با دستگیری این مرد 30 دختر جوان که در میان آنها استاد دانشگاه نیز به چشم می‌خورد به دادسرای جنایی رفتند و از او شکایت کردند.
ماجرای کلاهبرداری‌های این مرد مدتی قبل و زمانی فاش شد که زن جوانی به اداره پلیس رفت و از مردی که با وعده تهیه ویزا از او 8 میلیون تومان کلاهبرداری کرده بود شکایت کرد.
این زن به ماموران گفت: مدتی قبل در حالی که به دنبال تهیه ویزای یکی از کشورهای اروپایی بودم با پسر چرب زبان و شیک پوشی آشنا شدم که مدعی بود می‌تواند در ازای دریافت 8 میلیون تومان برایم ویزا تهیه کند.
اما پس از آنکه این مبلغ را به او دادم دیگر از وی خبری نشد و هر بار که با او تماس می‌گرفتم به بهانه‌ای مرا دست به سر می‌کرد.
برای همین از آنجا که می‌دیدم به دام یک کلاهبردار حرفه‌ای افتاده‌ام تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم.
پس از اظهارات این زن ماموران اداره عملیات اتباع خارجی پلیس امنیت جست‌وجو برای دستگیری این کلاهبردار را آغاز کردند و پس از آنکه از زن جوان خواستند به بهانه‌ای با او قرار ملاقات بگذارد توانستند او را در قرار صوری دستگیر کنند.
راز اخاذی‌های مرد هزار چهره
با انتقال این مرد به اداره پلیس، ماموران در بررسی مدارک همراه او به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد او با دختران زیادی در ارتباط است.
بنابراین از آنجا که احتمال می‌رفت این دختران نیز طعمه کلاهبرداری‌های جوان شیک‌پوش بوده‌اند ماموران تحقیق از آنها را آغاز کرده و به این ترتیب راز اخاذی‌های گسترده این مرد فاش شد.
روز گذشته در حالی که 30 دختر جوان که مدعی بودند متهم با معرفی خود به عنوان خلبان، پروفسور کامپیوتر و مهندس اتاق پرواز از آنها اخاذی کرده است، در شعبه 6 بازپرسی دادسرای جنایی، مقابل بازپرس قیصری قرار گرفتند تا از متهم شکایت کنند.
یکی از شاکیان در خصوص شکایت خود به بازپرس پرونده چنین گفت: شش سال قبل برای خرید سیم کارت به مغازه‌ا‌ی در خیابان شریعتی رفتم و در آنجا با این مرد که خود را خلبان معرفی می‌کرد آشنا شدم. هنوز چند روزی از آشنایی ما نگذشته بود که به همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام آمد.
ولی وقتی در خصوص این خواستگار تحقیق کردیم معلوم شد که او نه تنها خلبان نیست بلکه مدرک دیپلم دارد و به همین دلیل به وی جواب منفی دادیم.
وی ادامه داد: پس از این ماجرا این مرد دست از سرم برنداشت و به عناوین مختلف سر راهم سبز می شد و مدعی بود که عاشقم شده و بدون من نمی‌تواند زندگی کند.
به این ترتیب فریب او را خوردم و وی با چرب زبانی 8 میلیون تومان از من قرض گرفت اما وقتی بدهی خود را پس نداد از او شکایت کردم که شکایتم به جایی نرسید.
پس از این ماجرا او که از این کار من به شدت عصبانی شده بود در راه بازگشت از دانشگاه غافلگیرم کرد و آنقدر مرا کتک زد که یکی از پاهایم شکست اما به خاطر تهدیدهایش جرأت شکایت از او را نداشتم.
شاکی دیگر پرونده دختر ثروتمندی بود که در خصوص شکایتش گفت: این پسر با معرفی خود به عنوان فرزند مالک برج عرشیا در دبی مرا فریب داد و در حالی که مدعی بود اسم این برج از اسم وی برداشته شده است توانست اعتماد مرا جلب کند.
او با چرب زبانی و این ادعا که قصد ازدواج با مرا دارد 4 میلیون از من گرفت و متواری شد.
شاکی بعدی زن میانسالی بود که متهم 20میلیون تومان از وی کلاهبرداری کرده بود.
این شاکی در خصوص شکایت خود به بازپرس قیصری گفت: یک سال قبل متهم با این ادعا که مدیر شرکتی در نزدیکی محل سکونت ماست به در خانه من آمد و خواست مقداری از وسایل شرکتش را در حیاط منزل ما بگذارد.
من که تصور نمی کردم او چه نقشه شومی برایم کشیده است با درخواست وی موافقت کردم و از همان زمان رفت و آمد او به خانه من شروع شد.
یک روز که از او خواستم وسایلش را از خانه‌ام ببرد ناگهان شروع کرد به گریه کردن و مدعی شد که دکترای کامپیوتر از کشورآمریکا دارد اما ماه‌هاست از خانواده‌اش که ساکن آمریکا هستند جدا مانده است.
سپس با این ادعا که من بسیار شبیه مادرش هستم خواست جای خالی مادرش را برایش پرکنم و من هم که دلم برایش می‌سوخت همه حرف‌هایش را باور کردم.
اما بعد از چند ماه وی با چرب‌زبانی 20 میلیون تومان ازمن قرض گرفت و ناپدید شد.
پس از اظهارات شاکیان، متهم نیز در دفاع از خود گفت: 6 سال پیش به دختری که هم اکنون یکی ازشاکیان پرونده‌‌ام است دل بستم و به خواستگاری‌اش رفتم ولی او که مدرک تحصیلی بالایی داشت و در خانواده‌ای ثروتمند زندگی می‌کرد به من جواب رد داد.
پس از این ضربه روحی بود که نقشه انتقام از دختران خانواده‌ها ی ثروتمند را کشیدم.
پس از اظهارات متهم بازپرس پرونده برای او قرار بازداشت صادر کرد و وی برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس قرار گرفت.