فريدون صديقي از آن قديميهايي است كه كمتر روزنامهنگاري را ميتوان يافت كه شاگردي او را نكرده باشد. او مصداق بارز همان مثالي است براي دانشجويان از كار ناب روزنامهنگاري كه بعد از چهل سال روزنامه نگاري از دل زغال، الماسي تراشيده بيرون آورد. دوشنبه 21 دي دوستان و شاگردان و همكاران فريدون صديقي دور هم جمع شدند و براي اين روزنامه نگار كلاسيك در روزنامه همشهري مراسم بزرگداشت برگزار كردند.
در آغاز مراسم، مهدی ذاکری، مدیرعامل مؤسسه همشهری از مردمی گفت که حیات معمولی دارند اما عدهای دیگر آثاری از خود به جای میگذارند که ماندگار است و همیشه میدرخشد.
او بعد هم فريدون صديقي را يكي از همين افراد دانست كه هم دانش روزنامهنگاري دارد و هم قلم عاطفياش به گنجينه روزنامهنگاري اعتبار بخشيده است. مهدي ذاكري از مجهزبودن صديقي به تجربه عملي روزنامهنگاري جدي در كنار دانش نظري حرف زد و البته بايد توضيح داد كه اما اينها دليل محبوبيت صديقي نيست، بلكه مردمداري و اخلاق پسنديده وي از او انساني وارسته ساخته است.
او همچنين چندبار تأكيد كرد كه برگزاري مراسم بزرگداشت براي اين استاد روزنامهنگاري با سختي و دشواري از سوي ايشان پذيرفته شده و بعد هم گفت: «بزرگداشت فريدون صديقي، بزرگداشت تكتك روزنامهنگاران و فعالان رسانه است و بايد از چند دهه فعاليت ارزشمند وي تقدير كرد.»
- فريدون، رئاليسم جادويي است
دكتر يونس شكرخواه، سردبير همشهري آنلاين كه سابقه آشنايياش با فريدون صديقي به همان ۴۰سال پيش و روزنامه كيهان برميگردد، اينطور از دوست قديمياش تقدير كرد: «از بن جانم ميگويم كه فريدون معلم من بوده و دستانم را گرفته اما دلم را لمس كرده است. بدون هيچ اغراقي ميگويم كه من از او آموختم و نه تكنيك را بلكه رفتار و اخلاق را و همه بزرگان و دوستان فريدون كه اينجا نشستهاند در اينباره شهادت ميدهند.
اگر امروز بخواهم براي فريدون صديقي تيتر بزنم، قطعا «رئاليسم جادويي» را انتخاب ميكنم چراكه اين مرد تبلور انسانيت است و جادويي بهخاطر استثناييبودنش.» «ارزش افزوده روزنامهنگاري» توصيف ديگر يونس شكرخواه از فريدون صديقي بود، وقتي كه گفت: «ما با هم زياد زمين خورديم، در مجله حوادث كه آن را بستند تا ستارهها كه نتوانستيم ادامه دهيم. اما او هر بار بلند شد و كارش را ادامه داد. بايد بگويم كه همه ما نوشتن را از او آموختيم حتي در نوشتن يك شرح عكس ساده به ما ياد داد چيزي كه ديده ميشود در عكس را نبايد نوشت. او ريلي را بنا گذاشت كه تا مدتها همه در مسير آن حركت خواهيم كرد. در انتها بايد بگويم كه پيدا كردن دوست خوب سخت است و از دست دادنش سختتر و فراموشكردنش ناممكن و من بايد بگويم كه هيچگاه فريدون را فراموش نميكنم.»
- شهامت نوشتن احساساتش را دارد
علياكبر قاضيزاده كه حالا يكي از قديميترين روزنامهنگاران معاصر ايران و البته دوست قديمي فريدون صديقي است، شخصيت همكار سالهاي دور و رفيق صميمي اين روزهايش را چنين توصيف كرد: «او تنها كسي است كه ميتواند خيلي زيبا و صميمي احساساتش را بيان كند و شهامت دارد آن را روي كاغذ بياورد. من فكر ميكنم كه در نسل حاضر روزنامهنگاري و حتي نسل ما كه نزديك به انتهاست، طرز نگارش او درس بوده است. من اين را قبول ندارم كه ميگويند استعداد غريزي است، آثار بهجا مانده از صديقي نتيجه چندين سال كار كشنده و مداوم و تلاش بيپايان اوست. براي او عمر دراز و بيش را آرزو دارم.»
- فريدون؛ شعر روزنامهنگاري ايران
مجيد رضائيان كه نخستين كتاب تيترنويسي در ايران را هم منتشر كرده، با اين تيتر كه «فريدون صديقي، شعر روزنامهنگاري ايران است» از همكار و دوست قديمياش تقدير كرد و گفت: «اين تنها بخشي از درياي شخصيت اوست و ما با فردي مواجهيم كه در ادبيات و نثر ادبي اگر نتوانم در همه وجوه بگويم بينظير است، به جرأت خواهم گفت كه كم نظير بوده و هست. صديقي جزو نادر گزارشنويسهاي توصيفي است كه ادبيات را مثل موم در دستانش دارد.
او حتي در بين منتقدان تئاتر و سينما هم خيلي خوب درخشيده و بايد در بزرگداشتي كه انجمن منتقدان تئاتر از وي برگزار كردند، بوديد و ميديديد كه چگونه دور اين گوهر درخشان ميدرخشيدند و از نوشتههاي بيبديل او تقدير ميكردند.» او بعد هم به تمام شاگردان و علاقهمندان به روزنامهنگاري توصيه كرد يادداشتي را كه وي در زمان فوت احمد شاملو نوشت، بهعنوان يك درس بخوانند و از آن ياد بگيرند.
- صديقي ميخواهد تكثير شود
سيدفريد قاسمي كه برجستهترين صاحبنظر در زمينه تاريخ مطبوعات ايران شناخته ميشود هم يكي ديگر از استادان و مهمانان حاضر در مراسم نكوداشت فريدون صديقي بود. او قبل از هر چيز به سابقه آشنايي چندينساله خود با صديقي اشاره كرد و اينكه 20سال قبل متوجه متفاوت بودن او با بقيه روزنامهنگاران شده و همان موقع با او گفتوگويي انجام داد تا براي امروز تاريخ روزنامهنگاري يادگار بماند. قاسمي كه خيليها از او بهعنوان حافظه گوياي تاريخ مطبوعات ايران ياد ميكنند ترجيح داد با طرح دغدغههايي درباره جايگاه روزنامهنگاري ايران، به جايگاه و اهميت فريدون صديقي و ديگر پيشكسوتان اشاره كند و گفت:
«صديقي از جهان شعر و داستان وارد روزنامهنگاري شد اما شعر و داستان را به خدمت روزنامهنگاري در آورد. اما سؤالي كه بهعنوان يك پژوهشگر تاريخ مطبوعات دارم اين است كه ما براي روزنامهنگاري خودمان چه كاري انجام داديم و در دوره روزنامهنگاري تطبيقي چه كاري براي آن كردهايم؟ امروز جهان الگوهاي روزنامهنگاري را در اين عرصه معرفي ميكند، حتي روزنامهنگاري آسيا هم الگوهايي را به دنيا معرفي كرده اما سهم ما از اين الگوها چيست و چقدر است؟ در همين پرسشها و واكاويهاست كه ارزش فريدون صديقي و فريدون صديقيها مشخص ميشود.
بايد به صراحت بگويم كه در هيچ دورهاي از تاريخ مطبوعات ايران، اين حجم از تعداد روزنامهنگاران پيشكسوت كارآمد نداشتيم و حيف است كه آنها نتوانند و امكانات آن را نداشته باشند كه در اين سن تجاربشان را مكتوب كنند تا از دل آن الگويي براي روزنامهنگاري دربيايد.» قاسمي بعد هم يادآوري كرد كه بايد استاد صديقي از تدريس مصاحبه و گزارش بازنشسته شود، چرا كه اين كار را نوهها و نبيرههاي او بايد انجام دهند. پيشنهاد پژوهشگر تاريخ مطبوعات ايران اين بود كه صديقي بايد مدارا و مديريت را درس بدهد و روزنامهنگاري در دوران دشوار و پيشدارندگي را تدريس كند.
- حرفهاي استاد
فريدون صديقي اما مانند هميشه و فروتنانه تقديرها را پس زد و به طنز گفت: بعضيها صحبتهايي را در اين جلسه بيان كردند كه انگار در مورد من نبود. او خاطراتي از روزهاي خيلي دور كه به زعم او هزار سال پيش است، تعريف كرد و براي جوانترهاي جمع توضيح داد كه چطور از واقعيات زندگي براي روزنامهنگاري خوراك خبري تهيه ميشده. صديقي اينطور تفاوت روزنامهنگاران قديم و نسل جديد را يادآوري كرد: «اگر آن زمان كه من خبرنگاري را شروع كردم، 2روزنامه كيهان و اطلاعات اصلي بودند و تمام تلاشمان اين بود كه خبري از رقيب نخوريم. اگر به ما ميگفتند فلان خبر كجاي روزنامه منتشر شده است، در آن حجم بيآگهي و قطع بزرگ روزنامه كيهان كه پر كردن آن كار سادهاي نبود، ميتوانستيم جاي خبر را مشخص كنيم.»
صديقي به خبرنگاران جوان توصيه كرد كه زياد بخوانند و كم حرف بزنند و البته به مسئولان هم توصيه كرد فضا را براي جوانان سخت نكنند، چراكه خبرنگار نبايد كارمند مجموعه باشد. او از مديران رسانهها خواست اجازه بدهند جوانان بدرخشند و از پديدههاي كشفنشدهاي حرف زد كه بايد براي شناختهشدنشان كمك كرد.
روزنامهنگار كهنهكار ايراني كه خودش 38سال قبل بهعنوان خوشآتيهترين روزنامهنگار و بهترين يادداشتنويس در سومين دوره جشنواره سراسري مطبوعات انتخاب شده بود، اين بار در مراسم تقدير از خودش كمي هم از وضعيت مطبوعات گلايه كرد و گفت: در حال حاضر بيش از 4ميليون دانشجو در كشور در حال تحصيل هستند اما متأسفانه تيراژ روزنامههايمان شرمآور است. چرا پربينندهترين برنامههاي تلويزيون بايد فقط خندوانه يا برنامه90 باشند؟
اين برنامهها خوب هستند اما تنها وجه سرگرمي را از كاركردهاي اصلي رسانه براي مخاطب تأمين ميكنند؛ پس وجه و كاركرد آگاهسازي و اطلاعرساني رسانه چه ميشود؟ او دست آخر با بيان اينكه در دورهاي ما خبرنگارها استاندار و وزير را عوض ميكرديم اما الان اين مسئولان هستند كه در حال جابهجايي ما هستند، گفت: «خبرنگارها بايد بدانند كه پيش از عمل بايد به كاري كه ميخواهند انجام دهند، فكر كنند و نگذارند هرگز اين روند معكوس شود.»
بخش پاياني مراسم تقدير از فريدون صديقي در مؤسسه همشهري تقديم چندين هديه و يادگاري به او از سوي دوستان و شاگردانش بود. بعد هم همه خاطرات اين روز در چند عكس يادگاري ثبت شد و البته اين مراسم هرگز تمام نشد؛ چون همانطور كه يكي از مهمانان مراسم گفت: پايان چنين مراسمهايي نبايد پايان تقدير از چنين چهرههايي باشد بلكه بايد به فرصتهايي براي آغاز يادآوري حضور چنين سرمايههايي تبديل شود. | منبع: همشهري آنلاين
دكتر يونس شكرخواه، سردبير همشهري آنلاين: اگر امروز بخواهم براي فريدون صديقي تيتر بزنم، قطعا «رئاليسم جادويي» را انتخاب ميكنم چراكه اين مرد تبلور انسانيت است و جادويي بهخاطر استثناييبودنش. پيدا كردن دوست خوب سخت است و از دست دادنش سختتر و فراموشكردنش ناممكن و من بايد بگويم كه هيچگاه فريدون را فراموش نميكنم.
- فريدون صديقي كيست؟
فريدون صديقي ۷ آذر سال ۱۳۲۸ در سنندج به دنيا آمد. ديماه 1351درحاليكه بهعنوان داستاننويس برگزيده مجله تماشا - سروش امروز - انتخاب شده بود، به تحريريه روزنامه كيهان پيوست. او داستاننويس و شاعر بود اما پس از كار روزنامهنگاري، يكسره اين دو حوزه را رها كرد.26سال در كيهان بهعنوان خبرنگار، گزارشگر، دبير گروه، عضو شوراي سردبيري و عضو شوراي تيتر مشغول بهكار بود و پس از آن عضو شوراي سردبيري روزنامه انتخاب در بدو تولد و تا پايان كار روزنامه بود.
سپس در سمت سردبير به روزنامه هموطنسلام رفت و پس از تعطيلي اين روزنامه به روزنامه همشهري بهعنوان معاون سردبير پيوست. صديقي در اين 37سال در شكلگيري و حيات دهها روزنامه و مجله سهم و نقش داشته است. قريب به 20سال است روزنامهنگاري تدريس ميكند، سالها نقد هنري و ادبي نوشته و هنوز هم سينما و ادبيات را عميقا دنبال ميكند.
تنديس فروغ فرخزاد در سال 1356به همراه سيدعلي صالحي ( شاعر) و پرويز فنيزاده ( بازيگرتئاتر) بهعنوان خوشآتيهترين روزنامهنگار و تنديس بهترين يادداشتنويس در سومين دوره جشنواره سراسري مطبوعات، در كنار تقديرهاي مختلفي كه از او شده به همراه داوري در جشنوارههاي مختلف مطبوعات ازجمله توفيقهاي اين چهره شاخص عرصه مطبوعات به شمار ميرود.از كارهاي مختلفي كه صديقي در روزنامهنگاري انجام داده ميتوان به سردبيري هفتهنامه موفق و تأثيرگذار «حوادث» در سال 1370اشاره كرد كه اتفاق تازهاي در حوزه حادثهنويسي در مطبوعات به شمار ميرفت.
صديقي تجارب خود را در حوزه حوادثنويسي دنبال كرد، بهطوري كه تئوريهاي تازهاي را در كاركردهاي تيترنويسي در حوادث به دانش روزنامهنگاري ايران اضافه كرد. او در يك مقاله بلند با عنوان «قطعاتي براي پازل تيترنويسي در مطبوعات ايران» تجارب خود در اين زمينه را مكتوب كرده است.
صديقي بهخاطر علايق خود به سينما، در زمينه ارتباط سينما و نمايش با روزنامهنگاري هم چندين مقاله نوشت و قصد دارد كه آنها را بهصورت كتاب منتشر كند؛ وعدهاي كه هنوز عملي نشده است. ازجمله مقالات قابل اعتناي صديقي ميتوان به مقاله بلند «مصاحبه؛ صحنه نمايش» كه در فصلنامه رسانه منتشر شده است، اشاره كرد.
گزارشها، يادداشتها و نوشتههاي فريدون صديقي كه تعداد آنها از هزار هم تجاوز ميكند، اينجا و آنجا بهعنوان كارهاي درسي در مراكز آموزشي تدريس ميشود و از تأثيرگذاري تجارب وي در اين زمينهها حكايت دارد.گفتوگوي او با «صفر؛ مردهشور بهشتزهرا» ازجمله كارهاي ويژه وي است كه همچنان مورد استناد دانشجويان قرار ميگيرد.