«خانه نجفي» با قدمت پهلوي و سردر شاخص در محلۀ تاريخي سركوچه ريحان (سُكهشُريحان) يكي از محلات 17گانه قاجاري تخريب شد و قرار است يك ساختمان 4طبقه جايگزين آن شود.»
ميراث فرهنگي عامل هويتبخش جامعه است. توسعه و پيشرفت كشورها نيز در ارتباط با نحوه و ميزان حفاظت از آثار پيشينيان سنجيده ميشود. در چنين شرايط جهاني متأسفانه در جامعۀ كنوني ايران شاهد تخريب خانههاي تاريخي بسيار هستيم؛ خانههايي كه نامشان در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده يا اقبال چنداني براي ثبت ملي نداشتهاند. برخي مالكين بناهاي تاريخي با تخريب بخشي از هويت تاريخي كشور به منافع مالي دست يافتهاند.
با نگاهي اجمالي به شيوه تخريب بناهايي كه واجد ارزش معماري و تاريخي هستند و در فهرست آثار ملي نيز به ثبت رسيدهاند يا آنها كه هنوز شانس ثبت در فهرست آثار ملي را نداشتهاند مشخص ميشود كه حتي ثبت يك اثر نيز نتوانسته است راه ماندگاري آن را بگشايد.
عدمآگاهي عمومي نسبت به ارزشمند بودن آثار تاريخي و شانه خالي كردن سازمانها و ارگانهاي مسئول در راستاي آگاهيرساني و ايجاد ضوابط محكم، ازجمله مواردي است كه نتيجه آن پاكسازي كامل ثروت ملي و تاريخي كشور ميشود. وضعيت كنوني حفاظت از ارزشها و ثروتهاي فرهنگي نتيجه سياستگذاري چندين ساله دولتها در مواجهه با ميراثفرهنگي و نبود فرهنگسازي عمومي در بين مردم براي حفاظت از آثار تاريخي است.
چه عاملي سبب ميشود تا تخريب يك بناي تاريخي (ثبتي يا غيرثبتي) بدون مانع و دغدغه انجام شود؟ و چرا برخي از مالكين آثار تاريخي بدون نگراني دست به تخريب داشتههاي فرهنگي و هويتي كشور ميزنند؟ پاسخ به اين سؤالات را شايد بتوان در مشكلات عمده بخش فرهنگ، دولتي شدن فعاليتهاي ميراث فرهنگي و وابستگي فزاينده بخش خصوصي فعال در فرهنگ به دولت يافت.
تخريب بناهاي تاريخي تنها يكي از پيامدها و تبعات ناخواسته سياستهايي است كه در چند دهه اخير اجرايي شد. وابسته بودن فعاليتهاي مرتبط با ميراث فرهنگي به دولت نيز بدون سرمايهگذاري در مسير فرهنگسازي ميراث فرهنگي كشور را به وضعيت كنوني رهنمون كرده است. همچنين مادام كه عزم همگاني در فضاي عمومي براي حفاظت از ميراثفرهنگي وجود نداشته باشد حتي وضع قوانيني كه ضمانت اجرايي چنداني ندارند نميتواند پاسخگوي صيانت از ميراثفرهنگي كشور باشد.
سميه مراغي عضو انجمن دوستداران يادمانهاي ماندگار - قزوين