آنجا بود كه فهميدند پسرشان از 6ماه قبل با فيلمهاي سياهي كه مرد شيطانصفت از او گرفته بود تهديد ميشد و هر شب كابوس ميديد.تحقيقات در اين پرونده 21مردادماه در دادسراي جنايي تهران شروع شد. آن روز پسري نوجوان كه به تازگي از بيمارستان مرخص شده بود همراه پدرش راهي دادسرا شد تا از يك مرد شكايت كند؛ مردي كه زندگي را به كامش تلخ كرده و او را تا يك قدمي مرگ برده بود.
پسر 16ساله به بازپرس شعبه چهارم دادسرا گفت: حدود يك سالي هست كه در يك قهوه خانه حوالي شرق تهران كار ميكنم. صاحب قهوه خانه جواني 25ساله به نام سجاد است كه هرچند سن كمي دارد اما همه از او حساب ميبرند چراكه خشن است و سابقه شرارت و حبس هم دارد. درواقع همه از او ميترسند چراكه هرجا گير كند چاقو ميكشد و همه اهالي محل و كاركنان قهوهخانه از ترسشان معمولا سربه سر او نميگذارند.
او ادامه داد: حدود 6ماه قبل بعد از تعطيلي قهوه خانه و درست زماني كه همه كاركنان به خانه رفته بودند سجاد صدايم زد. وقتي نزديك او شدم ناگهان چاقويش را زير گلويم گذاشت و گفت اگر فرياد بزنم مرا ميكشد. سجاد مرا به اتاقكي در قهوه خانه برد و با زور مرا مورد آزار و اذيت قرار داد. او آن روز تهديدم كرد كه اگر به كسي حرفي بزنم مرا ميكشد. من هم سكوت كردم.
اما اين پايان ماجرا نبود چرا كه سناريوي شوم صاحب قهوه خانه براي پسرنوجوان همچنان ادامه داشت.پسر نوجوان در ادامه گفت: سجاد با موبايلش از من فيلم و تصاوير سياه تهيه و تهديد كرد كه اگر شكايت كنم و به خواستههاي او تن ندهم اين فيلم را در فضاي مجازي و گروههاي تلگرامي پخش ميكند.
من هم به ناچار تن به خواستههايش دادم اما زندگيام بههم ريخت؛ تا حدي كه دچار افسردگي شدم. شبها كابوس ميديدم و از ترس آبروريزي جرأت نميكردم به كسي حرفي بزنم تااينكه تصميم گرفتم به زندگي خودم پايان بدهم. بيآنكه به كسي حرفي بزنم چندين قرص خوردم تا خودكشي كنم اما آن شب پدرم متوجه شد و وقتي ديد حالم خراب شده مرا فورا به بيمارستان رساند. چند روزي در بخش مراقبتهاي ويژه بستري شدم و جان سالم به در بردم. وقتي پدرم دليل خودكشي مرا پرسيد تصميم گرفتم همه حقيقت را به او بگويم. پس از آن با اصرار پدرم تصميم به شكايت گرفتيم.
- پايان فرار 4ماهه
با اين شكايت تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي با دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران مأمور رسيدگي به اين پرونده شدند. آنها راهي قهوه خانه شدند اما سجاد از وقتي خبر خودكشي پسر نوجوان را شنيده بود محل كار خود را ترك كرده و فراري شده بود.
در چنين شرايطي قاضي جنايي دستور پلمب قهوه خانه را صادر كرد. از سويي رديابيها براي شناسايي متهم فراري ادامه داشت تا اينكه كارآگاهان با زيرنظر گرفتن پاتوقهاي وي در نهايت اين مرد را 24آذرماه درعملياتي غافلگيرانه در يكي از پاتوق هايش در جنوب تهران دستگيركردند.
- ادعاي بيگناهي
متهم 25ساله روز گذشته براي انجام تحقيق به شعبه چهارم دادسراي جنايي منتقل شد. او بايد علاوه بر دادسراي جنايي به دادگاه عمومي تهران نيز منتقل ميشد تا در آنجا به اتهام ديگري كه در پروندهاش بود رسيدگي شود؛ چراكه وي پيش از آن به جرم درگيري و ضرب و جرح تحت تعقيب پليس قرار گرفته بود.
سجاد روز گذشته وقتي مقابل قاضي پرونده قرار گرفت منكر آزار و اذيت و نقشه شيطاني شد. او مدعي شد كه نوجوان 16ساله براي او پاپوش درست كرده و همه حرفهايي كه عليه او زده دروغ است. وي گفت: پسرنوجوان در قهوه خانهام كار ميكرد و هميشه بهخاطر دستمزد كمي كه ميگرفت شاكي بود. بارها از من خواست تا حقوقش را افزايش بدهم اما من قبول نكردم براي همين با من دشمن شد و درواقع از روي لجبازي اين شكايت را عليه من مطرح كرده است. من اتهام تجاوز، تهديد و فيلم سياه را قبول ندارم.
به گزارش همشهري، اظهارات سجاد در حالي بيان ميشد كه پزشكي قانوني هم حرفهاي شاكي 16ساله و آزار و اذيت او را تأييد كرده است. در چنين شرايط قاضي براي متهم قرار قانوني صادر كرد و تحقيقات از او ادامه دارد.