرا بهدنبال داشته باشد.
در يك تقسيم بندي كلي علتهاي آلودگي هوا را ميتوان بهعلتهايي كه با تمهيداتي قابل رفع است و علتهايي كه ماهيتي بوده و به شرايط توپوگرافي شهرها ازجمله تهران ارتباط دارد، تقسيم كرد. دسته اول با برنامهريزيهاي كوتاه، ميان و بلندمدت قابل رفع هستند به شرط آنكه يكبار و براي هميشه فهرست دقيقي از آنها مشخص كنيم البته نه بهصورت عمومي بلكه بهصورت كمي با زمانبندي مشخص و برآورد هزينه. به اجمال عرض كنم براي رفع آلودگي هواي تهران و كلانشهرها هرچند اقداماتي نظير توسعه حملونقل عمومي، بهبود استاندارد سوخت و غيره بايد ادامه يابد اما فراموش نكنيم كه همه اين موارد مسكن هستند و ظرفيت زيستي تهران طبق مطالعات حداكثر جوابگوي 4ميليون نفر است و اگر به آن توجه نكنيم بهزودي علاوه بر آلودگي هواي تهران، آلودگي خاك، صدا و بسياري از معضلات زيستمحيطي، شهر را از بين ميبرد.
- كارشناس ارشد محيطزيست