ايران و چين در دوران تحريم نيز مناسبات بسيار گسترده تجاري و سياسي داشتند و در واقع چين با اينكه خود با قطعنامههاي تحريمي عليه ايران مخالفتي نداشت، اما در همان دوران، شريك راهبردي تجاري ايران محسوب ميشد. با وجود اين در شرايط فعلي سفر آقاي شي جي پينگ رئيسجمهور چين را ميتوان در چند محور مهم اقتصادي و سياسي ارزيابي كرد:
جمهوري اسلامي ايران همانطور كه اعلام كرده است بهدنبال مصرف صرف كالاهاي توليدي كشورهاي جهان نخواهد بود. الگوي اقتصاد مقاومتي كه توسط رهبر معظم انقلاب تبيين و ابلاغ شده، در واقع روي توليد داخلي تأكيد ميكند و با اين دورنما اهداف خويش را پيش ميبرد. از سوي ديگر ايران در زمان تحريم يكي از بزرگترين كشورهاي مصرفكننده كالاهاي مصرفي چينيها بوده است و با اين وجود چين امروز نسبت به از دست دادن اين بازار بزرگ احساس خطر ميكند.
مهمتر از آن اينكه چينيها ميدانند كه ايرانيها نسبت به كالاهاي چيني ذهنيت خوبي ندارند و تمايل آنها نسبت به كالاهاي مرغوب ديگر بيشتر است. با اين توضيح چينيها براي ازدستندادن فرصت ايران براساس آنچه خودشان و همچنين مسئولان ما ادعا ميكنند، بهدنبال سرمايهگذاري هستند. گزارشها اينطور نشان ميدهد كه چينيها سرمايهگذاري در صنعت نفت و گاز و همچنين شركت در پروژه خط لوله صلح كه انتقال گاز ايران را به پاكستان در دستور كار قرار داده است و سرمايهگذاري در معادن كشور را دنبال ميكنند. بايد گفت كه استقبال از چين اگر به سمت سرمايهگذاري پيش برود بايد خشنود بود و اگر بار ديگر به سمت مصرف كالاهاي توليدي آنها پيش رود، بايد نگران بود و تامل كرد.
يكي ديگر از موضوعاتي كه جمهوري اسلامي ايران را براي چين امروز، كشوري مهم و راهبردي كرده، موضوع احياي جاده ابريشم است. جاده ابريشم در گذشته شبكه راههاي بههمپيوستهاي بوده كه با اهداف تجاري شرق آسيا را به خاور ميانه و آفريقا و اروپا متصل ميكرد؛ مسيري كه تا سده پانزدهم ميلادي بهمدت ۱۷۰۰ سال، بزرگترين شبكه بازرگاني دنيا بود. احياي اين جاده مهم اقتصادي بزرگ كه امروز كمرنگ شده، براي چينيها بسيار اهميت دارد. آنها ايران را پل اتصال خود به بازارهاي بزرگ دنيا در اروپا ميدانند و با اهداف بلند اقتصادي كه چينيها براي آينده تجاري و سياسي خود ديدهاند ناگزير هستند كه اين مسير را احيا و براي آن پول خرج كنند. چينيها 2راهبرد را در اين مسئله درنظر دارند:
الف) جاده ابريشم دريايي: يكي از مهمترين و پرجمعيتترين شهرهاي دنيا شانگهاي است. اين شهر قطب اقتصادي چين است و در كرانه چپ رودخانه هوانگ پو در جنوب يانگتسه با فاصله اندكي از اقيانوس آرام بازوي اقتصادي مهم چين است. يكي از اهداف اين سفر چينيها به جمهوري اسلامي ايران، اتصال بنادر شانگهاي به بنادر ايران در بندرعباس و بندر بوشهر است كه ميتوانند از اين طريق به بازارهاي منطقه و تنگه استراتژيك بابالمندب نيز راه پيدا كنند.
ب)جاده ابريشم ريلي: خط راهآهن بندرعباس تا مشهد و سرخس يكي از راهبرديترين خطوط ريلي دنيا براي چينيها محسوب ميشود زيرا ميتوانند از اين طريق به بازارهاي ايران و بعد از آن به بازارهاي اروپايي و آفريقا راه پيدا كنند. به همين دليل چينيها هرچه سريعتر با فراهمشدن شرايط آن بهدنبال تكميل اين خط راهآهن و تبديلشدن آن به يك جاده ابريشم ريلي هستند.
از سوي ديگر رئيسجمهور چين سفر منطقهاي نيز به مصر و عربستان داشته است. در شرايط فعلي منطقهاي و بينالمللي و با درنظر گرفتن شرايط داخلي چين ميتوان اين سفر را در چند محور مجزا بررسي كرد كه به اختصار به آن اشاره ميكنيم:
چينيها يك كشور عملگرا هستند و سياستهاي خود را براساس اهداف از پيش تعيينشده تعريف ميكنند. بايد درنظر داشت كه چينيها به سرعت در حال پيشرفت هستند و براي اين روند رشد، نياز جدي به انرژي دارند. آنها دريافتهاند كه براي اين منظور بايد به خاورميانه نزديك شوند و سفر به مصر، عربستان و ايران نيز در همين راستا ارزيابي ميشود. خاورميانه مملو است از انرژي و چينيها به اين انرژي از همه محتاجترند.
در شرايط فعلي كه تنش ميان ايران و عربستان زيادشده و هماكنون گفته ميشود كه قطع رابطه كامل ميان كشور ما و عربستان سعودي صورت گرفته است، چينيها احساس خطر كردهاند كه مبادا نياز آنها به انرژي كه بخش عمده آن توسط اين دو كشور تأمين ميشده است، دستخوش نوسان و تغيير شود. آنها به هر صورت كه شده حتي نقش يك ميانجيگر بينالمللي ميان ايران و عربستان را ايفا ميكنند كه منافعشان دستخوش تغيير نشود. در واقع بايد گفت بيشك يكي از اهداف اين سفر مهم ميانجيگري ميان ايران و عربستان سعودي است.
از نقش اقتصاد و انرژي در برنامهها و رويكرد چينيها كه بگذريم، بايد توجه كرد كه چينيها يك رقيب استراتژيك براي آمريكاييها محسوب ميشوند و درصدد رسيدن به قله اول اقتصاد دنيا در سال 2035 هستند. آنها دريافتهاند كه هرجا آمريكاييها تأثيرگذار شدهاند، درصدد نفوذند، خود دست پيش گرفته و گوي سبقت را از آنها ميربايند. خاورميانه در معادلات چينيها به همين دلايل اهميت پيدا كرده است و به يقين آنها يكي از تأثيرگذاران آينده نهچندان دور در اين منطقه خواهند بود.
- كارشناس مسائل بينالملل