رودخانه آمو یا جیحون (به يوناني باستان: Oxus / Ὄξος/ اُکسوس که یونانیشده نام پارسي باستان رود: وَخش است) پرآبترین رود آسياي ميانه است. رود دوم سير دريا است. آمودریا از کوههای پامير سرچشمه گرفته و حدود ۱۱۲۶ کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی افغانستان با تاجيكستان، ازبكستان و تركمنستان جاری و بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. در سواحل آن شيرخان بندر و بندر حيرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به کشورهای آسياي ميانه از این طریق مبادله میشود. این رود به طور تاریخی در حدود یا سرحد سرزمین باستانی ايران قرار داشته و در آثار اساطیری نیز مرز ایران و توران به شمار میرود.
این رود در گذشته در دورهای به درياي خزر میریخته بعدها مسیر آن تغییر کرده و با پیوستن به رود سير دريا به درياچه آرال میریزد.
امروزه هر چند مسیر اصلی رود به سوی آرال است اما تمامی آب آن در طول مسیر و با کانالکشیهایی که برای کشاورزی صورت گرفته به مصرف میرسد.
- پیشینه تاریخی
در کرانه شرقی خراسان بزرگ (که امروزه به خراسان ايران و افغانستان تقسیم شده) دو رود بزرگ جاری بود که گاه به نامهای سيحون و جيحون خوانده میشوند و سرزمینهای آن سوی آنها را فرارود یا ورارود و به اصطلاح عربی ماوراءالنهر میخوانند. امروزه این دو رود به نام آمودریا و سيردريا خوانده میشوند. آمودریا در واقع نام قدیمی این رود است. در گذشته این رودخانه به دریای مازندران میریخته است. "گذرگاه پیشین و باستانی آمودریا به سوی دریای مازندران امروزه به شکل گودال و شورهزاری به نام "اونگوز" و نیز گذرگاه جدیدتر آن به نام "اوزبای" (اوزبوی)، همچنان در محل دیده میشود و در برخی نقشهها و اطلسهای جغرافیایی و عکسهای ماهوارهای نشان داده شده است."
آمودریا در اصل به معنای رود شهر آمو است. آمو کوتاه شده آمل است؛ اما این آمل در خراسان بوده است نه در طبرستان (مازندران امروزی). ولی نسب اصلی این قوم در آمل طبرستان بوده است.
در فرهنگ دهخدا چنین آمده:
آمو: رود آموی. آمُل. آمویه. جیحون. آمودریا. اقسوس. آمون. آب. رود. آبهی. نهر. ورز. سرچشمهٔ این رود بلوركوه است به مشرق بدخشان. در سابق این رود به خزر میریخته و مغولان گاهِ جنگ (هنگام نبرد) با خوارزمشاه مجرای آن بگردانیدند به درياچه آرال.
آمل: نام شهری به ساحل غربی جیحون به فاصلهٔ یک میل در راه بخارا از سوی مرو و آن را عامه آمو و آمویه گویند؛ و برای تمیز از آمل طبرستان آن را آمل زم و آمل شط و آمل مفازه نیز خوانند و این شهر را قوم تاتار ویران کردند.
اما جیحون نام دیگری بود که اهالی آنجا بدان رود داده بودند و شبیه "جیحون" بود که در "كتاب مقدس يهوديان و مسيحيان" (كتاب مقدس) از آن به عنوان یکی از رودهای بهشت عدن نام برده شده است. در زبان انگلیسی رود آمو را آمودریا مینامند و فرارود را فرارود.
استرابون نقل میکند که کالاهای هندوستان به وسیله این رودخانه تا درياي خزر حمل و از آنجا از طریق رود كورا به درياي سياه فرستاده میشد. هنگامی که اسكندر به ايران حمله کرد، این رودخانه به دریای خزر میریخت و از آن پس مسیر آن تغییر کرد و چون مغولها شهر گرگانج پایتخت خوارزمشاهيان را تصرف کردند رودخانه مزبور را با تغییراتی در مسیر آن به طرف دریای مازندران جاری ساختند و این صورت تا سه قرن بعد از آن تاریخ دوام داشت و از آن پس به حالت کنونی برگشت. آنتونی جنکینسون انگلیسی که در زمان شاه طهماسب اول صفوی از طریق خيوه و بخارا به دربار صفويه آمد، میگوید رودخانه اکسوس به دریای ختا میریخت و مسلماً دریایی را که وی نام میبرد همان درياچه آرال است.
- آمودریا در ادبیات
آمودریا همان رودی بوده است که در ادبیات اساطیری ایران مرز بین ایران و توران را نشان مشخص میکرده است. در غزل معروفی از رودکی شاعر معروف پارسیگو میخوانیم که:
بوي جوي موليان آيد همي ياد يار مهربان آيد همي
ريگ آموي و درشتيهاي او زير پايم پرنيان آيد همي
منبع: ویکیپدیا